خانم رانندهٔ اسنپ با مادرش اومد دنبالم. میگه ببخشید شبا نمیتونم تنهاش بذارم با خودم میبرمش. به هر خیابونی میرسن از مادرش میپرسه خونه کی اینجا بود؟ و پیرزن با کلی فکر جواب میده.
من تو آینه چشمهای دختری رو میبینم در میانسالی؛ در تلاش برای امرار معاش و نگران آلزایمر مادر…
«فاطمه رایگانی»
@sut_tw
من تو آینه چشمهای دختری رو میبینم در میانسالی؛ در تلاش برای امرار معاش و نگران آلزایمر مادر…
«فاطمه رایگانی»
@sut_tw