ظهر دوشنبه ایو تنگ غروب انگار که توو آشپزخونه پیچیده یا از حیاط خلوتی که از طبقه پایین رو به روی اتاق خواب بالا اومده، صداش میاد؛ که شمایل خفقان بخشیده به کابینتها و کشوهایی که بهم ریختهس. زیر فرشی که بلند شده هم هیچی نیست. لختِ لخت و بی روح کرده آوایی نازک از صدای خش دارش، این دوشنبه ای که تا دهِ شب هم تاریک نمیشه رو؛ ولی چه باید کرد که صبر این دیوارهها رو قبر نکنه؟ #ح_ق
@musicvortex
@musicvortex