ناپیرو


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha
Toifa: ko‘rsatilmagan


Illusion is needed to disguise the emptiness within.

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


کانکشن‌های خوب پیدا کردن در موفق شدن همون‌قدر موثره که تلاش کردن؛ جاهایی درس بخونین و کلاس و دوره برین و کار کنین که اونجاها آدم‌های متخصص و درست‌وحسابی و مهمی حضور دارن.


دو هفته پیش تصمیم گرفتم زخم کاری رو ببینم الان هفت سال گذشته و هنوز تموم نشده؛ هر اپیزود دو ماه طول می‌کشه تقریبن. چطوری یک سریال می‌تونه این‌قدر تباه باشه و من چه انتظاری دارم از سینما تلویزیون جمهوری اسلامی؟!


اکثرن یکی هست که اگه نباشه نگات کنه احساس می‌کنی وجود نداری و وجود نداشتن حس خیلی آشغالیه.


اشک‌های قرمز dan repost
استراحتی در کار نیست.


امروز آره، فردا شاید dan repost
نمی‌دونم چرا غم خودم رو به رسمیت نمی‌شناسم.
راحت و مفصل بشین ناراحت باش احمق. بدون عذاب وجدان ناراحت باش. بدون اینکه غمت رو کوچیک ببینی ناراحت باش. بدون اینکه فکرکنی غمی که دیگران دارن بزرگتره پس من حق ندارم واسه همچین چیزی خیلی هم ناراحت باشم ناراحت باش. به خودت حق بده ناراحت باشی.


پاره دارم می‌شم.


بله من می‌دونم هر دوی ما اشتباهاتی داشتیم که الان ناراحتیم و از هم جدا شدیم، وقتی می‌گم بیا دوباره تلاش کنیم لازم نیست بهم یادآوری کنی کجا اشتباه کردم، یادت بیاد تمام جاهایی رو که اشتباه نکردم، بی‌انصاف.


من از هم‌بی‌کاری‌هام بیشتر از هم‌کارهام خوشم می‌آد. هم‌بی‌کاری کسیه که کارش هیچ ربطی به کارت نداره و وقت‌های خالی‌تون رو با هم سپری می‌کنین.


‏به عنوان دی‌جی متوجه باش وقتی هیچ‌کس داره نمی‌رقصه یعنی ریدی و موزیک رو تغییر بده گوسفند.


رندوم یاد اون روزهایی اُفتادم که می‌خواستیم بریم مسافرت من می‌رفتم مدرسه مامان‌اینا می‌اومدن دنبالم دم مدرسه دنبالم و می‌رفتیم سفر. چه تصمیم‌گیرنده و مسئول نبودم اون سال‌ها؛ سفر چیزی بود که از آسمون می‌اومد، نه نیاز به برنامه‌ریزی و پول داشت نه نیاز به وسیله و جا. اتفاق‌ها خود به خود می‌اُفتادن، من حتی درباره‌ی این‌که بخشی از اون‌ها باشم یا نه، تصمیم نمی‌گرفتم. من هیچ‌کاره بودم، فقط زندگی می‌کردم. حالا همه‌کاره‌م و می‌دونم همه‌کاره بودن و زندگی کردن همزمان یه مقدار سخته.


هر چقدر بدم می‌آد آدم‌های رندوم بهم ویس بدن عاشق اینم که آدم‌هایی که دوستشون دارم بهم ویس بدن؛ هر چی طولانی‌تر بهتر، پادکست یازده ساعته اصلن.


چارگا dan repost
بارون که میاد من حداقل ۸۰٪ غم‌هایی که دارم رو یادم می‌ره.


I definitely deserve better.


یه کاری که وقتی آدما انجام می‌دن نیاز دارم سرشون رو بکوبم توی دیوار کوبیدن دره. چته گوساله‌ی به‌دورازتمدن؟! چه مرگته جدی؟!


زمستون دوتا خوبی داره برای من؛ یکی این‌که همه‌ی خوراکی‌ها رو می‌تونی بیرون از یخچال رها کنی و بری بخوابی چون دمای خونه با دمای یخچال فرقی نداره، و دومی این‌که زیاد اَبریه. البته نه بهار و حتی تابستونم همون‌قدر اَبریه هیچی همون یه خوبی رو داره پس.


ردپای آبی dan repost
And I can't see why we should continue.


التفات dan repost
We think we understand the rules when we become adults but what we really experience is a narrowing of the imagination.

> Lynch


عین الدوله dan repost
یکی بهم پیام داده بیا بریم برف بازی خوش می‌گذره. ممنون. من تابستون فنم. بازی و خوش گذروندنی هم اگر هست باشه توی گرما.


تکرار. dan repost
به یکی مثل خودم برای خودم نیاز‌ دارم.


مُهنا از همون روز اول، از همون روز اول اول یه حسی توی من ایجاد کرد که نیاز داشتم بخندونمش. نیاز داشتم همون‌جوری که یه دختر از بامزه بودن یه پسر خوشش می‌آد از بامزه بودن من خوشش بیاد. الان دوازده ساله من بی‌وقفه این حسه رو دارم خیلی جالبه.

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.