بدرود حاجآقا
همین دیروز بود که با یکی از دوستان ذکر خیر حاجآقا میرمحمدصادقی کردیم. ساعتی بعد هم خبر درگذشت ایشان را شنیدم و خیلی ناراحت شدم.
مرحوم میرمحمد صادقی کارآفرینی نیکوکار و از جمله نمادهای صلحطلبی و خیرخواهی در بخش خصوصی بودند که نهتنها در عرصههای اقتصادی که در زندگی اجتماعی و حیات سیاسی نیز، الگویی قابل احترام برای جوانان به حساب میآمدند.
برای نخستینبار در میانههای دهه 60 با ایشان آشنا شدم اما در اواخر دولت آقای موسوی که همایشی در اتاق کرمان برگزار شد، آقای میرمحمدصادقی هم به عنوان عضو هیاترئیسه اتاق ایران به شهر ما سفر کردند. در آن زمان، آقای خاموشی رئیس اتاق بودند و به خاطر دارم که به تندی علیه دولت صحبت کردند. ظاهراً دولت قصد داشت بخشی از اختیارات اتاق را حذف و به وزارت بازرگانی واگذار کند. در مقابل موضعگیری تند آقای خاموشی، شاهد مواضع نرم و معتدل آقای میرمحمدصادقی بودم و این نخستین دیدار نزدیک من با ایشان بود. به خاطر دارم مرحوم حاجاحمد کامیابی که اولین رئیس اتاق کرمان پس از انقلاب بودند، ارادت خاصی به حاجعلاء داشتند و گاهی که به خدمت ایشان میرسیدم، درباره ایشان زیاد سخن میگفتند. پس از ایشان حاجاکبر نظریان به عنوان رئیس اتاق کرمان انتخاب و مشغول کار شدند و این دوره مصادف شد با تشدید رفت و آمد من در اتاق. مرحوم نظریان عنایت خاصی به بنده داشتند و با اینکه سن بالایی برای حضور در مجموعه هیاترئیسه نداشتم، به اصرار ایشان در سال 1377 وارد عرصه انتخابات هیات نمایندگان اتاق شدم. حضورم در هیات نمایندگان باعث رفت و آمدها و شناخت بیشتر و آشنایی گستردهتر با اعضای اتاق، از جمله حاجعلاء شد. حاج اکبر نظریان نیز ارادت ویژهای به ایشان داشتند، به نوعی که همیشه در کلام ایشان ذکر خیر آقای میرمحمدصادقی بود.
به هر حال از سال 1381 که به عنوان رئیس اتاق کرمان انتخاب شدم رفت و آمدم به اتاق ایران بیشتر شد و افتخار دوستی با حاجآقا پیدا کردم. به این ترتیب رابطهای صمیمی با ایشان شکل گرفت و توانستم از نزدیک، با اخلاقیات و روحیاتشان آشنا شوم. بیش از سه دهه است که با ایشان آشنایی دارم و با این میزان شناخت میتوانم بگویم به معنای واقعی انسانی آگاه، باانگیزه، دلسوز، نگران منافع ملی و دارای مسوولیت اجتماعی بودند. در اتاق ایشان به روی همه باز بود و من هم از این فرصت نهایت استفاده را میکردم و از مصاحبت و راهنماییهای ایشان بهره میبردم.
حاجآقا میرمحمدصادقی پدرانه و از روی اشتیاق، تجربیات خود را در اختیارم قرار میدادند و توصیههای ایشان، حلو فصل مسائل سخت و پیچیده را آسان و شفاف میکرد.
یکی از ویژگیهای مهم ایشان، آیندهنگری در زمینه مسائل اقتصادی بود. ممکن است برای برخی تعجبآور باشد اما ایشان جزو پیشگامان تشویق سرمایهگذاری در استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان بودند. ارتباط ایشان با جوانان بسیار خوب بود و من نمیتوانم بگویم چون سن و سال بالایی داشتند، به کسبوکارهای مدرن علاقه نداشتند.
ویژگی مهم دیگر ایشان، داشتن سعهصدر و بلندنظری در کسبوکار و مدیریت بود. حتی در شرایطی که در انتخابات اتاق تهران، اکثریت آرا به نفع ایشان در صندوق ریخته نشد و حتی زمانی که علیه ایشان جو نامناسب شکل گرفته بود، با حوصله و صبر، مسائل را مدیریت کردند و شرایط سخت را پشت سرگذاشتند.
مرحوم میرمحمدصادقی علاقه زیادی به مشارکت در امور خیریه داشتند. انصافا بخش مهمی از داراییهای ایشان صرف همین امور میشد.
