گروه امین


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha


احیای خانواده های ایتام بسیار نیازمند کشور

ارتباط با ادمین : @Saalarrr

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Statistika
Postlar filtri


زمانی که وجودت در مسیر خدمت به خلق خدا قرار گرفت،

بدان مورد انتخاب خداوند واقع شده ای

@yaatim


بزرگی عارف مدت چهل شبانه روز چله گرفت تا به رؤیت خداوند بلندمرتبه نائل شود. و در این مدت تمام روزها روزه بود، کل مدت را اعتکاف به پا داشته بود، از خلق خدا کاملا بریده بود، صبح به صیام و شب به قیام می‌گذراند، و زاری و تضرعِ به درگاه حق‌تعالی نیز مکررا ادامه داشت.
در این بین بود که عارف در شب سی و هفتم در خود ندایی شنید که بدو گفت: اگر روز شنبه قبل از غروبِ آفتاب به بازار مسگران بروی، می‌توانی درب دکان فلان مسگرِ پیر خدا را رؤیت کنی.
این ندا بسیار عرف را به وجد آورد و او را بسیار سراسیمه ساخت، به طوری که از همان لحظه ذهن او کاملا درگیر این موضوع شد و حتی در روزِ مؤعد، ساعت‌ها قبل در بازار مسگران حاضر شد تا مبادا چنین موقعیت بزرگی را از دست دهد.
با این حال گشت و گذار برای یافتن دکان مسگر تا نزدیکی زمانِ مقرر به طول انجامید؛ اما همین که عارف به نزدیکی محلِ مقرر رسید رفتار پیرزنی نظر او را جلب کرد که دیگی مسی به دست داشت؛ پیرزن که بسیار به پولِ حاصل از فروش آن دیگ نیاز داشت، دیگه را برای فروش به مسگران نشان می‌داد.
به هر مسگری که نشان می‌داد، مسگر دیگ را وزن می‌کرد و حداکثر قیمت را ۴ ریال و ۲۰ شاهی اعلام می‌کرد. اما پیرزن به پولی بیشتر نیاز داشت، به هر کدام از مسگران می‌گفت نمی‌شود این را ۶ ریال بخرید؟ و مسگران می‌گفتند: خیر مادر، برای ما واقعا بیش از این مبلغ نمی‌صرفد.
همین طور که پیرزن دیگ را روی سر گذارده بود و در بازار می‌چرخید، همه همین قیمت را بدو می‌دادند؛ تا اینکه بالاخره به دکان همان مسگری رسید که مدنظر عارف بود.
در زمان رسیدن پیرزن، مسگر به کار خود مشغول بود، که پیرزن گفت این دیگ را برای فروش آورده‌ام و می‌خواهم آن را به ۶ ریال بفروشم، امکان دارید آن را به این قیمت بخرید؟ مسگر که نظرش جلب شده بود پرسید چرا به ۶ ریال؟
پیرزن نیز سفره دلش را باز کرد و گفت پسری مریض دارم، که دکتر نسخه‌ای برایش نوشته که برایم هزینه‌ای ۶ ریالی در بر دارد! صحبت پیرزن که به پایان رسید، مسگر دیگ را گرفت و گفت این دیگ سالم و بسیار قیمتی است. حیف است بفروشی؛ امّا اگر برای فروش مُصر هستی، من آنرا به ۲۵ ریال می‌خرم!
پیرزن در کمال تعجب گفت: مرا مسخره می‌کنی؟! و مسگر گفت: ابدا و به هیچ وجه. و دیگ را از پیرزن گرفت و ۲۵ ریال در دستان پیرزن گذاشت!! و پیرزن نیز که شدیدا متعجب شده بود؛ دعا کنان دکان مسگر را ترک کرد و دوان دوان راهی دواخانه و خانه‌اش شد.
عارف در تمام مدت ناظر ماجرا بود، و آنچنان محو این داستان شده بود که حتی وقت ملاقات را نیز فراموش کرده بود؛ پس بلافاصله در دکان مسگر خزید و گفتم: عمو، انگار تو کاسبی بلد نیستی؟! بسیاری از مسگران بازار این دیگ را دیدند، وزن کردند و بیش از ۴ ریال و ۲۰ شاهی قیمت ندادند. آنگاه تو چطور این دیگ را به ۲۵ ریال خریدی؟! چرا خود کلاه بر سر خود گذاردی؟!
مسگر پیر در پاسخ به عارف گفت من دیگ را نخریدم!! بلکه من به پیرزن پول دادم تا نسخه فرزندش را بخرد، یک هفته از فرزندش نگهداری کند، بقیه وسایل خانه‌اش را نفروشد و … من اصلا دیگ نخریدم.
عارف از حرفی که مسگر زد بسیار شرمسار شد، و در فکر فرو رفت. و همان‌جا از درون ندایی با صدای بلند به او گفت با چله گرفتن و عبادت کردن کسی به زیارت ما نخواهد آمد!!


