Wittgenstein in Exile


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha
Toifa: Bloglar


غرض نقشی‌ست کز ما باز ماند
که هستی را نمی‌بینم بقایی
مگر صاحب‌دلی روزی به رحمت
کند در حق مسکینان دعایی
سعدی
http://t.me/HidenChat_Bot?start=5299972648

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Toifa
Bloglar
Statistika
Postlar filtri


my father, Isaac, who was slaughtered in the way of God, today your children are scattered on the earth and do not know each other. They are oppressed, but due to being blessed by God, they are still hounding the world and have rubbed the gentiles' noses on the ground. Even in the most difficult circumstances, we will not forget that we are the chosen ones, those whom God has given them unlimited intelligence and wealth if they appreciate it.


سگ درگاه قدسی حضرت عالی‌مرتبت جناب یوهان سباستین باخ هستیم.


همگان سکوت کنند؛ سید خلیل عالی‌نژاد سخن می‌گوید.


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
روبن آموریم سرمربی پرتغالی و جوان امروز اوّلین‌ بازی خودش تحت عنوان سرمربی منچستر یونایتد رهبری خواهد کرد.
آموریم تو پرفشارترین تیم دنیا وظیفه‌ی بزرگی رو بر عهده گرفته و طبیعتاً زیر فشارها و انتقادات خواهد بود و این ناگزیره، اما نباید از یاد برد که فرگوسن در سخنرانی پایانی و خداحافظی‌اش چه چیزی رو به هواداران متذکر شد، این نکته‌ای که فرگی کبیر می‌گه رو باید آویزه‌ی گوش کرد، ما وظیفه داریم پشت سرمربی جدید بایستیم و حمایت‌اش کنیم همان‌گونه که از فرگی در وضعیت بحرانی و بد حمایت شد و هواداران پشت‌اش ایستادن.

#GGMU


اشتباهی که بین عوام و حتی دانشگاهیان ما که البته اعم از دانشجو و استاد حجمی از بی‌سوادی رو حمل می‌کنند رایجه این موضوعه که فرق بین مابعدالطبیعه(Metaphysics) رو با ماوراءالطبیعه(Supernatural) متوجه نمی‌شن اوّلی رو با دوّمی مترادف و هم معنی می‌دونن!
این در حالیه که متافیزیک یا همان مابعدالطبیعه جریان اصلی فلسفه به شمار می‌ره و حوزه پژوهش‌اش مفهوم خود وجود و کلیت مفهوم وجوده، در باب اینکه وجود چیست و چه مشخصاتی دارد و چگونه می‌توان یک موجود را شناخت و از این قبیل مسائل.
در حالیکه ماوراءالطبیعه یا سوپرنچرال به سلسله اعتقاد و باورهایی گفته می‌شه که فراطبیعی هستند و ورای قوانین هستی در نظر گرفته می‌شن. چیزهایی مثل جن، پری، دیو و...
این دو مبحث رو خلط نکنید لطفاً، مترادف شمردن متافیزیک با سوپرنچرال اوج بی‌سوادی و پرت بودن یک شخص رو می‌رسونه!


اگر توجه کنید در بستر فضای مجازی ایران موارد زیادی از معایب و درمان زودانزالی و مضرات‌اش گفته می‌‌شه و خیلی هم روش تاکید هست. دلیل‌اش هم اینه مشکلات جنسی یکی از حوزه‌هایی هست که واقعاً براش پول زیادی در سراسر جهان خرج می‌شه.
اوّل بیایم یک نگاه اجمالی بندازیم به این مسئله که غایت و طبیعت عمل جنسی چیه؟ آمیزش جنسی چیزی فراتر از تلاش گونه‌ها برای بقا نیست و انسان به حکم حیوان از دیگر موجودات در مسئله‌ی بقامحور بودن زندگی‌اش با دیگر موجودات زنده مشترکه. آمیز جنسی هر قدر هم با رنگ و لعاب اروتیستی تزئین بشه و با شعارهای عاطفی سعی بشه ازش مفهومی والا ساخت نمی‌تونه از ذات خودش که عملی برای بقاست جدا بشه. انسان از عمل و آمیزش جنسی لذت می‌بره چون باعث بقا و تداوم حیات‌ گونه‌اش و خودش می‌شه، همان‌طور که بعد از تشنگی و گرسنگی آشامیدن و خوردن برای انسان لذت‌بخشه چون باعث تداوم بقاش می‌شه‌‌.
بر اساس انتخاب طبیعی(Natural selection) و تاثیر جبر محیطی و جغرافیایی در بقا و تداوم حیات یک گونه برای اغلب موجودات و به‌خصوص پستانداران مفهوم امروزی زودانزالی یک مزیت محسوب می‌شده! گونه مجبور بوده برای حفظ جان خودش هر چقدر امکان‌اش رو داره مدت زمان آمیزش جنسی رو پائین بیاره و زودتر کارش رو تموم کنه و الا توسط گونه‌ی مهاجم کشته و نابود می‌شه، به احتمال زیاد هم خودش هم شریک جنسی اون لحظه‌اش.
انزال زود برای گونه نر در یک گونه از جهتی دیگر هم یک مزیت محسوب می‌شده، گونه فرضی نر دیگه نیازی نداشته کشاکش زیادی با دیگر گونه‌ها بر سر آمیزش جنسی داشته باشه.
اغلب پستانداران اگر مشاهده کنید همین‌گونه هستند و انسانی که در علفزارهای آفریقا در به در دنبال شکار‌ می‌گشته و در عین حال باید مواظب می‌بوده که شکار نشه هم از این قاعده مستثنی نیست.
جامعه مدرن پیامدهای زوال‌اش دقیقاً همین مسائل احمقانه‌ست، انسان از طبیعت‌اش روز به روز دور می‌شه و دچار روزمرگی‌ می‌شه و کل رسالت‌اش در بهترین حالت پشت یک میز و ۸ ساعت در روز کارمندی خلاصه می‌شه و شرکت‌هاش با زیر و رو کردن طبیعت آدمی سعی می‌کنن محصولات خودشون رو بفروشن.




