سید مهدی موسوی


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha
Toifa: San’at


اشعار، ترانه‌ها، داستان‌ها و... مرا فقط از این کانال و همچنین اینستاگرام، فیس‌بوک و کانال یوتیوب شخصی‌ام دنبال کنید

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Statistika
Postlar filtri


سید مهدی موسوی dan repost
می‌نویسد کسی به من هر شب
نامه‌ای سرگشاده با نفرت
پیکرم را که مملو از زخم است،
توی خون، غسل داده با نفرت

همه‌جا پشت هر درِ بسته
از جهان و جهانیان خسته
شام را می‌خورند آهسته
همه‌ی خانواده با نفرت

داغ بر قلبِ داغدارِ هم
فکر یک گریه بر مزار هم
در گریزند از کنار هم
عابران پیاده با نفرت

قاضی پیر، مدرک خود را
عاشقم قلبِ کوچکِ خود را
بچّه حتی عروسک خود را
می‌کند استفاده با نفرت

ناامید است از کمی شادی
از رسیدن به روز آزادی
زل زده سمتِ قصرِ اجدادی
آخرین شاهزاده با نفرت

خبری نیست پشت کوه بلند
خبری نیست از گل و لبخند
چشم‌هایی که منتظر بودند
خیره مانده به جاده با نفرت

متهم می‌کنند و می‌بوسند
غرق غم می‌کنند و می‌بوسند
بغلم می‌کنند و می‌بوسند
مردم بی‌اراده با نفرت

در میان سکوت، همهمه‌ای
بر سر کوچه، صاحبِ قمه‌ای!
توی هر منطقه مجسمه‌ای
تا ابد ایستاده با نفرت


دیدن دیو یا پری در شب!
ازدواج پرنده و عقرب!
یا که برگشتنِ زمان به عقب
همگی ممکن است و ممکن نیست↓
جمع یک قلب ساده با نفرت
«من» به یک روز خوب معتقدم...

مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2




سید مهدی موسوی dan repost
پنج‌شنبه‌ها ساعت ۱۹ به وقت تهران
تنها برنامه‌ی زنده‌ی ادبی به زبان فارسی: بامداد
از شبکه‌ی «کانال وان»

هر هفته در هنگام پخش برنامه
با واتساپ شبکه تماس بگیرید و شعر بخوانید:
+4740572356
یا در طول هفته
دکلمه‌هایتان از اشعارتان را
به‌صورت ویس یا فایل صوتی به همین واتساپ بفرستید

اگر به ماهواره و «کانال وان» دسترسی ندارید
می‌توانید برنامه را زنده از اینجا ببینید:
https://www.parsatv.com/m/name=Kanal-Yek
یا
https://fa.ch1.cc/live-tv/




Vahid Online وحید آنلاین dan repost
تعدادی از دوستان کیانوش سنجری در اطلاعیه‌ای ضمن اشاره به «تحقیقات گسترده‌» درباره مرگ او، اعلام کردند که سنجری آگاهانه و مصمم، با تاکید بر لزوم تلنگر زدن برای بیداری ملت ایران، مرگ خودخواسته را انتخاب کرده و با مرگ اعتراضی به عنوان کنشی سیاسی، به زندگی خود پایان داده است: radiojibi

این اطلاعیه با بیان اینکه شبهه ایجاد شده در خصوص درگذشت مادر کیانوش و عدم وجود برادر کوچک‌تر او شبهه بی‌اساسی است تاکید کرده که مادر ایشان زلیخا اهدایی در قید حیات است و مجید سنجری‌باف، برادر تنی کیانوش است که شش سال پس از او متولد شده است.
دوستان کیانوش در این اطلاعیه خاطرنشان کردند: «افراد متعددی، از جمله حسین رونقی ملکی، عالیه مطلب‌زاده، مریم گویا و سعید جلیلیان، وکیل مدافع او به صورت مستقیم یا غیر مستقیم تلاش کرده‌اند، او را از تصمیمش منصرف کنند.»

