سَبع المَثانی


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha


هو
اطوار سبعه قلبیه که نام او را سبع المثانی نیز گفته اند طور لطافت عالم الهی است که معنی این صورت جسم ظاهر است.

نوشته های شخصی:
@kutasthaa
اینستاگرام:
instagram.com/sabalmasani

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Statistika
Postlar filtri


ما این هفت ابدال را در مکه مشاهده کرده ایم و ایشان را پشت حطیم [مابین رکن و زمزم و مقام] ملاقات کرده و در آنجا با ایشان اجتماع داشتیم ، و من برخوردی نیکوتر از برخورد ایشان ندیدم. از آنان ((موسی سَدَّرانی)) را در شهر اشبیلیه دیدم و با ما به قصد نماز خواند و با ما اجتماع داشت. از ایشان ((شیخ الجبال)) را دیدم ، از آنان دوستمان عبدالمجید بن سَلَمه ، شخصی را ملاقات کرد که نامش ((معاذ بن اشرس)) و از بزرگانِ ابدال بود و سلامش را به من رساند؛ این عبدالمجید از وی از ((ابدال)) پرسش نمود که چه چیزی آنان را این منزلت نصیب می گردد؟ گفت به چهار چیز که ابوطالب مکی آنهارا را بیان داشته است:

جوع (کم خوردن و گرسنگی)
و سهر (شب زنده داری و کم خوابی)
و صمت (خاموشی و کم سخن گفتن)
و عزلت (گوشه گیری از مردم و تنهایی)

شیخ محیی الدین ابن عربی
ترجمه فتوحات مکیه ، جلد ۶ ، صفحه ۲۲

@hou786


بدانکه انبیا و اولیا را پیش از موت طبیعی عروج دیگر هست از جهت آنکه ایشان پیش از موت طبیعی می میرند ؛ و آنچه دیگران بعد از موت طبیعی خواهند دید ایشان پیش از موت طبیعی میبینند و احوال بعد از مرگ ایشان را معاینه میشود از جهت آنکه حجاب آدمیان جسم است و چون روح از جسم بیرون آمد هیچ چیز حجاب او نمیشود.عروج انبیا شاید به روح باشد و شاید هم به روح و جسم ولی عروج اولیا یک نوع است به روح بدون جسم.

شیخ عزیز الدین نسفی
زبدة الحقایق ، صفحه ۱۱

@hou786


فوائد عظیمه بسیار در این ریاضت سهر [بیداری شب جهت عبادت] است. و خاصیت او که خلع بدن است از برای سالک حاصل خواهد بود. پس سالک می باید اهتمام نماید در آن ، تا شناسایی خود را حاصل نماید و موت ارادی اختیاری از برای او حاصل آید. چنانکه عارفی می فرمود : من در هر شبانه روزی هجده دفعه خلع بدن به اختیار می کنم و نیست این مگر از قوهٔ جذبه الهی و امداد پیر عشق و سهر طولانی.

میرزا ابوالقاسم راز شیرازی
قوائم الانوار و طوالع الأسرار ، صفحه ۶۹۶

@hou786


در شهر رمضان المبارک فیض بسیار وارد میشود و برکات کثیر فائض میگردد ، و در این ماه جد و جهد در عبادت و طاعت بسیار باید کرد.. و کسی را که اعتکاف میسر نشود ، خلوت اختیار کند و کثرت ذکر قلبی و وقوف قلبی و نگهداشت خواطر و نفی و اثبات و ذکر و تهلیل لسانی نمایند. و شب قدر در این دههٔ آخر رمضان می باشد که به اختلاف تواریخ شب های طاق ۲۱ ، ۲۳ ، ۲۵ ، ۲۷ ، ۲۹ می باشد و از فیوض و برکات مملو میباشند و شب های زوج نیز از شب های طاق اخذ فیوض مینمایند و از طرفین برکات میگیرند‌ ، پس تمام شب های دههٔ آخر مبارک است و باید همه را احیا نمود.


شرح درالمعارف ملفوظات شاه عبدالله دهلوی ، جلد ۱ ، صفحه ۲۴۴

@hou786


جمعیت در این ماه رمضان‌ سبب جمعیت تمام سال است ، و تفرقه این ماه سبب تفرقه تمام سال. هر که در این ماه به جمعیت گذراند ، و از خیرات و برکات این ماه بهره مند شود ، تمام سال به جمعیت گذراند ، و به خیر و برکت مملو و محتوی باشد.

مکتوبات ربانی ، دفتر اول ، مکتوب ۴ - ۱۶۲

@hou786


آنکس که بتواند خلع بدن کند ، و حواس و وسواس و جنبش های خود را آرام کند ، می تواند به خویشتن خود باز گردد و با خرد خود به جهان مجردات و عقول کلیه صعود کند و زیبایی های آنجا را شهود کند و می تواند نورالانور و زیبایی همه زیبایی ها را که در مافوق عالم عقول و مجردات است ، بشناسد.

