Postlar filtri


خاموشی (@Xuroman).pdf
7.8Mb
خاموشی (@Xuroman)

🍁رمان : #خاموشی

🍁ژانر : #عاشقانه

🍁نویسنده : #مریم_پیروند

💚خلاصه :
امیرحافظ پسری که مجبور میشه با بیوه‌ی برادرش ازدواج کنه در حالیکه خودش کس دیگه‌ای رو دوست داره و با رابطه‌ی پنهانی که با سلما داشته اونو باردار کرده و این موضوع زمانی پیش میاد که امیرحافظ با زن‌داداش بیوه‌ش ازدواج میکنه و وقتی میفهمه سلما حامله‌ست بهش اجازه نمیده بچه‌شو سقط کنه و ...

@Xuroman




روژیار(@Xuroman).pdf
5.5Mb
روژیار(@Xuroman)

🪵رمان : #روژیار

🪵 نویسنده: #سارا

🪵 ژانر:#عاشقانه #اجتماعی #رئال

🪵 خلاصه:
رمان روژیار سرگذشت دختری به اسم دلا و
روایته ده سال تنهایی و پشت کردن خانواده به اونه...
و حالا مردی وارد زندگیش میشه که از دل همون گذشته هست اما هیچکدوم از اونا خبر ندارن...
رمان روژیار شامل صحنه هایی است که ممکن است برای همه سنین مناسب نباشد.

@Xuroman




لمس و حرارت(@Xuroman).pdf
4.7Mb
لمس و حرارت(@Xuroman)

❤️ رمان: #لمس_و_حرارت

❤️ نویسنده: #زهرا_همتی

❤️ ژانر: #عاشقانه #بزرگسال

❤️ خلاصه:
من کوروش راد سی سال داشتم و تا به این سن دلم برای هیچ دختری نلرزیده بود جز آتنا..دختر خاله‌ی سر به هوا و سرکشم که از بچگی با هم توی همین خونه قد کشیده بودیم سه سال بود که منو پابند خودش کرده بودتا با وجود مخالفت‌های سرسخت پدرم نسبت بهش احساس تعهد و علاقه داشته باشم..طوری که هیچ شبی رو نتونم بدون بودن با او صبح کنم..شاید اگه توی محل کارم برای کسی تعریف میکردن که مهندس راد رییس شرکت بزرگ صادرات هر شب دزدکی از نردبون بالا می‌ره و خودشو توی اتاق دختر خاله‌ش میندازه تا با بوییدن عطر تنش خستگی در کنه، هیچوقت باورش نمی‌شد ..اما بالاخره هر آدمی توی زندگیش یه نقطه ضعف داشت که بخاطرش روی بایدها و نبایدهاش پا بزاره..و نقطه ضعف من آتنا بود..

@Xuroman

3.4k 0 213 3 14

Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
وقتی هم ولنتاینه هم روز دختر و من هیچ دختری توی زندگیم نیست😂

3.8k 0 22 18 13

باقلوای پر ماجرا (@Xuroman).pdf
9.4Mb
باقلوای پر ماجرا (@Xuroman)

💚رمان: #باقلوای_پر_ماجرا

🍀نویسنده: #محیا_داودی

🍀ژانر:#عاشقانه

💚خلاصه:
جعبه های شیرینی و سفت تر از قبل تو دستم گرفتم و‌ وقتی دیدم در بازه وارد شدم.
لامصب خونه نبود،
کاخ بود!
با هر قدم بیشتر از قبل شگفت زده میشدم که همزمان با رسیدن به انتهای حیاط ایستادم.
روبه روم یه در باز وجود داشت و‌کمی اونطرف تر یه عالمه پله که منتهی میشد به بالا و‌من عمرا جون نداشتم بااین جعبه ها از اون پله ها برم بالا ،
شالم و کمی رو سرم کشیدم تا نیفته و  صدام و‌تو‌گلوم صاف کردم و گفتم:
_سفارشاتون و‌ آوردم،لطفا تشریف میارید دم در؟

