Go Forward | Mah dan repost
یکی دو ساله که هر روز یه بخشی از زندگیم پیشرفت میکنه ولی در هزار بخش دیگهاش پسرفت.
اینکه حس میکنم وقتی دانشجو بودم زندگی سادهتر بود نشون میده دانشجویی یه دوره سمیه که بهت احساس کاذب رشد و پیشرفت میده ولی در واقع هیچی بهت اضافه نمیشه، فقط از خودت هیچ انتظاری نداری چون دانشجویی، ولی به محض فارغ التحصیلی نه تنها انتظارات خودت بهت هجوم میارن و میگن "خب اون زندگیای که قولشو دادی کو؟" بلکه انتظارات جامعه و اطرافیان هم بهش اضافه میشه.
ترکیب انتظارات و موقعیت جامعه که پیشرفت رو سخت میکنه و وقت محدود و در نظر گرفتن اینکه توهم انسانی و مشکلات فقط مخصوص پیشرفت کردن در زندگی کاری نیست و زندگی شخصی هم چالش های خودشو داره و ... یه زندگی غیر ممکن میسازه. از این ترکیب دوری کنید با کاهش انتظارات و شب بخیر.
اینکه حس میکنم وقتی دانشجو بودم زندگی سادهتر بود نشون میده دانشجویی یه دوره سمیه که بهت احساس کاذب رشد و پیشرفت میده ولی در واقع هیچی بهت اضافه نمیشه، فقط از خودت هیچ انتظاری نداری چون دانشجویی، ولی به محض فارغ التحصیلی نه تنها انتظارات خودت بهت هجوم میارن و میگن "خب اون زندگیای که قولشو دادی کو؟" بلکه انتظارات جامعه و اطرافیان هم بهش اضافه میشه.
ترکیب انتظارات و موقعیت جامعه که پیشرفت رو سخت میکنه و وقت محدود و در نظر گرفتن اینکه توهم انسانی و مشکلات فقط مخصوص پیشرفت کردن در زندگی کاری نیست و زندگی شخصی هم چالش های خودشو داره و ... یه زندگی غیر ممکن میسازه. از این ترکیب دوری کنید با کاهش انتظارات و شب بخیر.