Postlar filtri


مجموعه "گوهر شب افروز" جزء اون دسته از گالری هایی بود که عجیب حس خوب و آرامش رو منعکس می‌کرد، چیدمان، موسیقی و فضا همگی باعث میشد بخوای برای دقایقی بایستی، گوش بدی، نگاه کنی و از منظره پیش روت لذت ببری و چه بسا کشفش کنی، چشم‌ها و لبخندهایی که مابین آیینه ها قرار داشتن حس کنجکاوی‌ای رو توی ذهن قلقلک می‌داد تا برای فهمیدن هویتشون پاپیش بذاری، "یعنی هرکدوم از صاحب چشم‌ها و لبخندها چه جایگاهی براشون داشتن؟"
از شلوغی و ازدحام که بگذریم حسابی لذت بردم، زیبایی دیدم.




کاش تلگرام آپشن بارون هم داشت.


تلگرامم برفیه، چرا این حوالی برفی نیست؟


یکی اینجا فردا ۸ و نیم صبح امتحان داره. حضوری.


اما جدی 2025 شد؟
چرا 2019 برام نزدیک‌تره.


این روزا بدجوری درگیر مسائل مختلف زندگی‌ام
گاهی خسته و کلافه، گاهی خوشحال و مفتخر، گاهی عصبانی و گله‌مند، اما امیدوارم سال جدید شباهت بیشتری به خواسته‌ها و اهدافم داشته باشه.


خسته میشی، مسیر سخته، زندگی سخته، استراحت کن، صبر کن ولی عقب نکش، ناامید نشو.


میرسه روزی که برمی‌گردی به عقب، قدم‌ها و زمین‌ خوردن‌هات رو نگاه می‌کنی، آینه رد می‌بینی، رد تجربه‌ها و سختی‌ها رو روی روح و شاید جسمت می‌بینی، به خودت دست مریزاد میگی، ثمره تلاش‌هات رو نگاه می‌کنی و به خودت افتخار می‌کنی.


نقل قولی شنیدم که میگفت:
"هیچ‌کس جز تو نمیتونه تورو طردت کنه."
همه چیز از تو شروع میشه و به تو برمیگرده.






Paritale dan repost
هر وقت به مهارت های خودم و کاری که دارم انجام میدم شک میکنم، مجبور میشم یه بار دیگه به خودم یادآوری کنم که: اگه آماده نبودی، فرصتش از اول برات پیش نمیومد و اگه تواناییش رو نداشتی وسوسه اش به سراغت نمیومد.




کتاب "کافکا در کرانه" شده 480، بسه جداً.


گشتم، میان کتاب‌ها
بین قفسه‌ها
تک‌تک مغازه‌ها
خیابان‌های شهر را گز کردم
قدم‌های رفته‌مان را شمردم.
گشتم و گشتم
از کافه مورد علاقمان پرس وجو کردم
ردی از تو نیافتم
کجا رفتی عزیز کرده‌ی ناآشنا؟


Èlectron libre dan repost
حس می‌کنم انرژی اجتماعیم تموم شده؛ خونه‌ی خودم رو می‌خوام.


حرف‌های زیبا از انسان‌هایی با قلبی زیبا، حس و حال بهتری به امروز داد.


Hi 21!


بحث کار خیر جداست

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.