@Xuroman

4k 0 241 3 16

سراب بود بودنت(@Xuroman).pdf
1.5Mb
سراب بود بودنت(@Xuroman)

💜#سراب_بود_بودنت
💜نویسنده : #مریم_سلطانی
💜ژانر : #عاشقانه #اجتماعی

💜خلاصه :
داستان دختر جوانی به نام طنین زارع است که با وجود خانواده متعصب و سخت‌گیرش، نسبت به ازدواج و تشکیل خانواده مقاومت می‌کند و حالا در جستجوی پیدا کردن شغل مناسب به یک شرکت خصوصی پا می‌گذارد.
طنین در محل کار با مرد جوانی به نام بابک زند آشنا می‌شود و مسئله تنهایی برایش جدی می‌شود.
بابک زند در شرف جدایی از همسرش است و حالا ...

@Xuroman

5.1k 0 137 16 6



همسایگی با عشق (@Xuroman).pdf
8.8Mb
همسایگی با عشق (@Xuroman)

❤️رمان : #همسایگی_با_عشق

❤️ژانر : #عاشقانه #جدید

❤️نویسنده : #سمیه_حسینیان

❤️خلاصه :
دیدار از بعد 5سال جدال عشق و نفرت کل کل های دوست داشتنی


@Xuroman


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
با ذکر بسم الله الرحمان رحیم این فیلم بیبی گیرل رو دانلود کنید ک بشدت فیلم خیس کنندس😐❤️




وصله ی جان(@Xuroman).pdf
4.9Mb
وصله ی جان(@Xuroman)

💚رمان : #وصله_ی_جان

🍀نویسنده : #فاطمه
🍀ژانر : #عاشقانه #اربابی #خونبسی #رعیتی  #خشن
💚 خلاصه :

تقابل دو مرد برای دو زن...بوکسوری دو رگه برای انتقام خون پدرش مجبور میشه تو دِه بمونه و با بدست آوردن شواهد پی می بره که زن عموش قاتله.
جاهد چشم روی همه چیز می بنده و دستور به قصاص می ده اما درست لحظه ی اعدام افسون با جاهد معامله می کنه. در قبال بخشش خواهرش خونبس جاهد خان میشه... مردی که تو بی رحمی همتا نداره... یه مرد قدرتمند و بی رحم در مقابل دختری که گناهکاره... آیاز معلم جذاب و خوش استایلی که در روستا مشغول به کاره اما کار اصلی اون آموزش نیست... اون مرد در پی انتقام و سواستفاده‌اس اونم از شاگرد ساکت و منزویش، صنم... دو داستان در یک رمان... دو مرد خشن و دو دختر که یکی گناهکاره و دیگری بی گناه...

@Xuroman

6k 0 317 7 12

مهمان ناخوانده (@Xuroman).pdf
2.1Mb
مهمان ناخوانده (@Xuroman)
#مهمان_ناخوانده
به قلم زهرا بیگی
تعداد صفحات : 240
ژانـــر  : عاشقانه
———————

✍️ خلاصه:

قصه‌ی مهمان ناخوانده از فرار ترانه دختر قصه شروع میشه. دختری که دیگه تاب و تحمل اذیت‌های نامادری و بی‌مهری‌های پدرش رو نداره و به سیم آخر میزنه. توی تهران بر حسب اتفاق با یه دکتر اشنا میشه و این تازه شروع ماجراست... رمان با تم هم‌خونه‌ای هستش.

@Xuroman


شاخه نبات (@Xuroman) ².pdf
115.5Mb
شاخه نبات (@Xuroman) ²

جلد دوم

♥️ نام رمان : #شاخه_نبات [ دو جلدی ]

♥️ ژانر : #عاشقانه

♥️ نویسنده : #آزیتا_خیری

♥️ خلاصه :
دکتر "ارکیده افشار" در آستانه اعدام و درست پای چوبه دار لب باز می کند.
از چوبه اعدام دور می شود. ولی راز قصه همچنان سر به مهر است....

