ای به جان افکنده در لیل و نهار
در هوای درهم و دینار نار
هرگز از دینار دین ناری به دست
دین به دست آور که دینار است نار
جستهام کار جهان را مو به مو
دیدهام رفتار او را تار تار
نیست کاری جز خیانت کار او
کی کند عاقل به خائن اعتبار
بستی از مستی بدین خرمُهره مِهر
گشتی از غفلت بدین اغیار یار
ای به غفلت در بیابان عدم
تو به خواب و همرهان بستند بار
میرسد از کاروان بانک رحیل
سوی این آواز یک دم گوش دار
رو سعادت جوی از حسن عمل
تا به زشتی مینیابی اشتهار
چند باید بهر یک نانی نمود
جان هر مظلومی از آزار زار
از مکافات عمل غافل مشو
گندم از گندم بروید جو ز جو
صامت بروجردی
#غزلپارسی
•
GreenWich 🌻