طی این جریانات اخیر و کنسرت‌های ریاض صدای علمای اهل سنت مصری و وابسته به دانشگاه الازهر در آمده و واکنش‌های شدیدی رو نسبت به سعودی‌ها و امامان حرمین شریفین داشتن.
امام حرمین شریفین بودن از لحاظ اقتصادی برای سعودی‌ها منفعت محسوب می‌شه اما از لحاظ فرهنگی یک حفره است. شما به عنوان خادم مقدس‌ترین اماکن 2 میلیارد مسلمان مجاز به هر کاری نیستی و محدودیت‌هایی برات وجود داره و بحث فقط راضی کردن مردم خودت نیست. حتی اگر مردم خودت راضی باشن دیگر مسلمانان بعیده راضی باشن و بهت فشار خواهند آورد.
این تضاد فرهنگی دیر یا زود یقه‌ی عربستان رو خواهد گرفت و چه بسا بنیان این کشور قبیله‌ای رو به نابودی ببره.




وقتی ازت انتظار دارن دنیا رو تصرف کنی ولی تو یه کمونیست بی‌آزار و باحالی


لذتِ دیدنِ تحقیر شدنِ همسایه‌های پر سروصدا


مرا چشمی‌ست خون‌افشان ز دست آن کمان‌ابرو
جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو

غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستی
نگارین گلشنش روی است و مشکین سایبان ابرو

هلالی شد تنم زین غم که با طغرا‌ی ابرو‌یش
که باشد مه که بنماید ز طاق آسمان ابرو؟

رقیبان غافل و ما را از آن چشم و جبین هر دم
هزاران گونه پیغام است و حاجب در میانْ ابرو

روان گوشه‌گیران را جبینش طرفه گلزار‌ی‌ست
که بر طرف سمن‌زارش همی‌گردد چمان ابرو

دگر حور و پری را کس نگوید با چنین حسنی
که این را این چنین چشم است و آن را آن چنان ابرو

تو کافر‌دل نمی‌بندی نقاب زلف و می‌ترسم
که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو

اگر چه مرغ زیرک بود حافظ در هوادار‌ی
به تیر غمزه صیدش کرد چشم آن کمان‌ابرو

غزل شماره ۴۱۲
لسان الغیب حافظ شیرازی




اعضای اینجا به ۲ هزار نفر رسیده، من زمانی که این کانال رو باز کردم توقع نداشتم اعضای این کانال فراتر از ۲۲۰ نفر بره و هیچ‌وقت مسئله‌ی افزایش اعضا برام مهم نبوده و نیست و هیچ تلاشی خارج از اشتراک‌گذاری مخاطبان برای جذب عضو نخواهم کرد.
این کانال رو من به این نیت ساختم که در اکثر مواقع تنهایی که نمی‌تونم حرف‌هایی که ذهنم رو مشغول کرده به کسی بگم اینجا بنویسم تا درگیری ذهنی‌ام کمتر بشه و جایی یادداشت‌شون کرده باشم برای رجوع دوباره.
اما جدا از تمام این مسائل از همه شما عزیزانی که حرف‌های من رو تحمل می‌کنید و اینجا حضور دارید تشکر و قدردانی می‌کنم.
البته این نکته رو ضمیمه کنم کثرت مخاطب تاثیری بر روی عقاید و نظرات من نخواهد گذاشت و تنها استدلال منطقی و امر واقع باعث خواهد شد که نظرات و عقایدم رو تغییر بدم.


