سلام . من کارنم خاطرمم برمیگرده به همین ماه پیش البته پروسه مخ زنی برمیگزده به اول مهر .. من عاشق پاهای گندم سایز بزرگ کلا دختر غول پیکر . این شد خلاصه گفتم دیگه هرجور شده باید اوکیش کنم.. سرچ کردم چنذ تا باشگاه والیبال و بسکتبال تو شهر خودم پیدا کردم..زنگ زدم تایم های زنونه شونو درآوردم.. هرزگاهی بیکار بودم میرفتم دم در چند تا شون (هر روزی که میرفتم یکی)منتظر میشدم ..هم وقتی میومدن هم وقتی میرفتن
چند باری رفتمو اومدم چند تاشونو بررسی کردم تا اینکه یکیو پیدا کردم دقیقااا تایپ خودم
دختره هم قد خودم بود یکم کوتاه تر شاید مثلا ۵ سانت
چشمای درشت مشکی موهای مشکی
دستاش لاک قرمز و مشکی بدن تو پر ورزشکاری اصلا نگوو...
نمیدونستم چندسالشه انگار یکم ازم بزرگتر بود (من ۲۱سالم اما ظاهر و استایلم ۷_۸سال ببشتر نشونم میده)
پاهاشم که گفتم حتما حتما اونجوریه که میخوام...
دیگه قفلی زدم رو اون باشگاه خاص بقیه رو ول کردم ..هر روز یجای خاص وامیستادم نگااش میکردم طوری که اونم منو ببینه اما جوری که شک نکنه .. طوری که انگار منم اینجا روز های زوج کار دارم ..من به جزییات خوب دقت میکنم.. وضعیت مالیشچ تقریبا فهمیدم و چن تا اخلاق دیگه.. حدود ۱هفته ای گذشت فقط ما گاهی چش تو چش میشدیم اون میرفت داخل و من با یه کوله پشتی طوری پرسه میزدم که منتظر کسیم .. تا اینکه
ی روز که از ماشیننش پیاده شد که بره داخل دیدم توپشو که هرروز باخودش میبرد داخل رو صندلی شاگرد جا گذاشت و یکم مثل روزای قبلش نبود . درو که بست و پیاده شد (لعنتی روسریم نداشت اون گردن توپر وسکسیش میدرخشید) گفتم توپتو نبردیاا☝️😄
(والیبال کارمیکرد)
دیدم یهو برگشت نگام کرد..اول با تعجب
منم ی لحظع ریدم
بعد دیدم اروم خندید گفت آره اخه امروز تمرین ندارم فقط یکم میخوام گرم کنم و
گفتم انگار خیلی وقته کار میکنی درسته؟
گفت یه چند سالی میشه و و
خلاصه بحثو سوسکی و جذاب بردم سمت شماره
برخلاف انتظارم اقا خیلی روال بود 😂😐
قبول کرد
گرفتم شماره رو و آقا تو فلان جام عروسی بود
چند روزی چت کردیمو از هم شناخت پیدا کردیم
فهمیدم ۵سال ازم بزرگتره منم بهش گفتم اما باورش نمیشد تا کارت شناسایی نشون دادم😂
و خب کارمو خوب انجام داده بودم گفت اصلااا هنوزم حس نمیکنم سنت کمتره و غیره
ازدواج کرده بود و طلاق گرفته بود پرده هم نداشت و من دیگه مردم 😂😍 و با خواهرش زندگی میکرد .. البته وضعیت مالی خوبیم دارن
فقط خواهره خیلی گیر و غیرتیه
تا هییی صحبت کردیم تا حرف کم آوردیم بلاخره و بحث رفت سمت مسائل جنسی و
منم رک و محترمانه حسمو گفتم البته با زبون بازی...
