Ali ZandeVakili - Shabe Masti
علی زندوکیلی - شب مستی
✦⃟░•• @DJsanireal 🎵 @GP
علی زندوکیلی - شب مستی
تمامِ قطرههای پاکِ بارانهای غربت را قسم دادم
پیامم را برای قاصدِ شبهای دلتنگی فرستادم
نبودی و برای دیدنَت هرشب به حالِ گریه افتادم
فقط از زنده بودن لحظههای نابِ با تو مانده در یادم
همان جایی که دستم را رها کردی نشستم بی تو سرگردان
نمیدانی که قلبِ پرپری با حسرتت جا مانده در باران
مرا اندازهی یک خاطره در گوشهای از یاد خود بنشان
که من آوازه خوانم دورهگردِ کوچههای شهرِ خاموشان
شبِ مستی نمیاَرزد به چُنین صبحِ خماری
غمِ من چاره ندارد تــو مرا دوســـت نداری
کـاش میشد که از اول به دلـــم پا نگذاری
جان به جانم شده اما تو مرا دوست نداری
چگونه میتوانم این همه غم را در این سینه نگه دارم
چگونه آرزویم را به دوشِ بیقرارِ باد بسپارم
چُنان بیتکیهگاهم که تمامِ لحظههارا بیتو ناچارم
برای گریه کردن سر به روی شانهی بیگانه بگذارم
مرا در غربتِ سردِ بیابانهای بیمجنون رها کردی
تو بر ویرانههای قلبِ من یک بیستون آخر بنا کردی
مرا با تیشه و فرهادِ عاشق پیشگیها آشنا کردی
بسوزد پیرت ای دنیا چههاکردی چههاکردی چههاکردی
...
✦⃟░•• @DJsanireal 🎵 @GP