دربارۀ واژۀ فرتور به معنی «عکس»در حاشیۀ دستنوشتی از
لغت فرس اسدی، مشهور به نسخۀ نخجوانی (۷۶۶ هجری)، کاتبی واژهها و شاهدهایی افزودهاست. یکی از این واژهها
فرتور است که کاتب معنی آن را «عکس» نوشته (نک. تصویر پیوست). کاتب هنگام نوشتن این مدخل سهو کرده و در سرمدخل
فرتور نوشته، ولی در شاهد
فتور آورده. شاهد این است: فتور می از قدح فتاده / بر سقفِ سرا چو آبِ روشن.
در حاشیۀ
برهان قاطع آمدهاست: «آیا این کلمه "پرتوی می" [یا «فرتوِ می» به کسر واو. محمد معین] نبوده و غلط خوانده شدهاست؟ (دهخدا)»
فرتو گونۀ دیگرِ
پرتو است (نک.
انجمنآرای ناصری) و حدس معین درست است و کاتب «فرتوی می» را «فرتور می» خوانده.
بعدها برخی فرهنگنویسان
فرتور را از این نسخه در فرهنگهای خود آوردهاند و موجب گمراهی دیگران شدهاند (نک. سپهسالار: ۱۷۳؛ سروری: ۹۶۵؛ جعفری: ۳۳۲؛ جهانگیری؛ رشیدی: ۱۰۲۶).
شرفالدین رامی هم واژۀ تصحیفشدۀ
فرتور را، که هیچگاه در زبان طبیعی کاربرد نداشته، در فرهنگها دیده و از آنجا در شعر خود آورده (نک. سروری). پس شعر شرفالدین رامی درستی این واژه را تأیید نمیکند.
۱۴۰۳/۱۰/۲۰
▫️فرهاد قربانزاده
@azvirayesh