کیست در شهر که چون روی تو را خواهد داشت؟
خنده و خلق خوش و خوی تو را خواهد داشت؟
هرچه کتمانِ حضورت بکنم باز لباسم
عطر پیراهن خوشبوی تو را خواهد داشت
دل کنار آمده با درد فراق تو ولی
حسرت شانه به گیسوی تو را خواهد داشت
من تنفّس به هوای دگری نتوانم
سینه ام تا به ابد بوی تو را خواهد داشت
می روم تا نشود خاطرت آزرده ولی
زندگی راه فقط سوی تو را خواهد داشت...
«ایمان»
ایمان محمدخانی
کتاب: حرفهای جامانده...
تهیه کتاب:
@immt7447