🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
هو
۱۲۱
صبحخیزی و سلامت طلبی چون حافظ
هر چه کردم همه از دولتِ قرآن کردم
در مورد معرفی ترجمه کتاب گرانسنگ و ارزشمند تفسیر بیان السعاده فی مقامات العباده مولانا المعظم حضرت آقای حاج ملاسلطانمحمّد گنابادی سلطانعلیشاه اعلی الله مقامه الشریف سخن گفتن و تعریف از آن کاری بس صعب و دشوار است. زیرا کسی که میخواهد تعریفی بدهد باید ولو اندک و یا حداقل دانشی در آن موضوع داشته باشد که:
آب دریا را اگر نتوان کشید
هم به قدر تشنگی باید چشید
کما اینکه قولی است مشهور و حکیمانه که «معرِّف باید اجلی از معرَّف باشد» یعنی آنکه که در تعریف چیزی میآید باید بالاتر از آنچه باشد که معرفی میکند وگرنه تعریف وی ناقص خواهد بود.
در مورد ترجمه بر این اثر روحانی و آسمانی چه توان گفت که بسیاری از شخصیتهای برجسته در مقابل عظمت این کتاب سر تعظیم فرود آورده و آن را از برجستهترین تفاسیر عرفانی شیعی دانستهاند.
حقیر در کتاب تألیفی خود به نام «سلطان العرفا» تعریف و تمجیدهایی متجاوز از سی مورد که بر تفسیر مذکور صورت پذیرفته است را آورده، از جمله به عنوان مثال عالم و عارف بزرگی همچون علامه حسن زاده آملی از تفسیر بیان السعاده به عنوان «تفسیر قويم قّيم بیان السعاده» تعریف نموده است.
از تفسیر شریف بیان السعاده که به زبان عربی نگارش یافته است، تاکنون چند ترجمه صورت پذیرفته که برخی از آنها عبارتند از:
۱) ترجمهای که مشتمل بر بعضی از آیهها و سورهها است و توسط مولانا المکرم حضرت آقای حاج سلطانحسین تابنده گنابادی رضاعلیشاه نور الله مرقده که خود از نوابغ علم و حکمت و عرفان و از مفسرین قرآن بودهاند تحت عنوانهای «رهنمای سعادت»، «سه گوهر تابناك از دريای پر فيض كلام الهی» و «سه داستان اسرار آمیز عرفانی» صورت پذیرفته است که در باب شناخت تفسیر و تأویل و جایگاه مفسر و اینکه چه کسی باید قرآن را تفسیر نماید بحثی جامع و مستفاد افاده فرموده و به رشته تحریر در آوردهاند که در مقدمه ترجمه حاضر به این مطالب بهصورت کامل و دقیق پرداخته شده است.
۲) ترجمهای دیگر توسط آقایان مرحوم محمّدآقا رضاخانی و دکتر حشمتالله ریاضی با صرف یک دهه وقت صورت گرفت و ترجمه تفسیر شریف را در چهارده جلد توام با متن عربی انجام دادند که در زمان مولانا حضرت آقای حاج دکتر نور علی تابنده مجذوبعلیشاه روحی و جسمی لترابه فداء به چاپ رسید. که البته طبق نظر اهل فن با توجه به سعی و تلاش بزرگی که انجام داده بودند خالی از اشکال نبود، اما بسیار مورد استقبال علی الخصوص علماء مشهد و قم قرار گرفت و بیشترین آمار درخواست را در این دو شهر داشت.
۳) ترجمهای هم توسط یکی از فضلاء شهر قم آقای سید محمود طاهری صورت پذیرفت که ناشر آن مرحوم آقای تاج الدینی مدیر انتشارات آیت اشراق از دوستان حقیر بودند. این ترجمه با مقدمهای بسیار مفصل و حائز اهمیت در مورد تفسیر و مفسر جلیل القدر در ۱۴۰ صفحه منتشر و ۸ جلد از آن چاپ گردید که متأسفانه با وجود کامل بودن ترجمه از چاپ مجلدات بعدی ممانعت به عمل آمد.
