اقا یه خاطره ی دیگه من معینم ۱۶ ساله گفتم بهتون راجب عمم این راجب فامیل های پسرمونه پا یه فامیل داریم اسمش علیه سفیده بعد من اینو بردم تو اتاق داشتم ور میرفتم میمالوندمش یه دفعه داداشاش اومدن تو اتاق ۴ تا داداش داره اسماشون حسین طاها محمد رضا به غیر از علی همه ۱۷ سالشوته بهم گفتن چه گوهی میخوری گفتم با علی دارم بازی میکنم گفت گوه خوردی تهدیدم کردن منو بردن تو اتاق درو بستن دستمم بستن ریدم تو خودم منو هی انگشت میکردم خواهرمو گرفتن جلوم کردم من بی غیرت نیستم ولی کردن خواهرمو الان ۲ تا بچه داره خواهرم منم سریع کیر همشونو خوردم خواهرم کص داد مامانم اومدتو گفتم مامان اینا دارن تجاور میکنن بهمون مامانم کاندوم آورد داد به فامیلامون منو گرد😔😔😔😔😔😔😔