کووآلایِ شکمو


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha
Toifa: ko‘rsatilmagan


یه روزیم اینجا میشه آرشیو
-کپی نکن باشه؟

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


وقتی دلم برای یک نفر خیلی خیلی تنگ میشه به این فکر میکنم که اون هم دلش برام تنگ شده یا نه؟


بدونِ عنوان! dan repost
یک سری ها از دور نوتلا ان، نزدیک که میشی میبینی عه عن بود!


گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق ساکن شود بدیدم و مشتاق تر شدم


آدم وقتی فکر میکنه یه کار خفن و باحال ساخته باید حداقل بعد یه هفته دوباره به اون کار نگاه کنه، ببینه واقعا همونقدر که فکرشو میکرده خفنه یا نه


آن dan repost
رفتم از یه رستوران غذا بگیرم، یه میزی غذاشون تموم شده بود گارسون اومد تمیز کنه، یارو برگشت بهش گفت این کبابا دست‌نخورده‌ست اگه خواستی بردار بخور. بیچاره پسره انقدر خجالت کشید و حالش بد شد که اصلاً نتونست جوابشو بده.
آخه مردک بی‌شعور اگه دست‌نخورده‌ست خودت ظرف بگیر ببر خونه کوفت کن، مگه با برده‌ت داری صحبت می‌کنی؟
آدم باش آریایی تازه به دوران رسیده. ممنون.


سارا صحبت می‌کنه. dan repost
رها کنید، جلوتر واقعاً براتون ریدن.


روزی که بچه خودم به دنیا بیاد بابت هر موفقیت کوچیکش کلی دست و پای بلوریشو ماچ ماچی میکنم


یه روزی که به اون جایی که خواستم رسیدم واقعا این روزها رو یاداوری میکنم به خودم.


بغض داره گلومو به حدی فشار میده که نفس کشیدن سخت شده برام
تا کِی باید توئون رفتارهای نابجا آدمای خرس گنده رو من بدم؟


با این اوضاع مملکت شب تا صب و صب تا شب بیدار بمونم به جایی نمیرسم
نه که نخوام
نمیتونم


Khod dan repost
غریب‌نوازی تاحدی شایستهٔ تقدیره که آشناها رو زیر ماتحتت له نکنی عزیز.


shideus dan repost
دیوارای خونه تمام صداهایی که شنیدن رو تو خودشون نگه میدارن و یه روزی همه رو بهت پس میدن.


ادم‌ها خودشون سطح انتظاراتی که ازشون باید داشته باشی رو مشخص میکنن.


روزی که بمیرم حس میکنم اعضای بدنم به خاطر استرس‌های الکی که بهشون وارد کردم هرگز نمی‌بخشن منو


B612 اخترک ???? dan repost
«تو داری این مسئله رو تجربه می‌کنی و انکار احساساتت دلیل بر نبودنشون نمیشه.»


زندگی گاهی ادم رو به جایی میرسونه که میشینه گذشته‌ی ساده‌ای رو که داشته مرور میکنه و میفهمه چقدر اون لحظه‌ها شاد بوده و حال خوبی داشته ولی اصلا حواسش نبوده و فکر نمیکرده یه روز دلش تنگ بشه برای اون روز‌اش‌


خدمتی که پدر و مادر آگاه، با آگاهیشون به بچه میکنن هیچ چیزی جاشو نمیتونه پر کنه


یه‌سری چیزها هیچ‌وقت به هیچ طریقی فراموش نمیشن‌‌.


مشکل اینجاست که من اصلا رقص بلد نیستم وقتیم استرس دارم عصبی میشم و چهرم میره تو هم
اینکه جمعیت زیادی بهم نگاه کنن بزرگترین فوبیام هست و با این هزار و یک مشکل فردی‌ای که دارم نمیدونم قراره اون روز چیکار کنم


اهنگ عروس از آصف رو گذوشتم و دارم تصور میکنم اگر اهنگ ورود عروسیمون این باشه چحوری وارد بشم چه اکتی داشته باشم
همزمان تپش قلبم رفته رو هزار از استرس فکر کردن به اون روز

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.