۴) ترجمه حاضر ترجمهای است که با همت و سعی و تلاش آقای پرفسور بیژن بیدآباد صورت انجام پذیرفته و عده زیادی از دوستان نیز در انجام آن ساعی بوده و خدمت نمودهاند که بحمدلله و المنّه به همراه دیگر آثار، ترجمه راستین قرآن کریم بر مبنای تفسیر شریف در دو قطع رحلی و وزیری و ترجمه سلطانی قرآن حکیم همراه با توضیحات تفسیری مستفاد از تفسیر بیان السعاده، در دسترس قرار گرفته است. امتیاز این ترجمه گرانبها از آن روست که مجزا از توجه و دقت در ترجمه صحیح و مطابق با متن عربی با تمام نسخههای منتشر شده عربی و ترجمه شده سابق مقابله و تطبیق داده شده است و از طرفی دیگر به رویکردهای علمی امروزی، آوا وطنین معنایی، مدارج کلام، غنای واژهها، تطوّر واژهها، توسعۀفارسی با عربی، اسلوبهای ترجمه، خصایص ترجمۀ حاضر و به لغات توجه ویژه شده و از منظر بسیاری علوم بدان نگریسته شده است.
مترجم محترم در مقدمه در مورد خصایص ترجمۀ حاضر چنین بیان نمودهاند که: بکارگیری حروف اضافه و ربط و نشانه و زائد همراه باواژهها در همة زبانها مشهود است. البتّه در هر زبانی از این حروف بهنحو خاصّی استفاده میشود و ترجمة تحت اللفظی این حروف در مواردعدیده بسته به زبان مبدأ و مقصد میتواند مخلّ فُرم و معنی سخن شود. این موضوع در ترجمة فارسی متون عربی به دلیل قرابت زبانی فارسی وعربی اختلال شدید در فرم و معنی کلام ایجاد نمیکند هرچند سبک نگارش را از فارسی سره دور مینماید. ولی به هرحال سالیان متمادیاین سبک ترجمه یعنی بکارگیری ترجمة تحت اللفظی حروف مذکور از اسلوب تراجم قدیم بوده و مخطوطاتی که در قرون بعد از اسلام دردسترس هست اکثراً همین سبک را دنبال کردهاند و ترجمة تحت الفظِ حروف اضافه و ربط و نشانه و زائد در آنها مشهود است.
هو
۱۲۱
صبحخیزی و سلامت طلبی چون حافظ
هر چه کردم همه از دولتِ قرآن کردم
در مورد معرفی ترجمه کتاب گرانسنگ و ارزشمند تفسیر بیان السعاده فی مقامات العباده مولانا المعظم حضرت آقای حاج ملاسلطانمحمّد گنابادی سلطانعلیشاه اعلی الله مقامه الشریف سخن گفتن و تعریف از آن کاری بس صعب و دشوار است. زیرا کسی که میخواهد تعریفی بدهد باید ولو اندک و یا حداقل دانشی در آن موضوع داشته باشد که:
آب دریا را اگر نتوان کشید
هم به قدر تشنگی باید چشید
کما اینکه قولی است مشهور و حکیمانه که «معرِّف باید اجلی از معرَّف باشد» یعنی آنکه که در تعریف چیزی میآید باید بالاتر از آنچه باشد که معرفی میکند وگرنه تعریف وی ناقص خواهد بود.
در مورد ترجمه بر این اثر روحانی و آسمانی چه توان گفت که بسیاری از شخصیتهای برجسته در مقابل عظمت این کتاب سر تعظیم فرود آورده و آن را از برجستهترین تفاسیر عرفانی شیعی دانستهاند.
حقیر در کتاب تألیفی خود به نام «سلطان العرفا» تعریف و تمجیدهایی متجاوز از سی مورد که بر تفسیر مذکور صورت پذیرفته است را آورده، از جمله به عنوان مثال عالم و عارف بزرگی همچون علامه حسن زاده آملی از تفسیر بیان السعاده به عنوان «تفسیر قويم قّيم بیان السعاده» تعریف نموده است.