فلوطین
أثولوجیا ، صفحه ۱۰۹

@hou786


مقامی است که از هر دو جهت جذبه و سلوک جداست. نه جذبه را به او مساسی (لمسی) ، و نه سلوک را به آن تعلقی. این مقام بس شگرف است. در حضرت مهدی علیه السلام بر وجه اتم ظهور خواهد یافت* از مشایخ طبقات کم کسی از این مقام خبر داده است.

مکتوبات ربانی ، دفتر اول ، دفتر مکتوب ۳۲

* [ظهور یافته است]

@hou786


ختم اولیا بر همه گواه است و وجود اما عالمیان از همه پنهان. او همان مهدی از آل رسول صلی الله علیه و آله است که سرور است و شمشمیر برانی است آنگه که دشمنان را هلاک کند.

شیخ محیی الدین بن عربی
الفتوحات المکیه ، دوره ۴ جلدی ، جلد ۳ ، صفحه ۳۲۸

@hou786


یاران و اصحاب خویش را وصیت می کنم... سخنی از ذوق [و مکاشفه] هیچکس نپذیرند ، مگر کسی از آنان که امام محمد مهدی علیه السلام را درک [مشاهده] کرده باشد ، سلام مرا به او برسانید و از او - آنچه از معارف را که بیان می کند - فرا گیرید.

شیخ صدرالدین قونوی
دو صدرالدین استاد خواجوی صفحه ۳۴ ، به نقل از وصیة الشيخ صدرالدین عندالوفاة ، نسخه کتابخانه شهید علی پاشا، شماره ۲۸۱۰

@hou786


من بارها با خودم که روح باشد تنها ماندم و بدنم را رها کرده و کنار گذاشتم و گوهری شدم بر کنار از ماده و بدن. در این حالت از غیر خودم بیرون بودم و تنها به خودم توجه داشتم. در همین حالت بود که علم ، عالم و معلوم تماماً در من جمع بودند و در همین هنگام درخشندگی و زیبایی و روشنایی را در خود می یافتم که با شگفتی و حیرت و گیجی در هم آمیخته بود ، آنگاه دریافتم که من پاره ای از این جهان شریف ، بزرگ ، خداگونه ، جاندار و فعال هستم.

فلوطین
اثولوجیا ، صفحه ۲۲

@hou786


آنچه که انبیاء و اولیاء و دیگران از مغیبات [واردات غیبی و ملکوتی] در می یابند ، گاهی بر آنان در سطر های مکتوب وارد می گردد و گاهی از طریق شنیدن بانگ هایی که برخی از آن ها لذت بخش است و برخی دیگر ترسناک ؛ گاهی صور کائنه را مشاهده می کنند و گاهی صورت های زیبای انسانی را می بینند که با آن ها مخاطبه می نمایند و نجوا می کنند ؛ و گاهی صورت هایی بسیار لطیف مشاهده می گردد به مانند تمثال های هنری که آنان را مخاطب قرار می دهند. و گاهی صورت هایی در یک محوطه آشکار می گردد و گاهی مثل معلقه را رؤیت می کنند.

شیخ شهاب الدین سهروردی
حکمة الإشراق صفحه ۲۴۰
@hou786


امام علی علیه السلام علم حروف را از رسول خدا صلی الله علیه و آله به ارث برد و به آن با فرموده اش اشاره کرد که: "من شهر علمم و علی درِ آن پس هرکه علم خواهد باید از در وارد شود" و به تحقیق علم اولین و آخرین را به ارث برد و من ندیدم در اجتماعشان داناتر از او. و او اول کسی است که مربع صد در صد را در اسلام وضع کرد و جفر جامع را در اسرار حروف تصنیف کرد. در اوست آنچه که بر اولین گذشت و آنچه بر آخرین خواهد گذشت و در اوست اسم اعظم الهی و تاج آدم و خاتم سلیمان و حجاب آصف.

شیخ محیی الدین ابن عربی
هزار و یک نکته علامه حسن زاده ، نکته ۸۲۱ ، به نقل از الدرّالمکنون و السرّالمکتوم

@hou786


هر نبی که پیش از مصطفی [صلی الله علیه و آله] ظهور کرده است آن ظهور به حقیقت بروز علی مرتضی بوده است و تا قیامت به سرّ ولایت مطلقه هر ولایتی که ظهور یابد بروز ولایت علی مرتضی باشد و دیده ور باید که نور صاحب بروزات ولایت مطلقه در جمال کمال هر ولی مشاهده تواند کرد.

