Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
میخوام برم کوه، купалинка, Kupalinka
شرح ماجرای این اثر:
به فراخور کار مهندسیام، همیشه از شهری به شهری، دیاری به دیاری دیگر و کشوری به کشوری دیگر در سفر بودهام. در تمام این سفرها، موسیقی در معنای اعم و ساز تمبک به شکل اخص، همیشه همراه و همسفر من بودهاند. در هر فرهنگی و هر سرزمینی، شنیدن نواهای موسیقی کلاسیک یا فولکوریک آنجا، مرا شیفته و مجذوب کردهاست.
وقتی برای اولین بار قطعه کوپالینکا را شنیدم، زیبایی، ژرفا و مواج بودن آن، مرا همراه خود کرد و بیاختیار به یاد ملودی زیبای لیلی جان ( میخوام برم کوه) افتادم.
کوپالینکا (Купалiнка) یکی از گنجینههای ارزشمند موسیقی فولکلور بلاروس است که در تاریخ و فرهنگ این سرزمین ریشه دوانده است. این ترانه با شب کوپالا، جشن کهن نیمه تابستان در فرهنگ اسلاوی، پیوند دارد و داستان دختری جوان را روایت میکند که در نور ماه مشغول چیدن گلهاست.
ترجمه شعر کوپالینکا به زبان فارسی:
کوپالینکا، کوپالینکا، شبی تاریک است، شبی تاریک است؛
دخترت کجاست؟
شبی تاریک است، دخترت کجاست؟دخترم در باغچه به گل سرخ آب میدهد. به گل سرخ آب میدهد، دستهای سپیدش زخمی میشوند.
به گل سرخ آب میدهد،
دستهای سپیدش زخمی میشوند.
گلها را میچیند، گلها را میچیند.
تاجگل میبافد. تاجگل میبافد و اشک میریزد. تاجگل میبافد و اشک میریزد.
کوپالینکا، کوپالینکا، شبی تاریک است. شبی تاریک است، دخترت کجاست؟شبی تاریک است، دخترت کجاست؟
آنچه مرا واداشت تا این اثر را ضبط و آماده کنم، یکی ساز سیمبالی یا همان سنتور بلاروسی بود که تکنیک نوازندگی آن، تا حد بسیاری به سنتور ایرانی نزدیک است، در حقیقت ساز سیمبالی نقطه اتصال دو فرهنگ موسیقایی متفاوت است و دوم، زیبایی مسحور کننده قطعه کوپالینکا.
این تلاش کوچکی بود از من، در جهت شناساندن کشور عزیزم ایران به مردم کشور بلاروس. در حقیقت نوعی تلاش برای تبادل فرهنگی. باشد که مقبول درگاه شنوندگان افتد.
پاینده باد ایران!
جمشید ابراهیم خانی
ژانویه ۲۰۲۵بلاروس، مینسک
به صفحات ایشان در اینستاگرام و یوتیوب، بپیوندید
شرح ماجرای این اثر:
به فراخور کار مهندسیام، همیشه از شهری به شهری، دیاری به دیاری دیگر و کشوری به کشوری دیگر در سفر بودهام. در تمام این سفرها، موسیقی در معنای اعم و ساز تمبک به شکل اخص، همیشه همراه و همسفر من بودهاند. در هر فرهنگی و هر سرزمینی، شنیدن نواهای موسیقی کلاسیک یا فولکوریک آنجا، مرا شیفته و مجذوب کردهاست.
وقتی برای اولین بار قطعه کوپالینکا را شنیدم، زیبایی، ژرفا و مواج بودن آن، مرا همراه خود کرد و بیاختیار به یاد ملودی زیبای لیلی جان ( میخوام برم کوه) افتادم.
کوپالینکا (Купалiнка) یکی از گنجینههای ارزشمند موسیقی فولکلور بلاروس است که در تاریخ و فرهنگ این سرزمین ریشه دوانده است. این ترانه با شب کوپالا، جشن کهن نیمه تابستان در فرهنگ اسلاوی، پیوند دارد و داستان دختری جوان را روایت میکند که در نور ماه مشغول چیدن گلهاست.
ترجمه شعر کوپالینکا به زبان فارسی:
کوپالینکا، کوپالینکا، شبی تاریک است، شبی تاریک است؛
دخترت کجاست؟
شبی تاریک است، دخترت کجاست؟دخترم در باغچه به گل سرخ آب میدهد. به گل سرخ آب میدهد، دستهای سپیدش زخمی میشوند.
به گل سرخ آب میدهد،
دستهای سپیدش زخمی میشوند.
گلها را میچیند، گلها را میچیند.
تاجگل میبافد. تاجگل میبافد و اشک میریزد. تاجگل میبافد و اشک میریزد.
کوپالینکا، کوپالینکا، شبی تاریک است. شبی تاریک است، دخترت کجاست؟شبی تاریک است، دخترت کجاست؟
آنچه مرا واداشت تا این اثر را ضبط و آماده کنم، یکی ساز سیمبالی یا همان سنتور بلاروسی بود که تکنیک نوازندگی آن، تا حد بسیاری به سنتور ایرانی نزدیک است، در حقیقت ساز سیمبالی نقطه اتصال دو فرهنگ موسیقایی متفاوت است و دوم، زیبایی مسحور کننده قطعه کوپالینکا.
این تلاش کوچکی بود از من، در جهت شناساندن کشور عزیزم ایران به مردم کشور بلاروس. در حقیقت نوعی تلاش برای تبادل فرهنگی. باشد که مقبول درگاه شنوندگان افتد.
پاینده باد ایران!
جمشید ابراهیم خانی
ژانویه ۲۰۲۵بلاروس، مینسک
به صفحات ایشان در اینستاگرام و یوتیوب، بپیوندید