دویست سال پیش که هنوز سرمایهداری پدید نیامده بود، وضع اجتماعی انسانها از آغاز تا پایان زندگیشان یکی بود. هر کسی وارث پیشینیان خود بود و این وضع هرگز تغییر نمیکرد. اگر کسی فقیر به دنیا میآمد، همواره فقیر میماند و اگر غنی بود - لرد یا دوک بود- موقعیت لُردی یا دوکی خود را ادامه میداد و ثروتی را که وابسته به این موقعیت بود تا آخر عمرش حفظ میکرد.
صنایع هم همین وضع را داشتند. صنایع ابتدایی آن دوران عمدتا به صورت انحصاری در اختیار لایههای زیرینِ ثروتمندان بود. بیشتر مردم (نود در صد یا بیشتر از جمعیت اروپا) روی زمین کار میکردند و با صنایع که در شهرها مستقر بودند، سروکاری نداشتند. این نظام متصلبِ جامعه فئودالی صدها سال در بیشتر مناطق توسعه یافته اروپا حاکم بود.
📚 سیاست اقتصادی، لودویگ فون میزس ترجمه محمود صدری
@KafeAndeshe
صنایع هم همین وضع را داشتند. صنایع ابتدایی آن دوران عمدتا به صورت انحصاری در اختیار لایههای زیرینِ ثروتمندان بود. بیشتر مردم (نود در صد یا بیشتر از جمعیت اروپا) روی زمین کار میکردند و با صنایع که در شهرها مستقر بودند، سروکاری نداشتند. این نظام متصلبِ جامعه فئودالی صدها سال در بیشتر مناطق توسعه یافته اروپا حاکم بود.
📚 سیاست اقتصادی، لودویگ فون میزس ترجمه محمود صدری
@KafeAndeshe