پروژهی ایرانشهری و پانفارسیسم، نه یک روایت تاریخی است، نه یک حرکت فرهنگی؛ بلکه کارخانهی جعل است، دستگاه افسانهسازی و ابزاری برای سرکوب و یکدستسازی. این ایدئولوژی، همچون اختاپوسی خزنده، با دستهای دروغین خود به جان سنگها، کتیبهها، واژگان و حافظهی ملتها افتاده تا هر چیزی را به نفع خود مصادره و تحریف کند. نتیجهاش، تاریخیست جعلی، پر از تناقض و متورم از خودبزرگبینی.
نمونهاش را ببینید در ماجرای کتیبههای موسوم به داریوش و خشایارشا. متنهایی که حتی یک واژهاش برای فارسیزبان امروز قابل فهم نیست، اما گویشوران گجراتی در هند بدون واسطه آنها را درک میکنند. با اینحال، این کتیبهها را در کتابهای فارسی، به عنوان «نخستین سند زبان فارسی» جا میزنند! این همان منطق استعمارگران است که تاریخ ملتها را میربایند، تحریف میکنند، به نام خود مینویسند و بر آن بناهای قدرت میسازند.
پانفارسیسم با زبانی مصنوعی و بیریشه که آن را «معیار» مینامد، نه تنها زبانهای ملی ملتهای غیر فارس را سرکوب میکند، بلکه اکنون گذشتهی تاریخی را نیز هدف گرفته است. در این نگاه، هرآنچه تاریخیست، باید فارسی باشد؛ و اگر فارسی نیست، باید یا نابود شود یا در قالبی جعلی به فارسی تحویل داده شود. هخامنشیانی که اگر واقعاً وجود تاریخی داشتهاند، احتمالاً به زبانی از شاخهی هندو سخن میگفتهاند، در ذهنیت پانفارسیستی به شاهان «ایرانشهری» بدل میشوند. گویی زمان، جغرافیا، زبان و تمدن، همگی باید تابع محتوای کتابهای درسی رژیم ایران باشند!
این جماعت، با وقاحتی بیحد، گذشته را بازنویسی میکنند تا حال بیریشهی خود را مشروع جلوه دهند. همانند دیکتاتورهای جهان سومی که با فتوشاپ خود را در قابهای تاریخی جا میزنند، پانفارسیستها نیز در حال ساختن کاریکاتوری از تاریخاند. آن هم تاریخی که نه به درد شناخت میخورد، نه به درد هویت؛ فقط ابزاریست برای تحقیر دیگران و توجیه سلطه.
تفکر ایرانشهری ذاتاً استعماریست؛ نه تنها استعمار زبان و فرهنگ، بلکه استعمار حافظهی تاریخی ملتها. حافظهای که باید تورکها، بلوچها، عربها، گیلکها و سایر ملتهای غیر فارس را به فراموشی بسپارد؛ باید بپذیرد که گذشته، حال و آینده فقط از آنِ زبان فارسیست. این یک برنامهی نظاممند برای فراموشی و انکار دیگران است؛ یک نوع مهندسی حافظه که از دیوارهای باستانی گرفته تا حروف الفبا، در خدمت حذف تنوع تاریخی این این سرزمینهای اشغال شده است.
اما حقیقت را نمیتوان برای همیشه در زندان سانسور و جعل نگه داشت. کتیبه هایی که زبانشان امروز در گجرات هند زنده است آینه ای ست که چهره ی ناهماهنگ جعلی و مضحک پان فارسیسم را با تمام زشتی اش نشان میدهد آینه ای که ثابت میکند دروغ بله پان فارسیسم تاریخی هرگز نمیتواند جای واقعیت را بگیرد برای خود ساخته اما نه از جنس حقیقت بلکه از جنس کارتون از جنس نقشه هایی که با فوتوشاپ رنگ شده اند از زبانهایی که نه گوینده دارند و نه شنونده این تاریخ پوشالی در نخستین نسیم حقیقت فرو خواهد ریخت؛ همان گونه که همیشه دروغ فرو می ریزد
@gunaztv2004