از تفسیر شریف بیان السعاده که به زبان عربی نگارش یافته است، تاکنون چند ترجمه صورت پذیرفته که برخی از آنها عبارتند از:
۱) ترجمهای که مشتمل بر بعضی از آیهها و سورهها است و توسط مولانا المکرم حضرت آقای حاج سلطانحسین تابنده گنابادی رضاعلیشاه نور الله مرقده که خود از نوابغ علم و حکمت و عرفان و از مفسرین قرآن بودهاند تحت عنوانهای «رهنمای سعادت»، «سه گوهر تابناك از دريای پر فيض كلام الهی» و «سه داستان اسرار آمیز عرفانی» صورت پذیرفته است که در باب شناخت تفسیر و تأویل و جایگاه مفسر و اینکه چه کسی باید قرآن را تفسیر نماید بحثی جامع و مستفاد افاده فرموده و به رشته تحریر در آوردهاند که در مقدمه ترجمه حاضر به این مطالب بهصورت کامل و دقیق پرداخته شده است.
۲) ترجمهای دیگر توسط آقایان مرحوم محمّدآقا رضاخانی و دکتر حشمتالله ریاضی با صرف یک دهه وقت صورت گرفت و ترجمه تفسیر شریف را در چهارده جلد توام با متن عربی انجام دادند که در زمان مولانا حضرت آقای حاج دکتر نور علی تابنده مجذوبعلیشاه روحی و جسمی لترابه فداء به چاپ رسید. که البته طبق نظر اهل فن با توجه به سعی و تلاش بزرگی که انجام داده بودند خالی از اشکال نبود، اما بسیار مورد استقبال علی الخصوص علماء مشهد و قم قرار گرفت و بیشترین آمار درخواست را در این دو شهر داشت.
۳) ترجمهای هم توسط یکی از فضلاء شهر قم آقای سید محمود طاهری صورت پذیرفت که ناشر آن مرحوم آقای تاج الدینی مدیر انتشارات آیت اشراق از دوستان حقیر بودند. این ترجمه با مقدمهای بسیار مفصل و حائز اهمیت در مورد تفسیر و مفسر جلیل القدر در ۱۴۰ صفحه منتشر و ۸ جلد از آن چاپ گردید که متأسفانه با وجود کامل بودن ترجمه از چاپ مجلدات بعدی ممانعت به عمل آمد.
۴) ترجمه حاضر ترجمهای است که با همت و سعی و تلاش آقای پرفسور بیژن بیدآباد صورت انجام پذیرفته و عده زیادی از دوستان نیز در انجام آن ساعی بوده و خدمت نمودهاند که بحمدلله و المنّه به همراه دیگر آثار، ترجمه راستین قرآن کریم بر مبنای تفسیر شریف در دو قطع رحلی و وزیری و ترجمه سلطانی قرآن حکیم همراه با توضیحات تفسیری مستفاد از تفسیر بیان السعاده، در دسترس قرار گرفته است. امتیاز این ترجمه گرانبها از آن روست که مجزا از توجه و دقت در ترجمه صحیح و مطابق با متن عربی با تمام نسخههای منتشر شده عربی و ترجمه شده سابق مقابله و تطبیق داده شده است و از طرفی دیگر به رویکردهای علمی امروزی، آوا وطنین معنایی، مدارج کلام، غنای واژهها، تطوّر واژهها، توسعۀفارسی با عربی، اسلوبهای ترجمه، خصایص ترجمۀ حاضر و به لغات توجه ویژه شده و از منظر بسیاری علوم بدان نگریسته شده است.
مترجم محترم در مقدمه در مورد خصایص ترجمۀ حاضر چنین بیان نمودهاند که: بکارگیری حروف اضافه و ربط و نشانه و زائد همراه باواژهها در همة زبانها مشهود است. البتّه در هر زبانی از این حروف بهنحو خاصّی استفاده میشود و ترجمة تحت اللفظی این حروف در مواردعدیده بسته به زبان مبدأ و مقصد میتواند مخلّ فُرم و معنی سخن شود. این موضوع در ترجمة فارسی متون عربی به دلیل قرابت زبانی فارسی وعربی اختلال شدید در فرم و معنی کلام ایجاد نمیکند هرچند سبک نگارش را از فارسی سره دور مینماید. ولی به هرحال سالیان متمادیاین سبک ترجمه یعنی بکارگیری ترجمة تحت اللفظی حروف مذکور از اسلوب تراجم قدیم بوده و مخطوطاتی که در قرون بعد از اسلام دردسترس هست اکثراً همین سبک را دنبال کردهاند و ترجمة تحت الفظِ حروف اضافه و ربط و نشانه و زائد در آنها مشهود است.