⁉️اگر این تهدید شامل حال حضرت نشده چرا اجازه نداد که داماد همان پیامبر و همسر همان دختر پیامبر به راحتی برای بیعت تصمیم بگیرد که آیا موافق بیعت کردن است یا خیر ؟! از قدیم گفتن دروغگو کم حافظه است بلافاصه عمر میگوید
🔻 وَأَيْمُ اللهِ ، مَا ذَاكَ بِمَانِعِيَّ إِنَ اجْتَمَعَ هَؤُلاَءِ النَّفَرُ عِنْدَكِ ، أَنْ آمُرَ بِهِمْ أَنْ يُحَرَّقَ عَلَيْهِمَ الْبَيْتُ ولى سوگند به خدا اين محبت مانع از آن نيست كه اگر اين افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آن‌ها بسوزانند.
♨️این مردی که در ابتدا ادعای داشتن محبت پیامبر و دختر پیامبر صلی الله علیهما و علی آلهما را داشت ، وقتی بحث از خلافت رفیقش که به نص امیرالمومنین علیه السلام زمینه ساز خلافت خودش است می شود ، به ذات الهی قسم می خورد که خانه حضرت زهرا سلام الله علیها را بسوزاند ! این محبت چه نوع مجبتی است؟؟ از محبت به حضرت فاطمه و محبت نسبت به سایر صحابه مثل امیرالمومنین با تهدید خانه ی آنان به آتش زدن چگونه قابل جمع است ؟! کدام انسان عاقلی می پذیرد که فردی کسی را دوست داشته باشد و از طرف دیگر او را تهدید به آتش زدن خانه اش بکند ؟! اصل قضیه این است که عمر بن الخطاب در تصمیم خود راسخ و محکم بود و برای آن که کارش را توجیه کند و ظاهر کار را مشروع تر جلوه دهد چنین ادعایی کرد والا این سخنش تنها یک ادعای غیر واقعی بود.نظیر این مساله را بارها مشاهده کرده ایم که در بسیاری از مواقع فردی هدفش این است که تنها به اهداف خودش دست پیدا کند و از طرفی می خواهد ظاهر امرا هم حفظ کند و اینجاست که در ظاهر برخی سخنان را بر زبانش می راند و برخی ادعاهای غیر واقعی را مطرح می سازد در حالی که ذره ای هم به آن ایمان ندارد.عمر بن الخطاب نیز اگر واقعا محبت امیرالمومنین و حضرت فاطمه را در داشت اصلا دست به تهدید نمی زد نه اینکه تهدید به آتش زدن خانه بر اهلش کند و برای سرپوش گذاشتن بر این سخنش به دروغ ادعای حب حضرت فاطمه (س) را نیز بکند ! در وهله دوم پاسخ این ادعا را از زبان علمای اهل سنت ارائه میدهیم ؛ جاحظ در رساله خود اینگونه پاسخ میدهد:
🔶قيل لهم ليس ذلك بدليل على البراءة من الظلم و السلامة من الجور و قد يبلغ من مكر الظالم و دهاء الماكر إذا كان أريبا و للخصومة معتادا أن يظهر كلام المظلوم و ذلة المنتصف و حدب الوامق و مقة المحق و كيف جعلتم ترك النكيرحجة قاطعة و دلالة واضحة
🔷نرمش و محبت ستمکاران به دلیل برائت و پشیمانی از ظلم و ستم نیست بلکه حکایت از میزان مکر و حیله آنان دارد. ظالم اگر به ستمگری معتاد شده باشد همیشه در مقابل مظلوم محبت و مهربانی و دلسوزی می‌کند و اشک می‌ریزد و کوچکی هم نشان میدهد، محبت هایش تظاهر و حق نمائی اش ستمگرانه است.