مجموع رسائل شاه داعی الی الله شیرازی ، رسالة المسمی بکشف المراتب ، صفحه ۵۷

@hou786


برای آنکس که مرا در همه چیز و‌ همه چیز‌ را در من می بیند ، هرگز مفقود و‌ گم نمی شوم و او بر من مفقود و گم نمی شود. آن فدایی و سرسپردهٔ عاشق و مخلصی که مرا همواره در همه چیز می بیند و‌ باور دارد همه چیز یکی است ، در من زندگی می کند.

Bhagavadgita 6:30

@hou786


در طریق عبادت نباید بسیار افراط کرد و مراقبت دل و پاس انفاس از اعمال ظاهر مفیدتر است.

رساله قشیریه ، صفحه ۴۵

@hou786


تألیفات ما اعم از این کتاب و سایر کتابهایمان ، از شیوه تألیف متعارف تبعیت نمی کند و خود نیز مانند نوع مؤلفان نیستم. زیرا هر مؤلفی تحت اختیار خودش است و هرچه بخواهد را القا می کند و هرچه بخواهد را بیان می دارد.. ما در تألیفاتمان چنین نیستیم ، ابتدا قلبم بر باب حضرت الهی معتکف و مراقب گشایش آن در است. در این حالت قلبم فقیر و خالی از علم است‌ ، هنگامی که از ورای آن پرده امری بر قلبم ظهور می کند به امتثال آن مبادرت ورزیده مطابق حدی که مقرر شده به تألیف آن می پردازم.

شیخ محیی الدین بن عربی
فتوحات مکیه ، جلد ۱ ، صفحه ۱۵۹

@hou786


در اواسط حال سالک ، پیر عشق و ولی الهی اگر مصلحت داند ، ذکر سالک را بدل به کلمه جلاله که "الله" است می فرماید. در اواخر احوال ذکر سالک را [مشایخ] مبدل به کلمه " هو " می نمایند ، و اغلب آن که این دو ذکر بیخود از قلب سالک بر زند ، آن وقت پیر عشق او را مأمور فرماید و در اوایل احوال شخص سالک می باید آنقدر ذکر مذکور را به لسان بگوید که مؤثر در قلب گردد ، تا ذکر قلبی شود و قلب بدون مشارکت زبان ذاکر گردد در حالت خواب و بیدار شدن از خواب ، و اگر کمال ذکر لسانی به این مرتبه رسید ، می باید مراقب شود قلب را به ذکر خفی قلبی و عزل نماید لسان را از ذکر تا آنکه قلب او مستغرق گردد در ذکر الهی و غایب شود سالک از حواس ظاهره خود ، و خلع نماید بدن را و مشاهده نماید ملکوت باطنیه را به بصیرت قلب خود و آیات قلبیه خود را مشاهده کند.

قوائم الأنوار و طوالع الأسرار ، خاتمة الکتاب ، صفحه ۷۰۳
میرزا ابوالقاسم راز شیرازی ذَهَبی

@hou786


برای مرید رابطهٔ شیخ خود که تلقین ذکر از او یافته باشد از ذکر نافع و مفید تر است ، چه مرشد واسطهٔ وصول مرید است به جانب قدس الهی ، و آن صورت [شیخ] که به عین باطن مشاهده می شود روحانیت اوست ، مرید در وقت رؤیت ‌باید پیشانی او را ناظر باشد ، چه در میان ابروی شیخ علی الدوام چون چشمهٔ خورشید نور متلألی است.

نسخه خطی گلشن معرفت ، جلد ۲

@hou786


حضرت وحیدالاولیاء فرمود از اول طور اول تا سوم انوار و شهر های عشق که هفت شهر است رد و گذری به سالک نشان می دهند و تشویق می نمایند که تو به این هفت شهر خواهی رسید. تا زمانی که به توفیق و فضل الهی به طور چهارم دل برسد و مخلِص ، مخلَص و از خطرات ایمن گردد و در آن مقام عالی متمکن گردد. ولی در این مقام ولی است [ولکن] کامل مکمل و اکمل نیست تا زمانی که به طور و شهر هفتم برسد و متمکن گردد.

اوصاف الأتقیاء صفحه ۸۳
میرزا ابوالحسن حافظ الکتب (معاون الفقراء)

@hou786


در حین تجلیات اسمائیه و ذاتیه بسیار می باشد در یک تجلی سالک هزار سال و ده هزار سال و صد هزار سال مانده پرورش می یابد و چون از آن حال باز آید یک ساعت نجومی بیشتر یا کمتر بیش نیست و این حال را طی الزمان می گویند.

رشیدالدین محمد بیدوازی
اسطر غیبیه / در توضیح دوایر جامعه رافعه و ضمایر عونیه کَونیه

@hou786

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.