"کنسرتو پیانو شماره ۲
زمانی که شوپن از چهارده سالگی شروع به ساختن آثار حرفهای و ماندگار خود کرد صاحبنظران و منتقدان با نفوذ دوران، آهنگسازی را که یک اثر بزرگ ارکسترال مثل سمفونی یا کنسرتوها را در کارنامه خود نداشت در رده بزرگان این هنر به شمار نمیآوردند.
شوپن که نسبت به این نگاه نظر خوشی نداشت بعدها یک بار درباره دوستش برلیوز که با او کنسرتهای مشترک هم برگزار میکرد، به خاطر استفاده به نظر او بیش از حد برلیوز از سازهای فراوان و بیشمار، در مورد او به شوخی گفته بود:” هر کس یکی از ساختههای برلیوز را شنیده باشد حق دارد برای تمام عمر با او قطع رابطه کند.”
شوپن با این همه برای نشان دادن تواناییهای ارکسترال خود و راه یافتن به محافل بزرگان موسیقی اروپا قبل از ترک لهستان در بیست سالگی دو کنسرتو پیانو تصنیف کرد که از جمله بهترین آثار او هستند.
کنسرتو پیانو شماره دو با زیباترین نغمهها در واقع کنسرتو پیانوی اول شوپن بود که پس از تجدید نظر و اصلاحات بعدی به کنسرتو پیانوی شماره دو تبدیل شد.
در این کنسرتو و همین طور در کنسرتو شماره یک شوپن، ارکستر از آن نقش بزرگ تاریخی و پر عظمتی که در آثار بتهوون، برامس و برلیوز بازی میکند، تا حدودی و البته آگاهانه طفره میرود.
با این همه کنسرتوهای شوپن آکنده از عمق احساسات هنرمند بزرگی متعلق به یک کشور کوچک است و نقش ارکستر در کنسرتوهای او بیشتر شبیه به زمینه مخمل نرم و سیاهی است که نغمههای دلپذیر پیانو همچون دانههای سفید مروارید بر روی آن میغلتند."
زمانی که شوپن از چهارده سالگی شروع به ساختن آثار حرفهای و ماندگار خود کرد صاحبنظران و منتقدان با نفوذ دوران، آهنگسازی را که یک اثر بزرگ ارکسترال مثل سمفونی یا کنسرتوها را در کارنامه خود نداشت در رده بزرگان این هنر به شمار نمیآوردند.
شوپن که نسبت به این نگاه نظر خوشی نداشت بعدها یک بار درباره دوستش برلیوز که با او کنسرتهای مشترک هم برگزار میکرد، به خاطر استفاده به نظر او بیش از حد برلیوز از سازهای فراوان و بیشمار، در مورد او به شوخی گفته بود:” هر کس یکی از ساختههای برلیوز را شنیده باشد حق دارد برای تمام عمر با او قطع رابطه کند.”
شوپن با این همه برای نشان دادن تواناییهای ارکسترال خود و راه یافتن به محافل بزرگان موسیقی اروپا قبل از ترک لهستان در بیست سالگی دو کنسرتو پیانو تصنیف کرد که از جمله بهترین آثار او هستند.
کنسرتو پیانو شماره دو با زیباترین نغمهها در واقع کنسرتو پیانوی اول شوپن بود که پس از تجدید نظر و اصلاحات بعدی به کنسرتو پیانوی شماره دو تبدیل شد.
در این کنسرتو و همین طور در کنسرتو شماره یک شوپن، ارکستر از آن نقش بزرگ تاریخی و پر عظمتی که در آثار بتهوون، برامس و برلیوز بازی میکند، تا حدودی و البته آگاهانه طفره میرود.
با این همه کنسرتوهای شوپن آکنده از عمق احساسات هنرمند بزرگی متعلق به یک کشور کوچک است و نقش ارکستر در کنسرتوهای او بیشتر شبیه به زمینه مخمل نرم و سیاهی است که نغمههای دلپذیر پیانو همچون دانههای سفید مروارید بر روی آن میغلتند."