💢 افسانه سرکوب زنان
♦️وقتی به کسی می گویید که تحت ستم است، برخلاف تمام شواهد آماری و منطقی، با تولید نفرت و خشم به او صدمه می زنید. این اثر مخرب، اساس بسیاری از اشکال ناخشنودی بی دلیل زنان و مبنایی برای انتقام نامشروع از مردان است.
به همه ما گفته شده است که زنان در طول تاریخ بشری تحت ظلم قرار گرفتهاند و این امری فراگیر، سیستماتیک و مورد تایید مردان عادی بود که با مشقت هایی به شدت آنچه زنان متحمل شدند ، مواجه نبودند.
این روایت کاملاً نادرست است.
♦️مردان عادی مجبور بودند ریسک مرگ را در میدان جنگ، دریا یا معدن به جان بخرند ، در حالی که بیشتر زنان در خانه می ماندند و به مراقبت از کودکان و وظایف خانگی مشغول میشدند. امید به زندگی مردان همیشه به طور قابل توجهی کمتر از زنان بوده و هنوز هم هست.
جنگاوری یکی از ویژگیهای ثابت جامعه بشری قبل از دوران مدرن بوده است و هرگاه دو قبیله یا پادشاهی به جنگ با یکدیگر میرفتند، طرف بازنده شاهد مرگ بسیاری از مردان جوان بود، در حالی که زنان در جامعه مهاجم جذب میشدند.. البته که سرنوشتی شومی داشتند، اما به مراتب بهتر از ذبح شدن در جنگ مانند آنچه که با مردان اتفاق می افتاد، بود. برای هر کسی که با این نظر مخالف است، آیا مایلید مردان و زنان نتایج خود را با هم عوض کنند؟
♦️بیشتر این روایت از «فمینیستها» سرچشمه میگیرد که وضعیت اسفبار زنان را با مردان برتر (پادشاه و دیگر اشراف) مقایسه میکنند نه با مردان عادی . این عمل به عنوان "apex fallacy" شناخته می شود «به معنای اشتباه در تفسیر دادهها و نتیجهگیری که بر اساس شاخص بالاترین سطح یک گروه از افراد صورت میگیرد.» و چه تصادفی و چه عمدی، به طور کامل واقعیت را تحریف میکند.
♦️در مورد حق رأی و موارد انتخابی دیگر ، در اکثر موارد، مردان عادی هم نمیتوانستند رای بدهند. در واقع، اگر تمام کشورها و دورههای تاریخی را با یکدیگر مقایسه کنیم، تقریباً همه آنها حق رأی را به همان اندازه برای مردان و زنان اعطا یا عدم اعطا کردهاند. حتی امروزه، از 200 کشور مستقل، هیچ کدام حق رأی متفاوتی برای مردان و زنان ندارند. هر گونه ادعایی که زنان در برخی موارد تاریخی حقوقی را کسب نکردند ، که مردان عادی در آن ها حق داشتند، کذب است
درست است که مردهای عادی میتوانستند صاحب اموال و دارایی باشند اما زنها نه ، در مقابل زنها هم مسئولیتی در قبال حفظ امنیت اموال و دارایی ها نداشتند به عبارتی هرجا حقی از آن ها ضایع شد، به نحوی جبران شده است.
این به منزله انکار این موضوع نیست که جنایاتی مانند ختنه برعلیه زنان انجام شده است اما مردان هم در همان دوره با ترسناکترین جنایات مشابه روبرو شدهاند، که به سادگی از آن چشم پوشی میشود .
♦️این اشتباه است که یک گروه معاصر به دنبال جبران بی عدالتی است که بیش از یک قرن پیش برای افرادی که دیگر زنده نیستند رخ داده است. حتی بدتر از آن زمانی است که خود این ظلم و ستم ساختگی است. روایت سرکوب زنان توسط مردان را باید به عنوان روایتی بسیار گزینشی و از نظر تاریخی، تکذیب و رد کرد. در واقع، این افسانه نه از ظلم تاریخی، بلکه از تمایل بسیار متفاوت به شکایت بین دو جنس است.
از این رو، بهتر است که در بحثهایمان در مورد تبعیض جنسیتی، از یک رویکرد منصفانه و هدفمند استفاده کنیم. با تأمل در واقعیتهای تاریخی و اجتماعی، میتوانیم بهترین راهحلها را برای مبارزه با تبعیض جنسیتی پیدا کنیم و بنیانهای عادلانهتری برای زنان و مردان در جامعه بسازیم.
https://t.me/nemigozarim_mardanegi_bemirad
♦️وقتی به کسی می گویید که تحت ستم است، برخلاف تمام شواهد آماری و منطقی، با تولید نفرت و خشم به او صدمه می زنید. این اثر مخرب، اساس بسیاری از اشکال ناخشنودی بی دلیل زنان و مبنایی برای انتقام نامشروع از مردان است.