@Xuroman

6.2k 0 119 11 7

شاخه نبات (@Xuroman).pdf
80.5Mb
شاخه نبات (@Xuroman)

♥️ نام رمان : #شاخه_نبات [ دو جلدی ]

♥️ ژانر : #عاشقانه

♥️ نویسنده : #آزیتا_خیری

♥️ خلاصه :
دکتر "ارکیده افشار" در آستانه اعدام و درست پای چوبه دار لب باز می کند.
از چوبه اعدام دور می شود. ولی راز قصه همچنان سر به مهر است.
چه کسی دکتر ابراهیم را کشت؟!
این قصه حکایت تلاش های جسورانه دختری ست که برای رسیدن به هدفش از آرزوها و حتی آزادی اش می گذرد.
"شاخه نبات" ثمره خون دل خوردن های ارکیده ست برای به نتیجه رسیدن آنچه که به آن باور دارد؛
باوری از جنس لبخندهای ماهگونه یک نوزاد...

@Xuroman

6.3k 0 152 15 7

خانه‌ی شاهانه من(@Xuroman).pdf
38.7Mb
خانه‌ی شاهانه من(@Xuroman)

✨🍄رمان : #خانه‌ی_شاهانه‌ی_من

✨🍄 نویسنده: #شیما_فراهانی

✨ ژانر: #عاشقانه

خلاصه:
این رمان داستان دختری بنام کژال است که بعد از فوت مادربزرگ و پدربزرگش مجبور است به تنهایی از پس سختی‌های زندگی برآید؛ اما با ورود محمودخان پسر ارشد ارباب سالارخان به روستا زندگی کژال دست خوش تغییراتی می‌شود و مجبور است تن به کاری دهد که دوست ندارد...!

@Xuroman

6.9k 0 229 15 8

حکم دل (@Xuroman).pdf
13.9Mb
حکم دل (@Xuroman)

❤️‍🔥✨رمان : #حکم_دل

❤️‍🔥✨نویسنده : #میترا_حاجیان

❤️‍🔥✨ژانر : #عاشقانه #کلکلی #اجتماعی


خلاصه:
داستان رفاقتِ سه پسر ، سه دوست ، سه تفنگدار …که رفاقتشون زبانزد همه ی اطرافیان بود و همه به رفاقتشون غبطه میخوردند . آسمون آبیِ رفاقت این سه تا رفیق ، خیلی طول نکشید که رنگ سیاهی جدایی به خودش گرفت . تهمت بی ناموسی و دزد ناموس بود که بین اونا رو بهم زد و آتش این جدایی تا جایی پیشرفت که دو تا عاشق رو از هم دور کرد و پدر و مادری در آتش سوختند و عاشقی هم از درد دوری مجنون شد …
اگه عاشق رمان های رفاقتی هستی و دوست داری وارد دنیای رفاقت این سه تا دوست بشی و از عاقبت دوستی و دشمنی اونا باخبر بشی بهت به شدت توصیه میکنم خوندن این رمان غافلگیر کننده رو از دست ندی…


@Xuroman


ویار(@Xuroman).pdf
5.9Mb
ویار(@Xuroman)

💜رمان : #ویار
💜نویسنده : #دریا_دلنواز
💜ژانر : #عاشقانه #اجتماعی

💜خلاصه:
داستان درمور دختر شیطونی به نام ساغره که توی دنیای ساده و شاد دخترونه ی خودش غرقه،همیشه هرچیزی که خواسته اتفاق افتاده و هیچ چیز دست نیافتنی توی زندگیش وجود نداشته اما به خاطر خانوادش رفت و امدش کاملا تحت کنترله،دانشگاه نرفته و دوستی نداره ولی دو برادرش همیشه هواشو داشتن، تا اینکه اتفاقی با دوست و همکار یکی از برادرهاش ملاقات میکنه و مدتی بعد همون پسر خواستگار پر و پا قرص این دختر میشه، با وجود تفاوت سنی زیاد و اخلاقی که بینشون هست، ازدواج میکنن و این میشه شروع ماجرای داستانی که از زبون زن و مرد داستان بازگو میشه

@Xuroman

7.8k 0 313 1 24

عالم خودشو داره

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.