.
دربارهی مفهوم ابتذالِ شر
-مسئولیت شخصی در دوران تمامیتخواهی (ایستادن در برابر ابتذالِ شر). بخش پنجاه و دوم
در شبکههای اجتماعی و رسانهها مسئلهی اصلی حقیقت و آگاهی است. مثلاً اگر مسئلهی اصلی در خیابان، سرکوب است؛ در شبکهی اجتماعیای مثل توییتر مسائلی چون پنهانکاری، سکوت، دروغ، تبلیغات، حمایت، توجیهگری و عادیسازی؛ اولویت دارد. برایهمین مفهوم ابتذالِ شر مهم شده است./۱
اما هر مفهوم با تغییرِ زمان یا تغییرِ مکان نیاز به بازتعریف دارد. ابتذالِ شر هرگونه تخطی از مسئولیت شخصی در سیاست و اجتماع است. ابتذال، پیشپاافتادگی، سطحیشدن، عادیشدن و عمومیشدنِ نادرستی و شر با طفرهرفتن از اندیشیدن در انجامِ هر عمل اتفاق میافتد./۲
["مسئولیت شخصی در دوران تمامیتخواهی (ایستادن در برابر ابتذالِ شر)" https://twitter.com/i/events]
ابتذالِ شر میتواند ارتکاب، حمایت، توجیه یا حتی پذیرش آن شر باشد. درواقع تاثیرِ نیاندیشیدن و اعتراضنکردنِ افراد در عادیشدن و عمومیشدن مشکلات است که معمولاً با تندادن، نپرسیدن، اطاعتکردن، تکرارکردن، توجیهکردن یا عادینمایاندن امور اتفاق میافتد./۳
[ابتذالِ شر یعنی:
-نیاندیشیدن به آنچه انجام میدهیم
-نادیدهگیری آگاهیِ خود و عدمِ پایبندی به حقیقت در یک جامعهی بسته
-عادیسازیِ شر
-دعوت به سازش با هر نادرستی و ناراستی
-عادیشدنِ درد و رنجِ عمومی
-تبدیلشدن به افرادی ساکت، منضبط، قانونمدار، سطحی و بیهدف (یک مقلد مثل بقیه)1⃣ دیدن این رشتو]
مثلاً ابتذالِ شر در توییت هفتهی قبل بهعلتِ سابقهی توجیهگری، عادیسازی و مداراگری با نادرستیها و سکوت و نارواداری دربارهی خشم و رنجِ مردم استفاده شده بود. https://twitter.com/MajidTavakolii/
در این دو سال که در توییتر بودهام، به مفاهیم و مسائل مختلفی پرداختهام. بهعنوان نمونه:/۴
[نگار مرتضوی نمادِ ابتذالِ شر است. نمادِ توجیهگریِ نادرستیها، عادیسازیِ شر، بیاعتبارکردنِ حقیقت، پنهانکاری برای تضعیف ستمدیده، هیاهو برای تقویت بیداد، مدارا با نادرستها و نامدارایی با جانبهلبرسیدگان. او در سیاهترین نقطه از روایتهای درد و رنجِ ما در عصرِ تاریکی نشسته است. دیدن این رشتو]
-تفاوتِ تمامیتخواهی با دیکتاتوری، ورودِ مناسباتِ قدرت به اجتماع، فرهنگ و اقتصاد، ساختاریشدنِ خودی-غیرخودی و ایجادِ فرودستی، تحقیر، حذف و رانتِ ساختاری -ویژگیهای دگرگونشدهی حقیقت، زبان و رسانه در دوران سرکوب و سانسور -تعریفِ بیطرفی، امید، آزادی بیان و تدریجگرایی/۵
-بازتعریف عدالتِ فرصتها براساس جایگاهِ غیرخودیترین بهجای پردهی جهل -بازتعریف عدالتِ قابلیتها براساس تبعیضِ منفی جهت رفعِ همهی نابرابریهای تاریخی و انباشته بهجای تبعیضِ مثبت -تعریف دموکراسی با پاسخگویی و براندازیِ قانونی و تفوقِ عرف بر قانون و تبیینِ ویژگیهای رایندادن/۶
-بازتعریف جبرِ تاریخی و تقدمِ ذهن بر عین با مفهومِ شرایطِ امکان و رواجِ نوعی از ساختارگرایی که عاملیت را تقدمِ زمانی و بهعبارتی امکانِ امکان میداند -چون منطقِ شکست، شرایطِ امتناع را میدهد، پس شکستخوردگان مفسر و طراحِ انحطاطند -ضرورت، نفیِ مسائل دیگر نیست و فقط "اولویت" است/۷
-جامعهی بیعرف تبیینکنندهی بحرانِ حاکمیت قانون و گذارِ طولانیمدت است که فقط با تفوقِ عرف و زندگی نرمال به نتیجه میرسد -جنبش اجتماعی تکوینِ انقلاب است و گذار جایگزینِ فراگیر اصلاح، تحول و انقلاب است -جامعهگرایی و دولتگرایی با هم جمع نمیشود؛ خیابان با انتخابات جمع نمیشود/۸
ادامه در پست بعدی 👇
Majid Tavakoli
@scu_tweet