به همه ما گفته شده است که زنان در طول تاریخ بشری تحت ظلم قرار گرفتهاند و این امری فراگیر، سیستماتیک و مورد تایید مردان عادی بود که با مشقت هایی به شدت آنچه زنان متحمل شدند ، مواجه نبودند.
این روایت کاملاً نادرست است.
♦️مردان عادی مجبور بودند ریسک مرگ را در میدان جنگ، دریا یا معدن به جان بخرند ، در حالی که بیشتر زنان در خانه می ماندند و به مراقبت از کودکان و وظایف خانگی مشغول میشدند. امید به زندگی مردان همیشه به طور قابل توجهی کمتر از زنان بوده و هنوز هم هست.
جنگاوری یکی از ویژگیهای ثابت جامعه بشری قبل از دوران مدرن بوده است و هرگاه دو قبیله یا پادشاهی به جنگ با یکدیگر میرفتند، طرف بازنده شاهد مرگ بسیاری از مردان جوان بود، در حالی که زنان در جامعه مهاجم جذب میشدند.. البته که سرنوشتی شومی داشتند، اما به مراتب بهتر از ذبح شدن در جنگ مانند آنچه که با مردان اتفاق می افتاد، بود. برای هر کسی که با این نظر مخالف است، آیا مایلید مردان و زنان نتایج خود را با هم عوض کنند؟
♦️بیشتر این روایت از «فمینیستها» سرچشمه میگیرد که وضعیت اسفبار زنان را با مردان برتر (پادشاه و دیگر اشراف) مقایسه میکنند نه با مردان عادی . این عمل به عنوان "apex fallacy" شناخته می شود «به معنای اشتباه در تفسیر دادهها و نتیجهگیری که بر اساس شاخص بالاترین سطح یک گروه از افراد صورت میگیرد.» و چه تصادفی و چه عمدی، به طور کامل واقعیت را تحریف میکند.
♦️در مورد حق رأی و موارد انتخابی دیگر ، در اکثر موارد، مردان عادی هم نمیتوانستند رای بدهند. در واقع، اگر تمام کشورها و دورههای تاریخی را با یکدیگر مقایسه کنیم، تقریباً همه آنها حق رأی را به همان اندازه برای مردان و زنان اعطا یا عدم اعطا کردهاند. حتی امروزه، از 200 کشور مستقل، هیچ کدام حق رأی متفاوتی برای مردان و زنان ندارند. هر گونه ادعایی که زنان در برخی موارد تاریخی حقوقی را کسب نکردند ، که مردان عادی در آن ها حق داشتند، کذب است
درست است که مردهای عادی میتوانستند صاحب اموال و دارایی باشند اما زنها نه ، در مقابل زنها هم مسئولیتی در قبال حفظ امنیت اموال و دارایی ها نداشتند به عبارتی هرجا حقی از آن ها ضایع شد، به نحوی جبران شده است.
این به منزله انکار این موضوع نیست که جنایاتی مانند ختنه برعلیه زنان انجام شده است اما مردان هم در همان دوره با ترسناکترین جنایات مشابه روبرو شدهاند، که به سادگی از آن چشم پوشی میشود .
♦️این اشتباه است که یک گروه معاصر به دنبال جبران بی عدالتی است که بیش از یک قرن پیش برای افرادی که دیگر زنده نیستند رخ داده است. حتی بدتر از آن زمانی است که خود این ظلم و ستم ساختگی است. روایت سرکوب زنان توسط مردان را باید به عنوان روایتی بسیار گزینشی و از نظر تاریخی، تکذیب و رد کرد. در واقع، این افسانه نه از ظلم تاریخی، بلکه از تمایل بسیار متفاوت به شکایت بین دو جنس است.
از این رو، بهتر است که در بحثهایمان در مورد تبعیض جنسیتی، از یک رویکرد منصفانه و هدفمند استفاده کنیم. با تأمل در واقعیتهای تاریخی و اجتماعی، میتوانیم بهترین راهحلها را برای مبارزه با تبعیض جنسیتی پیدا کنیم و بنیانهای عادلانهتری برای زنان و مردان در جامعه بسازیم.
https://t.me/nemigozarim_mardanegi_bemirad