احمد باطبی، اردشیر زارع‌زاده، بهمن صادقی‌نور، بهروز جاوید تهرانی، فرزاد حمیدی، عباس خرسندی، کاوه شیرزاد، کوروش صحتی، حمیدرضا مبین، حمید علیزاده، سعید کلانکی، سپیده پورآقایی، منوچهر محمدی و مهرداد لهراسبی، امضاکنندگان این اطلاعیه هستند.
@VahidOOnLine

📡 @VahidOnline


فیلم مستند کوتاهی از Sara Baur
که به زندگی و کتاب جدید من پرداخته است:
https://www.instagram.com/reel/DCwaHxVtf_I/?igsh=MTZqOXl1dzIxeDRsdw==


روشنک آرامش dan repost

مثل ماهی، دچار، عاشقتم
با تن بی‌قرار عاشقتم
با دل شرمسار عاشقتم
در بلیط قطار عاشقتم
وقت شام و ناهار عاشقتم
موقع انتظار عاشقتم
در مسیر فرار عاشقتم
روی میز قمار عاشقتم
روز و شب، چند بار عاشقتم
در سیاهی غار عاشقتم
در جوک خنده‌دار عاشقتم
پشت مرز و حصار عاشقتم
زیر سنگ مزار عاشقتم


#مهدی‌موسوی


سمعکی روی گوشِ آجرها... dan repost
هزار تركش اندوه، مانده توی سرم
نگاه می‌كنم و از همیشه گیج‌ترم
هزار مدفن گمنام روبروی من است
هزار ابر لجوجند توی چشمِ ترم
كه ‌بیست ‌سال ‌گذشته‌ست، بیست ‌سالِ ‌تمام
هنوز منتظرم، مثل قبل منتظرم!
نمی‌رسیم به هم مثل ریل‌های قطار
كه آسمان ‌تو ‌دور است ‌و من ‌شكسته ‌پرم

#مهدی_موسوی


یغما گلرویی: شاعر مبارز یا همکار سپاه پاسداران؟

#یغما_گلرویی در برنامه‌ی «بامداد» با اجرای #مهدی_موسوی
بررسی تمامی اتفاقات و حواشی از دهه‌ی هفتاد تا به امروز
اگر این برنامه‌ی جذاب و جنجالی را از دست داده‌اید
می‌توانید آن را از اینجا تماشا کنید:
https://youtu.be/hf4MwT4DVJM


پنج‌شنبه‌ها ساعت ۱۹ به وقت تهران
تنها برنامه‌ی زنده‌ی ادبی به زبان فارسی: بامداد
از شبکه‌ی «کانال وان»

هر هفته در هنگام پخش برنامه
با واتساپ شبکه تماس بگیرید و شعر بخوانید:
+4740572356
یا در طول هفته
دکلمه‌هایتان از اشعارتان را
به‌صورت ویس یا فایل صوتی به همین واتساپ بفرستید

اگر به ماهواره و «کانال وان» دسترسی ندارید
می‌توانید برنامه را زنده از اینجا ببینید:
https://www.parsatv.com/m/name=Kanal-Yek
یا
https://fa.ch1.cc/live-tv/


آیا تا به حال در اروپا ساندویچ بربری خورده‌اید؟
قسمت هشتم سفرنامه‌ی تصویری مهدی موسوی را در اینجا ببینید
سفری به بلژیک و شهر زیبای بروکسل:
https://youtu.be/2ywFMP0Qrhg?si=DiHD_Zfmy5F81bV4


یه تخت شکسته، یه آغوش وحشی
واسه نسل من بهترین سرزمینه
یه آغوش وحشی میونِ جهنم
بهشتی که من دوست دارم، همینه!

بکش خنجرت رو، که تسلیم محضم
تو قلبم رو توو چاه بنداز، خوبه!
محل تلاقیِ عشق و جنونی
تو حمامِ خون راه بنداز، خوبه!

توو این عشق، ما خط‌ّقرمز نداریم
تو هر چی اراده کنی، می‌پذیرم
اراده بکن تا بیفتم به پاهات
اراده بکن تا همین‌جا بمیرم!

خیالت عزیز دلم! تخت باشه
قراره که این زندگی سخت باشه
آره سخته! اما کسی جز من و تو
نمی‌تونه این‌قدر خوشبخت باشه

بغل کردن و بوسه هی پشت بوسه
یه آهنگو با همدیگه گوش کردن
رها از گذشته، از آینده، از حال
فراموش کردن، فراموش کردن...

به یه بوسه یا جمله‌ی عاشقانه
کمک کن از این رنجِ ممتد رها شم
بهت قول می‌دم بخندم دوباره
بهت قول می‌دم که غمگین نباشم!

واسه‌م دیگه زنجیر و زندون مهم نیست
واسه‌ت گریه‌ی زیر بارون مهم نیست
جز این عشق، این عشق، این عشق، این عشق...
دیگه هیچ‌چیزی برامون مهم نیست

خیالت عزیز دلم! تخت باشه
قراره که این زندگی سخت باشه
آره سخته! اما کسی جز من و تو
نمی‌تونه این‌قدر خوشبخت باشه

مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2


آموزشکده توانا dan repost
Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
با لغو توقف اجرای حکم حبس؛ سیامک مسیح پور به زندان اوین بازگشت

روز ۲۱ آبان، سیامک مسیح‌پور، زندانی سیاسی برای تحمل باقیمانده دوران محکومیت خود، راهی زندان اوین شد. او پیشتر با قرار تامین و توقف اجرای حکم حبس، به مرخصی درمانی اعزام شده بود.