دست افتاده‌ای را بگیر و بلند کن، ما خود به زیارت تو خواهیم آمد.

@yaatim


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
یکی از دوستان مبلغی رو برای کمک ارزاق زمستان ۱۴۰۳ واریز کرد و پیام داد سالار! ، با دلار ۹۰ تومنی و سکه ۷۵ میلیونی هنوز زنده ام و این هم کمک من...

خواستم بگم خدا حفظتون کنه. در این روزهای سخت، ماهم سربازان شما در جلوی خط هستیم و هنوز زنده ایم و به عشق شما و پروردگار مهربانمان و این مادران و کودکان مبارزه میکنیم.

امیدوارم که بتونیم دخل و خرج ها رو جفت و جور کنیم و ثابت قدم در خدمت خانواده ها باشیم. آمین. گزارش ارزاق پاییز ۱۴۰۳ تقدیم به شما عزیزانم...

گزارش_عاشقی
ارزاق پاییز ۱۴۰۳

@yaatim


ارزاق زمستان ۱۴۰۳

سعی کردیم‌ به هر گوشه از ایران عزیز بریم تا مبادا نگاه نگرانی رو در چشمانی زیبا و معصوم ببینیم. این دختر یکی از بچه های ماست... یکی از اونا که باید دست به دست هم بدیم تا کمی از بار مشکلات، از رو شونه های کوچیکش کم بشه. نگاهش آروم بشه و خنده بیاد رو لب هاش.

و قدم اول همیشه، همین کمک ارزاقی بوده که شما بی‌منت پرداخت کردید و فصل به فصل توزیع شده. به امید خدا و با همراهی شما، این زمستون هم کنار مادران سرپرست خانوار و بچه هامون هستیم.

گروه امین
5892107045848655

(اگر به محدودیت واریز برخوردید، لطفا از «بله» استفاده کنید. در ضمن بانکهای ملی و صادرات و اپلیکیشن "بام" هم مشکلی در پرداخت ندارند🙏)


@yaatim


ممنونم از همه عشقی که در این کار خیر گذاشتید❤️

مبلغ مورد نظر جمع شد. بزودی شاهد گزارشی خواهید بود که خانواده را در منزل جدید ساکن خواهیم کرد، انشالله...

@yaatim


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
تا حالا شب تو سرمای زمستون مجبور نبودم تو چادر بمونم. اونم با بچه ۴، ۵ ساله و در سوز و سرمای‌ شدید...

من نیازمند زیاد دیدم، گاهی حرف سر اینه که محله ش خوب نیست، سقفش نم داده یا مثل یه دخمه کوچیکه. ولی گاهی حرف سر اینه که من فقط یه سقف میخام. فقط یه چهار دیواری که آواره نباشم و تو سرما دووم بیارم. حالا خودم هیچ، بچه هام!

اینجا یه منطقه دور افتاده و سردسیر از توابع شهرستان بیرجنده. در کمال ناباوری این بندگان خدا دارن تو چادر و در صفر مطلق روزگار می گذرونن. پدر خانواده از کار افتادس. چند سال پیش از شهرشون به دلیل خشکسالی آواره میشن و مدتهاست اینجا اینطوری دارن سپری میکنن.

این‌ خانواده پدر داره، تحت پوشش گروه امین نیست و قرار هم نیست بیاد، اما دوست نداشتم اینجوری رهاشون کنیم و تصمیم گرفتم در کنار هم مبلغی رو بعنوان هدیه رهن یه جای کوچیک جمع کنیم و بهشون بدیم تا تو این سرما آواره نباشن، انشالله.

شماره کارت خانم زینب زنگویی
نمایندگی بیرجند
6104338906314907

@yaatim


ان ربی قریب مجیب

به سویم بازگردید که من به شما نزدیکم و درخواست هایتان را اجابت میکنم...🤍

@yaatim




ارزاق زمستان ۱۴۰۳

سعی کردیم‌ به هر گوشه از ایران عزیز بریم تا مبادا نگاه نگرانی رو در چشمانی زیبا و معصوم ببینیم. این دختر یکی از بچه های ماست... یکی از اونا که باید دست به دست هم بدیم تا کمی از بار مشکلات، از رو شونه های کوچیکش کم بشه. نگاهش آروم بشه و خنده بیاد رو لب هاش.

و قدم اول همیشه، همین کمک ارزاقی بوده که شما بی‌منت پرداخت کردید و فصل به فصل توزیع شده. به امید خدا و با همراهی شما، این زمستون هم کنار مادران سرپرست خانوار و بچه هامون هستیم.

