Postlar filtri




سینه مالامالِ درد است ای دریغا مرهمی
























از همشون تا بیخ کندم
چون هرکی اومد دلمو اتیش زد رفت


از‌همشون تا بیخ کندم
میدونستم چی‌ان ولی تا این حد نه...
زندگی فرمش همینه
هر ورو بچسبی باز یه جاییش لنگ هست


این روزها دلم یک کنج ساده و صمیمی می‌خواهد؛
یک ایوان به سمت تمامی بیخیالی‌ها /سهراب‌سپهری




اینجا در دنیای من
گرگ ها هم افسردگی مفرط گرفته اند
دیگر گوسفند نمی درند
به نی چوپان دل می سپارند و گریه می کنند / حسین‌پناهی




از خانه که میایی
یک دستمال سفید ، پاکتی سیگار
گزیده شعر فروغ
و تحملی طولانی بیاور
احتمالِ گریستنِ ما بسیار است.

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.