یکی از همکاران یه پسر پونزده ساله داره که باشگاه میره.دیروز که به علت آلودگی هوا مدرسه ها تعطیل بود اول صبح اومده بود فروشگاه در حالیکه ساک باشگاه هم روی کولش بود.مادرش بهش گفت یه چیزی بخور صبونه نخورده نرو باشگاه.اونم گفت مربیم گفته برای چربیسوزی فقط یه اسکوپ وی بخور و ناشتا بیا باشگاه.منم دیدم این بچه که خیلی لاغره بهش گفتم یه وقت فشارت تو باشگاه می افته لااقل یه سیب یا یه موز بخور. مادرش هم نگران گفت: اره آقا مهرداد راست میگه یه زنگ بزن به مربیت بهش بگو.اونم زنگ زد به مربیش و گفت:رئیس مامانم میگه چرا مربیت گفته ناشتا بیا باشگاه، یه وقت فشارت میوفته!.
حالا من واقعا به این تندی نگفتم لحن من طوری بود که یعنی فقط نظرمو میگم.مربیش هم از پشت تلفن یه چیزی گفت که بچه چشماش گرد شد.بعد که تلفن قطع شد گفتم مربیت چی گفت؟ اونم گفت ببخشید ولی یه فحش خیلی بد داد! منم گفتم پس هر چی مربی میگه همون درسته!
حالا من واقعا به این تندی نگفتم لحن من طوری بود که یعنی فقط نظرمو میگم.مربیش هم از پشت تلفن یه چیزی گفت که بچه چشماش گرد شد.بعد که تلفن قطع شد گفتم مربیت چی گفت؟ اونم گفت ببخشید ولی یه فحش خیلی بد داد! منم گفتم پس هر چی مربی میگه همون درسته!