گروه امین
5892107045848655

(اگر به محدودیت واریز برخوردید، لطفا از «بله» استفاده کنید. در ضمن بانکهای ملی و صادرات و اپلیکیشن "بام" هم مشکلی در پرداخت ندارند🙏)


@yaatim


پروردگارا بجای اینکه دعا کنم تا از خطر ایمن بمانم ، کمکم کن بی مهابا به مصاف آن بروم

بجای اینکه برای تسکین دردهایم التماس کنم کمکم کن تا توانایی غلبه بر آن را پیدا کنم

عطایی کن تا از بزدلی فاصله بگیرم و رحمت بی پایان تو را نه تنها در موفقیت هایم بلکه آن را همچنین در شکستهایم احساس کنم

این بنده چه داند چه میباید جُست
داننده تویی ، هر آنچه دانی آن ده

@yaatim


زان خشم دروغینت، زان شیوه ی شیرینت
عالم شکرستان شد،
تا باد چنین بادا...

@yaatim


پیام بالا رو یکی از نماینده های گروه امین فرستاده و من ترجیح دادم اینجا عینا براتون بذارمش...

هر چند وقت یکبار از این دست پیام ها دارم که نمیشه از کنارش به راحتی عبور کرد. موعد اجاره ای که سر اومده و دستی که خالیه...

هر بار که باهم یه کاری رو پیش بردیم به خودم میگم ما مردم هنوز هم رنج یه آدم دیگه برامون مهم، هنوز هم میون هزار تا گرفتاری، درماندگی یه آدم دیگه رو می فهمیم.

تو این فصل سرد، این بچه ها رو دریابیم.

حساب گروه امین تا انتهای جمعه این هفته برای پول پیش خانواده های نیازمند و ایتام باز است.
گروه امین
5892107045848655

@yaatim



سلام عزیزانم،
آخرین مهلت واریز جهت ارزاق پاییز امسال، تا پایان فردا جمعه، 30 ام آذرماه 1403 میباشد...

ممنونم از محبت همیشگی شما🙏❤️


@yaatim


‌‌
میفرماید، من صفت های زیادی دارم، اما این یکی رو نوشتم و امضا دادم...❤️

@yaatim


کتب علی نفسه رحمه

و من مهربانی را بر نفس خود نوشته ام‌...

@yaatim


ما موجودات خاکی  نیستیم که به بهشت میرویم، ما موجودات بهشتی هستیم که از خاک سر بر آورده ایم...

@yaatim


ارزاق پاییز ۱۴۰۳

خاطرتون باشه قرار شد همراه با پیام ارزاق بیشتر از خانواده های تحت پوشش براتون بگم...

زهرا ۷ ساله و برادر و خواهرش مریم که کلاس دوم درس میخونه، با مادرشون تو یه روستای دور افتاده مستاجر هستن. سالها پیش مادر از پدر به خاطر اعتیاد جدا شد و قیم هر ۳ فرزندش هست.

مادر بچه ها بیماره و توان کار کردن نداره و امروز ۳ سالی میشه که تحت پوشش ما هستند و به نمایندگی از شما هر فصل بهشون سر می زنیم و سعی کردیم پیگیر همه مشکلاتشون باشیم.

این لطف پرودگاره که من شما رو دارم و گروه امین واسطه ای شده بین شما و این بچه ها...

گروه امین
5892107045848655

@yaatim


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
#گزارش_عاشقی
گزارش حال خوش

همیشه ته هر کاری که انجام دادم برام یه چرایی داشته حالا بعضی وقتا دلمو راضی کردم بعضی وقتا نه!
اما این از اون مدل کارهاست که بهتون قول میدم هیچ وقت از انجامش پشیمون نمی شید...
چیه این کار خیر که حسش رو نمیشه باچیزی عوض کرد؟!

چطوره از این به بعد اسمش رو بزاریم گزارش حال خوش.
ببینید و به خودتون افتخار کنید...

ارزاق تابستان ۱۴۰۳

@yaatim


آنکه پاداش الهی را باور دارد در بخشش سخاوتمند است...
@yaatim


#گزارش_کارآفرینی

اینم یه کار درجه یک دیگه که با لطف شما انجامش دادیم...
مدتی بود که درخواست خرید چرخ خیاطی داشتن و با همت شما الان یه کارگاه کوچیک راه انداختن...
تلاشمون اینه تو هر کاری که خانواده هامون بتونن راه بندازن کنارشون باشیم و قشنگترین قسمت ماجرا همینجاست، وقتی که مستقل و از ما جدا میشن.

@yaatim

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.