آقای مسیح‌پور در این ویدیو درباره شرایط رسیدگی به پرونده‌اش و سوابق بازداشت و شکنجه‌اش توضیح می‌دهد.

آقای مسیح‌پور چندی پیش عمل جراحی دیسک کمر انجام داد (مشکلی که در اثر ضرب و شتم ماموران ایجاد شد) و پزشک قانونی برای او سه ماه طول درمان تعیین کرده بود. با این‌حال، آقای کدخدایی، رئیس پزشکی قانونی غرب تهران، اعلام کرد که آقای مسیح‌پور نیازی به استراحت ندارد.

به دنبال این تصمیم، قاضی ناظر زندان نیز ضمن تهدید به ضبط وثیقه، از آقای مسیح‌پور خواست برای ادامه دوران محکومیت، خود را به زندان معرفی کند. نهایتاً ۲۱ آبان ماه، علیرغم شرایط نامساعد جسمی، آقای مسیح‌پور به زندان اوین مراجعه کرد. او پس از عمل جراحی نیاز به ۲۰ جلسه فیزیوتراپی دارد که امکان انجام آن در زندان فراهم نخواهد بود.

 سیامک مسیح پور در مرداد امسال با تودیع وثیقه دو میلیارد تومانی و کفالت دو میلیارد تومانی و با توقف اجرای حکم حبس، به مرخصی درمانی اعزام شده بود.

در تاریخ هفتم آبان ۱۴۰۲، سیامک مسیح‌پور به همراه شماری از شهروندان در جریان مراسم خاکسپاری آرمیتا گراوند، بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. او نهایتا چندی بعد با تودیع وثیقه آزاد شد.

جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات سیامک مسیح ‌ور مورخ بیست و دوم آبان ماه سال گذشته در شعبه پانزده دادگاه انقلاب تهران برگزار شد. این شهروند با حکم شعبه مذکور به دو سال حبس محکوم و این حکم توسط دادگاه تجدیدنظر استان تهران عینا تایید شد.

شعبه اول اجرای احکام کیفری دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۳۳ (شهید مقدس “امنیت”) تهران با صدور احضاریه‌ای در تاریخ بیست و دوم اسفند ۱۴۰۲، آقای مسیح پور را جهت اجرای حکم حبس احضار کرده بود.

نهایتا وی در تاریخ چهارم اردیبهشت ماه، جهت تحمل حبس، بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
سیامک مسیح‌پور که در زمینه‌ی مهندسی الکترونیک تحصیل کرده، نه‌تنها شاعر و نویسنده‌ای پیشرو، که ورزشکاری حرفه‌ای در حوزه‌های پرواز، غواصی و دره‌نوردی است.

او در سال ۱۳۸۸ نیز به جرم شرکت در اعتراضات، دستگیر و پس از تحمل ۶۷ روز انفرادی، به زندان و شلاق محکوم شده بود. او این محکومیت را در بند ۳۵۰ اوین طی کرده بود، درحالی‌که پدرش را نیز مورد آزار قرار داده و بازداشت کرده بودند.

#سیامک_مسیح_پور #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech


ناگفته‌های #سیامک_مسیح‌پور ، شاعر، ورزشکار و زندانی سیاسی، را قبل از بازگشت او به زندان بشنوید.
این هنرمند عزیز با وجود مشکلات شدید جسمی به زندان برگردانده شده و هم‌اکنون در زندان اوین به سر می‌برد:
https://youtu.be/ig3IGKq8TX4?si=UXUMoKKmEC3zWSj5




اولین اثر گروه «پلی‌فورمنس» اجرای «منظومه‌ی یک روز کاری در کمونی اوّلیه بی هیچ گرایش سیاسی» است.

این اجرا تقدیم می‌شود به «سید مهدی موسوی» عزیز که استادِ دیدنی، خواندنی و شنیدنی کردن صداها و روایت‌هاست. مردی که اگر نبود، یک پای ادبیات می‌لنگید، مردی که تولدش بهانه‌ای شد برای اجرا کردن اثری از خودش.
اگر این اجرا به دلتان نشست، خوشحال می‌شویم که آن را با دوستانتان به اشتراک بگذارید.