تردیدگاه dan repost
اندیشه‌ی محافظه‌کاری و سنت نه به عنوان یک هدف غایی؛ بلکه به عنوان یک [پشتوانه، اصول و قواعدِ منسجم، واقع‌گرا و قابل احتیاط]، برای رسیدن به ایده‌آل‌ها و اهداف لازم‌الاجراست و بشدت قابل دفاع.

محافظه‌کاری مدافع نظم خودجوش و در تقابل با مهندسی اجتماعی قرار می‌گیرد. محافظه‌کاری دوست‌دار تمدن چندین هزارساله بشری است. نگاه خیالی و یه خطی به موضوعات را کنار گذاشته و براساس سنت، واقع‌گرایی را پیشه کرده‌.
می‌داند یک روزه نمی‌توان تغییر و تحولی عظیم را رقم زد.

محافظه‌کاری نه به عنوان یک ایدئولوژی حزبی یا تفکری خشک و غیرقابل انعطاف و ماندن در گذشته (که این برداشت‌ها غلط است). بلکه به مثابه طی کردن یک مسیر به شکلی محتاطانه.
محافظه‌کاری امن‌ترین و سالم‌ترین راه برای تغییر و تحول است.

اندیشه‌ای که بر قله‌ی کوه عظیم تمدن بشری قرار می‌گیرد؛ هرگز مناسبات تاریخی را فراموش نمی‌کند و مانع هرج و مرج و آشوب است.

#یادداشت


به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست

به غنیمت شمر ای دوست دم عیسی صبح
تا دل مرده مگر زنده کنی کاین دم از اوست

نه فلک راست مسلم نه ملک را حاصل
آنچه در سر سویدای بنی‌آدم از اوست

به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقیست
به ارادت ببرم درد که درمان هم از اوست

زخم خونینم اگر به نشود به باشد
خنک آن زخم که هر لحظه مرا مرهم از اوست

غم و شادی بر عارف چه تفاوت دارد
ساقیا باده بده شادی آن کاین غم از اوست

پادشاهی و گدایی بر ما یکسان است
که بر این در همه را پشت عبادت خم از اوست

سعدیا گر بکند سیل فنا خانهٔ عمر
دل قوی دار که بنیاد بقا محکم از اوست

مواعظ، غزل شماره ۱۳
سعدی شیرازی


یکی از دلایلی که چپ‌ها تو انقلاب و بعد اون بین مردم محبوب‌ نشدن این بود که در مقابل چیزی که آخوندها می‌گفتن چیز جدیدی نداشتند که بگن.
چپ‌ها امریکاستیزی می‌کردند در سراسر جهان، چپ‌های اروپا رقباشون امریکاستیز نبودن اما تو ایران آخوندها هم مدعی امریکاستیزی و امپریالیسم‌ستیزی بودند.
چپ‌ها حرف از برابری می‌زدند که آخوندها هم همچین چیزی می‌گفتند و بعضاً سعی در پیوند اسلام با نوعی سوسیالیسم میانه‌رو داشتند.
چپ‌ها هر چی نقطه قوتشون بود رو آخوندها هم داشتن با این تفاوت که آخوندها چند قدم جلوتر بودن، آخوندها نمایندگان دین ۹۰ درصد ایرانیان بودن و خدا رو قبول داشتن و در فرهنگ ایرانی ریشه دوانده بودن، حال آنکه چپ‌ها مادّه‌گرایان بی‌خدایی بودند که ایده‌شون از شمال مملکت و از کشوری که دشمن فرهنگی و تاریخی ما بود تغذیه می‌شد و این امر باعث شد هیچوقت محبوب نشن.


چپ‌ها فکر می‌کردن می‌تونن از خمینی و آخوند‌ها استفاده ابزاری کنند و با کمک‌شون انقلاب کنند و بعد حذف‌شون‌ کنن، چون نوک پیکان تاریخ‌ان و یه مشت آخونا بی‌سواد نمی‌تونن جلوشون رو بگیرن. اما با خدعه و مکر آخوند شیعه آشنا نبودن که چه چیزی ازش بر میاد. آخوند یک‌جوری ریشه‌ی چپ در ایران رو زد که گویی هرگز همچین گروه سیاسی‌ای وجود خارجی نداشته!


عقل چپی جماعت:

پی‌نوشت: این ناطق تو مصاحبه‌اش تو پروژه شفاهی ایران برگشت رسماً گفت "من گوه خوردم اون حرف‌ها رو زدم".


نوس dan repost
4_5906490290188849825.pdf
1.0Mb
قرائت هگل از حافظ بر اساس درسگفتارهای زیبایی شناسی.

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.