📚 الرسائل السياسيه الجاحظ صفحه 468 / شرح نهج البلاغة ابن ابي الحديد ج 16 ص 265
🌐https://b2n.ir/134447
💠طبق کلام‌جاحظ مشخص میشود که این ادعای عمر چیزی جز تزویر و نیرنگ برای توجیه عمل زشت تهدید به آتش کشیدن خانه ی حضرت فاطمه نیست؛ حب حضرت فاطمه چگونه با تهدید خانه ی ایشانبه آتش زدن قابل جمع است کجای دنیا تهدید به آتش زدن یک خانه با محبت صاحب آن خانه قابل جمع است ؟!؟؟ اگر عمر بن خطاب یک حرف راست در زندگی اش زده باشد همین یکبار بوده است زیرا وی قسم یاد کرد که خانه وحی را بسوزاند و همین کار را هم کرد تا جایی که شاعر مصری ، نبیل ، می گوید :
🔹و کلمه لعلــــــــی قالها عمـــر اکرم بسامعها اعظـــــــم بملقیها
حرقت بیتک لا ابفی علیک بهـا ان لم تبایع و بنت المصطفی فیها
ما کان غیر ابــی حفص بقائلها یوما لفارس عـــــــدنان و حامیهــا
🔸هیچکس غیر از ابی حفص نمی توانست به علی ( ع ) که یکّه سوار قبیله عدنان بود و به حمایت کنندگان او بگوید : اگر بیعت نکنید خانه ات را آتش میزنم و کسی را در خانه باقی نمیگذارم با اینکه دختر مصطفی در این خانه باشد.
📚( این اشعار در شرح قصاید عمریه طبع مصر ( در ۹۰ صفحه ) نوشته مصطفی الدمیاطی بیک ص ۳۸ و احمد امین ، احمد الزین و ابراهیم الابیاری در کتابی در شرح قصاید ابراهیم مصری طبع سال ۱۹۳۷ م در ج۱ ص ۸۲✔️این قصیده را تصدیق کرده و شرح داده اند. )
✅درنتیجه برهیچ انسان بالغ وعاقلی پوشیده نیست که این توجیهات خلاف عقل انسان است و با توجه به قرائن و شواهدی که ارائه داده ایم ثابت شد که عمر بن خطاب تهدید خودش را عملی کرد و خانه دختر پیامبر را به آتش کشید ودر نتیجه موجب مجروح ساختن و شهادت دختر پیامبر شد
🔻 وَأَيْمُ اللهِ ، مَا ذَاكَ بِمَانِعِيَّ إِنَ اجْتَمَعَ هَؤُلاَءِ النَّفَرُ عِنْدَكِ ، أَنْ آمُرَ بِهِمْ أَنْ يُحَرَّقَ عَلَيْهِمَ الْبَيْتُ ولى سوگند به خدا اين محبت مانع از آن نيست كه اگر اين افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آن‌ها بسوزانند.
♨️این مردی که در ابتدا ادعای داشتن محبت پیامبر و دختر پیامبر صلی الله علیهما و علی آلهما را داشت ، وقتی بحث از خلافت رفیقش که به نص امیرالمومنین علیه السلام زمینه ساز خلافت خودش است می شود ، به ذات الهی قسم می خورد که خانه حضرت زهرا سلام الله علیها را بسوزاند ! این محبت چه نوع مجبتی است؟؟ از محبت به حضرت فاطمه و محبت نسبت به سایر صحابه مثل امیرالمومنین با تهدید خانه ی آنان به آتش زدن چگونه قابل جمع است ؟! کدام انسان عاقلی می پذیرد که فردی کسی را دوست داشته باشد و از طرف دیگر او را تهدید به آتش زدن خانه اش بکند ؟! اصل قضیه این است که عمر بن الخطاب در تصمیم خود راسخ و محکم بود و برای آن که کارش را توجیه کند و ظاهر کار را مشروع تر جلوه دهد چنین ادعایی کرد والا این سخنش تنها یک ادعای غیر واقعی بود.