@polyformance1


زندگی رفت و موند تو دل ما
حسرت لحظه‌‌ای خوشی کردن
نسل ما مرگو ساده می‌گیره
ما رو یه‌عمره خودکشی کردن!

غرقِ خونه، شمال تا به جنوب
شرق تا غرب، چوبه‌ی داره!
«زندگی» سخت باشه یا آسون
«بهمون یه وطن بدهکاره»

مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2


از غم و ترس درختان، به تبر هیچ مگو
چمدان بسته‌ام از آن‌ورِ در، هیچ مگو
از شبِ مانده به رؤیای سحر هیچ مگو
«من غلام قمرم، غیرِ قمر هیچ مگو
پیش من جز سخنِ شمع و شکر هیچ مگو»

از پلنگیدنِ ساکن‌شده بر متنِ پتو
خودکشی کردنِ یک عشق، پس از گریه‌ی او
از نخندیدنِ یک برّه به برقِ چاقو
«سخن رنج مگو، جز سخن گنج مگو
ور از این بی‌خبری، رنج مبر، هیچ مگو»

نخریدند! گران بود دلم، حتی مُفت!
حال من، حال پرنده‌ست پس از مردنِ جفت
دلِ من هرچه که کردند، نشد پوست‌کلفت!!
«دوش دیوانه شدم، عشق مرا دید و بگفت
آمدم! نعره مزن! جامه مدر! هیچ مگو!»

گاه خوابی و من از بالشِ پر می‌ترسم
چمدان بسته‌ام از آن‌ورِ در می‌ترسم
سفرم هیچ! من از بَعدِ سفر می‌ترسم
«گفتم ای عشق، من از چیزِ دگر می‌ترسم
گفت آن چیزِ دگر نیست دگر، هیچ مگو»

غم خود را به تو و با چمدان خواهم گفت
قایقی ساخته با آب روان خواهم گفت
با تو از سخت‌ترین رنج جهان خواهم گفت
«من به گوش تو سخن‌های نهان خواهم گفت
سر بجنبان که بلی! جز که به سر هیچ مگو»

من زمین خوردم و یک سایه به جایم پا شد
یک دریچه که به یک خانه‌ی دیگر وا شد
همه‌ی زندگی‌ام داخلِ ساکی جا شد
«قَمَری، جان‌صفتی، در رهِ دل پیدا شد
در رهِ دل چه لطیف است سفر، هیچ مگو»

سبزه‌ای بود که ملزم به بهارت می‌کرد!
استکانی که به هر حال دچارت می‌کرد
تا که می‌فهمیدی، داشت چه کارت می‌کرد!
«گفتم ای دل چه مَه است این؟! دل اشارت می‌کرد
که نه اندازه‌ی توست این، بگذر! هیچ مگو»

صبر، بسیار ولی خواهشِ تن، بیشتر است
خبری نیست از آن کس که از او باخبر است
نه فقط من، که تمامی جهان در خطر است
«گفتم این روی فرشته‌ست عجب یا بشر است
گفت این غیرِ فرشته‌ست و بشر، هیچ مگو»

دلم از وحشت دوریش، پُر از ماتم شد
خورد سیبی و پس از خوردن آن، آدم شد!
علتِ درد، خودش بود و خودش مرهم شد!
«گفتم این چیست؟! بگو! زیر و زبر خواهم شد
گفت می‌باش چنین زیر و زبر، هیچ مگو»

چمدان بسته‌ام و خسته‌ام از فکرِ محال
می‌پرم با دل آشفته و تیری در بال
آخر قصّه غم‌انگیزترم درهرحال
«ای نشسته تو در این خانه‌ی پُر نقش و خیال
خیز از این خانه برو، رخت ببر، هیچ مگو...»

مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2


دوستان عزیزم. صفحاتی که در زیر به آنها اشاره شده، متعلق به خودم هستند و در آنها با افتخار مستقیما با شما در ارتباط هستم.
من (مهدی موسوی) بر اداره‌ی هیچ فن‌پیج و صفحه‌ی دیگری نظارت ندارم:

۱. اینستاگرام:
https://www.instagram.com/seyed.mehdi.moosavi

۲. فیس‌بوک:
https://www.facebook.com/seyedmehdimoosavi2

۳. کانال تلگرام:
https://t.me/seyedmehdimoosavi2

۴. کانال واتساپ:
https://whatsapp.com/channel/0029VaGGDWCFsn0logFsZZ1N

۵. توییتر:
https://x.com/Mousavi1355

۶. سایت شخصی:
http://mehdimousavi.net/

۷. کانال یوتیوب:
http://www.youtube.com/@MehdiMousavi



20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.