「 نــآریـ🌱ــآ 」


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha


+صحت تبلیغات ن رد و ن تایید نمیشود ! تابع قوانین و مقررات!

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Statistika
Postlar filtri


اعوذُ بِالله مِنَ الشِیطانِ رَجیم!!!!

یکی از ممبرامون الان یه کانال فرستاد محتواش کلا راجب فیلم و‌داستان های عجیب غریب و ترسناک،ماجراهای دخترانی ک در چت روم ب قتل رسیدند،فیلم های لورفته در تیمارستان روانی و کلا چیزای وحشتناکی که از زمان قدیم تعریف میکنن پدربزرگامون
پیشنهاد میکنم برای ثانیه ای هم ک‌شده چک کنید! ترس کل وجودتان را فرا میگیرد
@ScaryHorror






داستان آدم و حوا از اونچه که فک میکنین بدتره 🤌🏼 و این همه سال دروغ به خوردمون دادن تو کتاب مقدس یهود سیب استعاره از رابطه جنسیه و قابیل فرزند آدم نیس بلکه فرزند شیطانه برای دونستن این تئوری و فکت ها که کسی بهش اشاره نمیکنه میتونین داخل این کانال عضو بشید و روزانه برگاتون بریزه:
@Teory


وقتی عکس دورهمی رفیقاتو میبینی و تو اصن ازش خبر نداشتی:

.


اگه احساس افسردگی می کنی نگران نباش تو هیچیت نیست فقط کمبود ویتامین D داری

.


.


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
میشه آدرس بدی بیام خونتون دزدی؟


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
خیلی باحال جلوی معین زد اداشو درآورد
شلنگ رو گرفت به معین زد

.


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
عمو فیضی هنوز داره با مقوا کاردستی درست میکنههه😭😭

.


سلام زن میخام:

.






اموزش دسشویی رفتن با لباس عروسی مشاهده فیلم👻


۶ سالم بود عروسی یکی از فامیلای بابام تو روستا بود و آخر شب طبق رسم و رسومات مزخرفشون مادر شوهر و خواهر شوهر باید برن تو اتاق حجله عروسو لخت کنن و آمادش کنن تا داماد بیاد بعد...
ادامه داستان


من درحال خوندن خاطرات شب زفاف و سوتی شب عروسی یه ملت 😂 اگر ۶روزه نخندیدی بیا اینجا:

@arosi


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
دیر شده بود ، برای تمام آغاز ها..
پذیرفته بودم که تمام شده و رفته آن سر از خاطراتم..
اما دست تقدیر مرا برد ، مرا برد و آنقدر برد که باز خوردم به او
خیال میکردم رفته انتهای ذهن و خیالاتم
تا که باز فهمیدم گول خورده بودم، این بار واقعی تر از همیشه ، جوری که دیگر باورم شده بود رفته ته خاطراتم.
فکر میکردم شبیه آن کاغذ تا خورده زیبایی که انتهای کمد قایمش کردی و دیگر یادت هم نمی آید کِی آن را نوشتی ، کِی آن را تا کردی؟
فقط هر چند وقت یکبار بازش میکنی و میخوانی و زیر لب زمزمه میکنی یادش بخیر چقدر احمق بودم!!
اینگونه قرار بود هرچند صد سال یکبار بازش کنم و به یادم بیایی ، اما نشد.
او شبیه قاب عکسی شده بود که وقتی بعد مدت ها جایش را عوض میکنی تا چندی زل میزنی به جای قبلی اش، غافل از اینکه قاب عکس را جابجا کردی.
جای خالی او هم بعد مدت ها تیر کشید بر قلب ناسالم من.
من هم چه خوش خیال بودم که دیدی ، دیدی دیگر فراموش شده ایی!
تلاش های بیهوده میکردم ؛ انگاری به گلی که مدت هاست خشک شده نفس تازه دهی..
در لیوان شکسته آب میریختم،
پای دلم در میان بود
به همین راحتی ها که نمیشد.
رهایت کردم ،
یک روز که آفتاب طلوع کرد و من تو را دیگر به یاد نیاوردم فراموش خواهی شد ،
اصراری نیست دیگر تلاش برای یاد اقیانوسی ات با خالی کردن یک لیوان فَکسنی.


از سری نیازمندی ها:

.


من و آدم امن زندگیم وقتی نازم میکنه

.


امروز روز جهانی زنان است.

.

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.