#اعتراف
#پسرونه
سلام پسرم
اقا منو داداشم دوتاتیم داشتیم(من تیم خودم اونم تیم خودش) میرفتیم سالنِ والیبال😂
یروز یکی از بچه ها ک تیم ما بود گفت من دیگ نمیام. یکی از یارای داداشم ۳۵سالش بود و خیلی مرد اروم و مثبتی بود اسمشم مجتبی بود گفت من یکیو میارم
اقا این یکیو اورد رید تو تیممون 😂
سالن ک تموم شد گفتم اقا مجتبی این خیلی داغون بود.
پولشو من میدم نیارش
از کجا پیداش کردی؟
این در اصل یار شما بود
ما ۵ نفر بودیم شما ۷ نفر
اقا مجتبی ام سرشو انداخته بود پایین هی تایید میکرد میگف بله حق باشماست😂😂
اومدیم خونه یهو داداشم گف داداشِ مجتبی اصلا بازی بلد نبودا
گفتم داداشش کیه؟ گف همون پسره ک اورده بود باهاتون دیگ😂
همونجا که قرمز کردم
شب قبل خابم هی یادم میوفتاد میخندیدم .از خجالت پیش خودم عرق میکردم😂😂
فرداشم هرجور حساب کردم دیدم نمیتونم دیگ با اقا مجتبی چشم تو چشم بشم تو گروه پیام دادم من دیگ نمیام والیبال😂
#پسرونه
سلام پسرم
اقا منو داداشم دوتاتیم داشتیم(من تیم خودم اونم تیم خودش) میرفتیم سالنِ والیبال😂
یروز یکی از بچه ها ک تیم ما بود گفت من دیگ نمیام. یکی از یارای داداشم ۳۵سالش بود و خیلی مرد اروم و مثبتی بود اسمشم مجتبی بود گفت من یکیو میارم
اقا این یکیو اورد رید تو تیممون 😂
سالن ک تموم شد گفتم اقا مجتبی این خیلی داغون بود.
پولشو من میدم نیارش
از کجا پیداش کردی؟
این در اصل یار شما بود
ما ۵ نفر بودیم شما ۷ نفر
اقا مجتبی ام سرشو انداخته بود پایین هی تایید میکرد میگف بله حق باشماست😂😂
اومدیم خونه یهو داداشم گف داداشِ مجتبی اصلا بازی بلد نبودا
گفتم داداشش کیه؟ گف همون پسره ک اورده بود باهاتون دیگ😂
همونجا که قرمز کردم
شب قبل خابم هی یادم میوفتاد میخندیدم .از خجالت پیش خودم عرق میکردم😂😂
فرداشم هرجور حساب کردم دیدم نمیتونم دیگ با اقا مجتبی چشم تو چشم بشم تو گروه پیام دادم من دیگ نمیام والیبال😂