روحشان شاد و یادشان گرامی
☑️ محسن جلالپور
@mohsenjalalpour
همین دیروز بود که با یکی از دوستان ذکر خیر حاجآقا میرمحمدصادقی کردیم. ساعتی بعد هم خبر درگذشت ایشان را شنیدم و خیلی ناراحت شدم.
مرحوم میرمحمد صادقی کارآفرینی نیکوکار و از جمله نمادهای صلحطلبی و خیرخواهی در بخش خصوصی بودند که نهتنها در عرصههای اقتصادی که در زندگی اجتماعی و حیات سیاسی نیز، الگویی قابل احترام برای جوانان به حساب میآمدند.
برای نخستینبار در میانههای دهه 60 با ایشان آشنا شدم اما در اواخر دولت آقای موسوی که همایشی در اتاق کرمان برگزار شد، آقای میرمحمدصادقی هم به عنوان عضو هیاترئیسه اتاق ایران به شهر ما سفر کردند. در آن زمان، آقای خاموشی رئیس اتاق بودند و به خاطر دارم که به تندی علیه دولت صحبت کردند. ظاهراً دولت قصد داشت بخشی از اختیارات اتاق را حذف و به وزارت بازرگانی واگذار کند. در مقابل موضعگیری تند آقای خاموشی، شاهد مواضع نرم و معتدل آقای میرمحمدصادقی بودم و این نخستین دیدار نزدیک من با ایشان بود. به خاطر دارم مرحوم حاجاحمد کامیابی که اولین رئیس اتاق کرمان پس از انقلاب بودند، ارادت خاصی به حاجعلاء داشتند و گاهی که به خدمت ایشان میرسیدم، درباره ایشان زیاد سخن میگفتند. پس از ایشان حاجاکبر نظریان به عنوان رئیس اتاق کرمان انتخاب و مشغول کار شدند و این دوره مصادف شد با تشدید رفت و آمد من در اتاق. مرحوم نظریان عنایت خاصی به بنده داشتند و با اینکه سن بالایی برای حضور در مجموعه هیاترئیسه نداشتم، به اصرار ایشان در سال 1377 وارد عرصه انتخابات هیات نمایندگان اتاق شدم. حضورم در هیات نمایندگان باعث رفت و آمدها و شناخت بیشتر و آشنایی گستردهتر با اعضای اتاق، از جمله حاجعلاء شد. حاج اکبر نظریان نیز ارادت ویژهای به ایشان داشتند، به نوعی که همیشه در کلام ایشان ذکر خیر آقای میرمحمدصادقی بود.
به هر حال از سال 1381 که به عنوان رئیس اتاق کرمان انتخاب شدم رفت و آمدم به اتاق ایران بیشتر شد و افتخار دوستی با حاجآقا پیدا کردم. به این ترتیب رابطهای صمیمی با ایشان شکل گرفت و توانستم از نزدیک، با اخلاقیات و روحیاتشان آشنا شوم. بیش از سه دهه است که با ایشان آشنایی دارم و با این میزان شناخت میتوانم بگویم به معنای واقعی انسانی آگاه، باانگیزه، دلسوز، نگران منافع ملی و دارای مسوولیت اجتماعی بودند. در اتاق ایشان به روی همه باز بود و من هم از این فرصت نهایت استفاده را میکردم و از مصاحبت و راهنماییهای ایشان بهره میبردم.
حاجآقا میرمحمدصادقی پدرانه و از روی اشتیاق، تجربیات خود را در اختیارم قرار میدادند و توصیههای ایشان، حلو فصل مسائل سخت و پیچیده را آسان و شفاف میکرد.
یکی از ویژگیهای مهم ایشان، آیندهنگری در زمینه مسائل اقتصادی بود. ممکن است برای برخی تعجبآور باشد اما ایشان جزو پیشگامان تشویق سرمایهگذاری در استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان بودند. ارتباط ایشان با جوانان بسیار خوب بود و من نمیتوانم بگویم چون سن و سال بالایی داشتند، به کسبوکارهای مدرن علاقه نداشتند.
ویژگی مهم دیگر ایشان، داشتن سعهصدر و بلندنظری در کسبوکار و مدیریت بود. حتی در شرایطی که در انتخابات اتاق تهران، اکثریت آرا به نفع ایشان در صندوق ریخته نشد و حتی زمانی که علیه ایشان جو نامناسب شکل گرفته بود، با حوصله و صبر، مسائل را مدیریت کردند و شرایط سخت را پشت سرگذاشتند.
مرحوم میرمحمدصادقی علاقه زیادی به مشارکت در امور خیریه داشتند. انصافا بخش مهمی از داراییهای ایشان صرف همین امور میشد.
روحشان شاد و یادشان گرامی
☑️ محسن جلالپور
@mohsenjalalpour