گفتم ی سوال بپرسم اخر شبی یکم تخیل به کار ببفته 😂
گفت بگو ..گفتم اگه من پیشت باشم به اندازه ی بند انگشت ازم میترسی؟
گفت نه چزا بترسم
گفتم ایولللل همینه 😂
کفتم آخه اون اندازه شدمم واقعا نمیترسیدی؟
گفت تازه تو باید بترسی و فلان گفتم من چراا
گفت خب مشخص من بزرگترمو فلان😂
گفتم خب باشی که چی گفت لهت میکنم خبب
گفتم ایولللل همینه
گفتم هه چجوری مثلا 😐😂
گفت با پام دیگه سرنخو گرفتمو لاس زدیم یکم سرنخو گرفتمو دیگه بهش گفتمو فهمیدو
ی دیت تو ماشین رفتیم پاهاییو داد بغلم که تا حسش کردم بغلم ضربانم رفت بالا
اوففف انگشتای در عین حال بزرگ و کشیده قوس کف پا زیر پاهاش یعنی کفشون خیلییییی نرمممه خیلییی با لاک قرمز و آبی یکی در میون
خلاصه الان باکله تو عسل رفتم
البته زیادم صبر کردم اعتماد کنه
یعنی ببین اولین باره اشو با جاش بردم
دختره هم ی داف سکسی ورزشکاره هم ماشین داره هم با حسم اوکیه هم سایز پاهاش ۴۲
پردم نداشت
ولی لعنتی خواهرش خیلییی گیره ازش خیلی بزرگتره
کلا تو این مدت ۲بار تونستم ببینمش ولی خدایی بغلش خوابیدن تو ماشین تو این سرما لای اون موجود زیبای نرم داغ و سکسی میارزه حتی اگه ماهی ۱یا ۲بار
سکسم باهم داشتیم بعدا حال داشتم میزارم
ولی اینو خودش بهم گفت چون ازش پرسیدم و گفتم فک نمیکردم شمارتو بدی گفت چرا
گفتم هم زیباییت و سنت و و و.
گفت اتفاقا من همش فک میکردم شانس ندارم یا زشتم
فهمیدم ما پسرا از دختری که خیلیی از نظرمون اوکیه نمیریم پیشنهاد بدیم چون میگیم یا میرینه بهمون یا قطعا باکسیه..
امتحان کنین بلاخره یکی اینجوری پیدا میشه باهاتون مچ شه
چند باری رفتمو اومدم چند تاشونو بررسی کردم تا اینکه یکیو پیدا کردم دقیقااا تایپ خودم
دختره هم قد خودم بود یکم کوتاه تر شاید مثلا ۵ سانت
چشمای درشت مشکی موهای مشکی
دستاش لاک قرمز و مشکی بدن تو پر ورزشکاری اصلا نگوو...
نمیدونستم چندسالشه انگار یکم ازم بزرگتر بود (من ۲۱سالم اما ظاهر و استایلم ۷_۸سال ببشتر نشونم میده)
پاهاشم که گفتم حتما حتما اونجوریه که میخوام...