نظیر این مساله را بارها مشاهده کرده ایم که در بسیاری از مواقع فردی هدفش این است که تنها به اهداف خودش دست پیدا کند و از طرفی می خواهد ظاهر امرا هم حفظ کند و اینجاست که در ظاهر برخی سخنان را بر زبانش می راند و برخی ادعاهای غیر واقعی را مطرح می سازد در حالی که ذره ای هم به آن ایمان ندارد.عمر بن الخطاب نیز اگر واقعا محبت امیرالمومنین و حضرت فاطمه را در داشت اصلا دست به تهدید نمی زد نه اینکه تهدید به آتش زدن خانه بر اهلش کند و برای سرپوش گذاشتن بر این سخنش به دروغ ادعای حب حضرت فاطمه (س) را نیز بکند ! در وهله دوم پاسخ این ادعا را از زبان علمای اهل سنت ارائه میدهیم ؛ جاحظ در رساله خود اینگونه پاسخ میدهد:
🔶قيل لهم ليس ذلك بدليل على البراءة من الظلم و السلامة من الجور و قد يبلغ من مكر الظالم و دهاء الماكر إذا كان أريبا و للخصومة معتادا أن يظهر كلام المظلوم و ذلة المنتصف و حدب الوامق و مقة المحق و كيف جعلتم ترك النكيرحجة قاطعة و دلالة واضحة
🔷نرمش و محبت ستمکاران به دلیل برائت و پشیمانی از ظلم و ستم نیست بلکه حکایت از میزان مکر و حیله آنان دارد. ظالم اگر به ستمگری معتاد شده باشد همیشه در مقابل مظلوم محبت و مهربانی و دلسوزی می‌کند و اشک می‌ریزد و کوچکی هم نشان میدهد، محبت هایش تظاهر و حق نمائی اش ستمگرانه است.
📚 الرسائل السياسيه الجاحظ صفحه 468 / شرح نهج البلاغة ابن ابي الحديد ج 16 ص 265
🌐https://b2n.ir/134447
💠طبق کلام‌جاحظ مشخص میشود که این ادعای عمر چیزی جز تزویر و نیرنگ برای توجیه عمل زشت تهدید به آتش کشیدن خانه ی حضرت فاطمه نیست؛ حب حضرت فاطمه چگونه با تهدید خانه ی ایشانبه آتش زدن قابل جمع است کجای دنیا تهدید به آتش زدن یک خانه با محبت صاحب آن خانه قابل جمع است ؟!؟؟ اگر عمر بن خطاب یک حرف راست در زندگی اش زده باشد همین یکبار بوده است زیرا وی قسم یاد کرد که خانه وحی را بسوزاند و همین کار را هم کرد تا جایی که شاعر مصری ، نبیل ، می گوید :
🔹و کلمه لعلــــــــی قالها عمـــر اکرم بسامعها اعظـــــــم بملقیها
حرقت بیتک لا ابفی علیک بهـا ان لم تبایع و بنت المصطفی فیها
ما کان غیر ابــی حفص بقائلها یوما لفارس عـــــــدنان و حامیهــا
🔸هیچکس غیر از ابی حفص نمی توانست به علی ( ع ) که یکّه سوار قبیله عدنان بود و به حمایت کنندگان او بگوید : اگر بیعت نکنید خانه ات را آتش میزنم و کسی را در خانه باقی نمیگذارم با اینکه دختر مصطفی در این خانه باشد.
📚( این اشعار در شرح قصاید عمریه طبع مصر ( در ۹۰ صفحه ) نوشته مصطفی الدمیاطی بیک ص ۳۸ و احمد امین ، احمد الزین و ابراهیم الابیاری در کتابی در شرح قصاید ابراهیم مصری طبع سال ۱۹۳۷ م در ج۱ ص ۸۲✔️این قصیده را تصدیق کرده و شرح داده اند. )
✅درنتیجه برهیچ انسان بالغ وعاقلی پوشیده نیست که این توجیهات خلاف عقل انسان است و با توجه به قرائن و شواهدی که ارائه داده ایم ثابت شد که عمر بن خطاب تهدید خودش را عملی کرد و خانه دختر پیامبر را به آتش کشید ودر نتیجه موجب مجروح ساختن و شهادت دختر پیامبر شد