تراس dan repost
حتی اگر در اوج قلهی زندگی هم وایساده باشی، باز هم گاه و بیگاه سردی حفرهای خالی توی قلبت تیر میکشه، بخاطر همهی صمیمیتهای رها شده، بخاطر همهی دوستیهایی که برای خاطرهشدن عجله داشتن، و برای تمامی خوشیهایی که اونقدر زود گذشتن که به راحتی میشه در حقیقتشون تردید کرد، ولی هر چقدر هم که از زندگی بگی و بخونی و بنویسی باز باید بهش برگردی، برای زندگیکردن فقط باید زندگی کرد، با بیوقفه دلنبریدن از اینهمه فرداهای ممکن و بیتضمین، و هنوز خستهنشدن از تمامی همین تحملکردنهای ممتد و مستمر، با واقعیت که نمیشه کشتی گرفت، یعنی میشه، اما همهی مسابقهها که داور ندارن
•سبیدو
•سبیدو