دیگه قفلی زدم رو اون باشگاه خاص بقیه رو ول کردم ..هر روز یجای خاص وامیستادم نگااش میکردم طوری که اونم منو ببینه اما جوری که شک نکنه .. طوری که انگار منم اینجا روز های زوج کار دارم ..من به جزییات خوب دقت میکنم.. وضعیت مالیشچ تقریبا فهمیدم و چن تا اخلاق دیگه.. حدود ۱هفته ای گذشت فقط ما گاهی چش تو چش میشدیم اون میرفت داخل و من با یه کوله پشتی طوری پرسه میزدم که منتظر کسیم .. تا اینکه
ی روز که از ماشیننش پیاده شد که بره داخل دیدم توپشو که هرروز باخودش میبرد داخل رو صندلی شاگرد جا گذاشت و یکم مثل روزای قبلش نبود . درو که بست و پیاده شد (لعنتی روسریم نداشت اون گردن توپر وسکسیش میدرخشید) گفتم توپتو نبردیاا☝️😄
(والیبال کارمیکرد)
دیدم یهو برگشت نگام کرد..اول با تعجب
منم ی لحظع ریدم
بعد دیدم اروم خندید گفت آره اخه امروز تمرین ندارم فقط یکم میخوام گرم کنم و
گفتم انگار خیلی وقته کار میکنی درسته؟
گفت یه چند سالی میشه و و
خلاصه بحثو سوسکی و جذاب بردم سمت شماره
برخلاف انتظارم اقا خیلی روال بود 😂😐
قبول کرد
گرفتم شماره رو و آقا تو فلان جام عروسی بود
چند روزی چت کردیمو از هم شناخت پیدا کردیم
فهمیدم ۵سال ازم بزرگتره منم بهش گفتم اما باورش نمیشد تا کارت شناسایی نشون دادم😂
و خب کارمو خوب انجام داده بودم گفت اصلااا هنوزم حس نمیکنم سنت کمتره و غیره
ازدواج کرده بود و طلاق گرفته بود پرده هم نداشت و من دیگه مردم 😂😍 و با خواهرش زندگی میکرد .. البته وضعیت مالی خوبیم دارن
فقط خواهره خیلی گیر و غیرتیه
تا هییی صحبت کردیم تا حرف کم آوردیم بلاخره و بحث رفت سمت مسائل جنسی و
منم رک و محترمانه حسمو گفتم البته با زبون بازی...
گفتم ی سوال بپرسم اخر شبی یکم تخیل به کار ببفته 😂
گفت بگو ..گفتم اگه من پیشت باشم به اندازه ی بند انگشت ازم میترسی؟
گفت نه چزا بترسم
گفتم ایولللل همینه 😂
کفتم آخه اون اندازه شدمم واقعا نمیترسیدی؟
گفت تازه تو باید بترسی و فلان گفتم من چراا
گفت خب مشخص من بزرگترمو فلان😂
گفتم خب باشی که چی گفت لهت میکنم خبب
گفتم ایولللل همینه
گفتم هه چجوری مثلا 😐😂
گفت با پام دیگه سرنخو گرفتمو لاس زدیم یکم سرنخو گرفتمو دیگه بهش گفتمو فهمیدو
ی دیت تو ماشین رفتیم پاهاییو داد بغلم که تا حسش کردم بغلم ضربانم رفت بالا
اوففف انگشتای در عین حال بزرگ و کشیده قوس کف پا زیر پاهاش یعنی کفشون خیلییییی نرمممه خیلییی با لاک قرمز و آبی یکی در میون
خلاصه الان باکله تو عسل رفتم
البته زیادم صبر کردم اعتماد کنه
یعنی ببین اولین باره اشو با جاش بردم
دختره هم ی داف سکسی ورزشکاره هم ماشین داره هم با حسم اوکیه هم سایز پاهاش ۴۲
پردم نداشت
ولی لعنتی خواهرش خیلییی گیره ازش خیلی بزرگتره
کلا تو این مدت ۲بار تونستم ببینمش ولی خدایی بغلش خوابیدن تو ماشین تو این سرما لای اون موجود زیبای نرم داغ و سکسی میارزه حتی اگه ماهی ۱یا ۲بار
سکسم باهم داشتیم بعدا حال داشتم میزارم
ولی اینو خودش بهم گفت چون ازش پرسیدم و گفتم فک نمیکردم شمارتو بدی گفت چرا
گفتم هم زیباییت و سنت و و و.
گفت اتفاقا من همش فک میکردم شانس ندارم یا زشتم
فهمیدم ما پسرا از دختری که خیلیی از نظرمون اوکیه نمیریم پیشنهاد بدیم چون میگیم یا میرینه بهمون یا قطعا باکسیه..
امتحان کنین بلاخره یکی اینجوری پیدا میشه باهاتون مچ شه