✔️آتشبس میان حماس و اسرائیل: از ویرانی غزه تا بازتعریف خاورمیانه
✍️سهند ایرانمهر
توافق آتشبس اخیر میان حماس و اسرائیل، با بندهایی نظیر عقبنشینی تدریجی اسرائیل از غزه، آزادی زندانیان فلسطینی، گشایش گذرگاه رفح لحظهای سرنوشتساز در یکی از پیچیدهترین منازعات جهان است.
بندهای منتشرشده از این توافق به ویژه بخشهای مربوط به سازوکار نظارت اسراییل بر گذرگاههای رفح و نتساریم نشانههایی از عقبنشینی تدریجی اسرائیل در برابر فشارهای منطقهای و بینالمللی است.
این توافق شاید در نگاه اول نشانهای از پیشرفت دیپلماتیک به نظر برسد، اما واقعیت خاورمیانهای که از دل این توافق بیرون آمده، نشان میدهد که این منطقه همچنان گرفتار درگیریهای پیچیده و تغییرات سریع ژئوپلتیکی است.
یکی از نکات قابلتوجه در شرایط کنونی خاورمیانه این است که برخلاف روایتهای متداول، محور مقاومت وضعیتی بسیار متفاوت با قبل از طوفانالاقصی دارد. سقوط دولت بشار اسد در سوریه، که زمانی بهعنوان ستون کلیدی این محور شناخته میشد، چالشی جدی به موقعیت منطقهای جریان مقاومت وارد کرده است.
حماس، که پیشتر بهعنوان یکی از بازوهای مهم محور مقاومت عمل میکرد، امروز در وضعیتی نامطلوب قرار دارد. اگرچه این گروه توانست با عملیات طوفانالاقصی اسرائیل را غافلگیر کند، اما بهای آن نابودی زیرساختهای غزه و گسترش بحران انسانی در این منطقه بود. حماس ممکن است در آغاز ماجرا توانسته باشد نوعی پیروزی نمادین به دست آورد، اما واقعیت این است که توان نظامی و سیاسی آن در برابر فشارهای گسترده اسرائیل و جامعه بینالمللی کاملا کاهش یافته است.
حزبالله لبنان نیز، با وجود قدرت نظامی و سیاسی قبل از طوفان الاقصی اکنون توان خود را برای پیشبرد اهداف محور مقاومت محدودتر میبیند و ساختار قدرت سیاسی حاکم شکلگرفته تا حد زیادی مستقل از اراده حزبالله عمل خواهد کرد.
پیش از طوفانالاقصی، اسرائیل در حال عادیسازی روابط خود با کشورهای عربی نظیر عربستان سعودی بود. اما این روند اکنون با موانع جدی مواجه شده است. کشورهای عربی، تحت فشار افکار عمومی داخلی، لحن خود را نسبت به مسئله فلسطین تغییر دادهاند. با این حال، این تغییر موضع بیشتر به دلایل تاکتیکی است تا استراتژیک؛ چرا که بسیاری از این دولتها همچنان به روابط پشتپرده خود با اسرائیل ادامه میدهند و توافق آتشبس فرصت دوبارهای برای ازسرگیری روند عادیسازی فراهم خواهد کرد.
اگرچه اسرائیل با این آتشبس توانسته به نوعی ثبات موقت دست یابد، اما هزینههای داخلی و بینالمللی این درگیری برای آن بسیار سنگین بوده است. دولت نتانیاهو اکنون بیش از هر زمان دیگری در معرض انتقاد داخلی قرار دارد. از سوی دیگر، اعتبار اسرائیل در صحنه جهانی به دلیل شدت حملات به غزه بهشدت کاهش یافته است.
خاورمیانه پس از این آتشبس، منطقهای است که در آن قدرتهای سنتی مانند ایران و محور مقاومت دچار چالش شدهاند، در حالی که قدرتهای نوظهوری مانند ترکیه، قطر و مصر تلاش میکنند خلأ موجود را پر کنند.
برای حماس که بسبار بعید است همچنان ماهیتی نظامی داشته باشد کسب دوباره اعتماد مردم اولویتی حیاتی است. اما این کار مستلزم توان مالی و حمایت سیاسی است که دستیابی به آن دشوار به نظر میرسد. برای اسرائیل، بحرانهای داخلی و کاهش حمایت بینالمللی چالشهایی هستند که میتوانند معادلات سیاسی این کشور را بهطور جدی تغییر دهند.
توافق آتشبس میان حماس و اسرائیل، اگرچه بهعنوان یک نقطه عطف در درگیریهای غزه تلقی میشود، اما نمیتوان آن را یک تغییر بنیادین در معادلات قدرت خاورمیانه دانست. این توافق بیشتر بازتابی از تحولات محدود و تاکتیکی است تا نشانهای از دگرگونی استراتژیک.
خاورمیانه امروز در شرایطی قرار دارد که نه محور مقاومت به انسجام گذشته خود دست یافته و نه اسرائیل موقعیت بلامنازع خود را حفظ کرده است. محور مقاومت، به دلیل موقعیت ایران، وضعیت حزبالله در لبنان، و از دست دادن متحدان کلیدی مانند سوریه، با چالشهای جدی مواجه است. از سوی دیگر، اسرائیل نیز به دلیل فشارهای بینالمللی، شکافهای داخلی، و ناتوانی در مدیریت بحران غزه، از موقعیت مسلط خود فاصله گرفته است.
در نهایت، آینده خاورمیانه همچنان در گرو رقابت بازیگران داخلی و بینالمللی و نحوه مدیریت این بحرانها توسط قدرتهای منطقهای است. توافق آتشبس، هرچند که میتواند یک تنفس کوتاهمدت برای مردم غزه باشد، اما به تنهایی تضمینکننده صلح یا تغییری اساسی در معادلات قدرت منطقهای نیست.
@sahandiranmehr