دربارهی مفهوم ابتذالِ شر
-مسئولیت شخصی در دوران تمامیتخواهی (ایستادن در برابر ابتذالِ شر). بخش پنجاه و دوم
در شبکههای اجتماعی و رسانهها مسئلهی اصلی حقیقت و آگاهی است. مثلاً اگر مسئلهی اصلی در خیابان، سرکوب است؛ در شبکهی اجتماعیای مثل توییتر مسائلی چون پنهانکاری، سکوت، دروغ، تبلیغات، حمایت، توجیهگری و عادیسازی؛ اولویت دارد. برایهمین مفهوم ابتذالِ شر مهم شده است./۱
اما هر مفهوم با تغییرِ زمان یا تغییرِ مکان نیاز به بازتعریف دارد. ابتذالِ شر هرگونه تخطی از مسئولیت شخصی در سیاست و اجتماع است. ابتذال، پیشپاافتادگی، سطحیشدن، عادیشدن و عمومیشدنِ نادرستی و شر با طفرهرفتن از اندیشیدن در انجامِ هر عمل اتفاق میافتد./۲
["مسئولیت شخصی در دوران تمامیتخواهی (ایستادن در برابر ابتذالِ شر)" https://twitter.com/i/events]
ابتذالِ شر میتواند ارتکاب، حمایت، توجیه یا حتی پذیرش آن شر باشد. درواقع تاثیرِ نیاندیشیدن و اعتراضنکردنِ افراد در عادیشدن و عمومیشدن مشکلات است که معمولاً با تندادن، نپرسیدن، اطاعتکردن، تکرارکردن، توجیهکردن یا عادینمایاندن امور اتفاق میافتد./۳
[ابتذالِ شر یعنی:
-نیاندیشیدن به آنچه انجام میدهیم
-نادیدهگیری آگاهیِ خود و عدمِ پایبندی به حقیقت در یک جامعهی بسته
-عادیسازیِ شر
-دعوت به سازش با هر نادرستی و ناراستی
-عادیشدنِ درد و رنجِ عمومی
-تبدیلشدن به افرادی ساکت، منضبط، قانونمدار، سطحی و بیهدف (یک مقلد مثل بقیه)1⃣ دیدن این رشتو]
مثلاً ابتذالِ شر در توییت هفتهی قبل بهعلتِ سابقهی توجیهگری، عادیسازی و مداراگری با نادرستیها و سکوت و نارواداری دربارهی خشم و رنجِ مردم استفاده شده بود. https://twitter.com/MajidTavakolii/
در این دو سال که در توییتر بودهام، به مفاهیم و مسائل مختلفی پرداختهام. بهعنوان نمونه:/۴
[نگار مرتضوی نمادِ ابتذالِ شر است. نمادِ توجیهگریِ نادرستیها، عادیسازیِ شر، بیاعتبارکردنِ حقیقت، پنهانکاری برای تضعیف ستمدیده، هیاهو برای تقویت بیداد، مدارا با نادرستها و نامدارایی با جانبهلبرسیدگان. او در سیاهترین نقطه از روایتهای درد و رنجِ ما در عصرِ تاریکی نشسته است. دیدن این رشتو]
-تفاوتِ تمامیتخواهی با دیکتاتوری، ورودِ مناسباتِ قدرت به اجتماع، فرهنگ و اقتصاد، ساختاریشدنِ خودی-غیرخودی و ایجادِ فرودستی، تحقیر، حذف و رانتِ ساختاری -ویژگیهای دگرگونشدهی حقیقت، زبان و رسانه در دوران سرکوب و سانسور -تعریفِ بیطرفی، امید، آزادی بیان و تدریجگرایی/۵
-بازتعریف عدالتِ فرصتها براساس جایگاهِ غیرخودیترین بهجای پردهی جهل -بازتعریف عدالتِ قابلیتها براساس تبعیضِ منفی جهت رفعِ همهی نابرابریهای تاریخی و انباشته بهجای تبعیضِ مثبت -تعریف دموکراسی با پاسخگویی و براندازیِ قانونی و تفوقِ عرف بر قانون و تبیینِ ویژگیهای رایندادن/۶
-بازتعریف جبرِ تاریخی و تقدمِ ذهن بر عین با مفهومِ شرایطِ امکان و رواجِ نوعی از ساختارگرایی که عاملیت را تقدمِ زمانی و بهعبارتی امکانِ امکان میداند -چون منطقِ شکست، شرایطِ امتناع را میدهد، پس شکستخوردگان مفسر و طراحِ انحطاطند -ضرورت، نفیِ مسائل دیگر نیست و فقط "اولویت" است/۷
-جامعهی بیعرف تبیینکنندهی بحرانِ حاکمیت قانون و گذارِ طولانیمدت است که فقط با تفوقِ عرف و زندگی نرمال به نتیجه میرسد -جنبش اجتماعی تکوینِ انقلاب است و گذار جایگزینِ فراگیر اصلاح، تحول و انقلاب است -جامعهگرایی و دولتگرایی با هم جمع نمیشود؛ خیابان با انتخابات جمع نمیشود/۸
ادامه در پست بعدی 👇
Majid Tavakoli
@scu_tweet