⭕️
درسهای جیمی کارتر ✍️ مقاله "درسهای جیمی کارتر برای آمریکا درباره خاورمیانه" به قلم نیل هیکس یکی از بهترین مقالاتی بود که در این روزها خواندم. نگاه ناب حقوق بشری به سیاست بینالملل که فقدان آن جهان را جهنم میکند. فقدان این نگاه، عامل "غزه ای شدن جهان" و اخلاق و سیاست است.
The article "Jimmy Carter's Lessons for the Middle East in America" by Neil Hicks was one of the best articles I have read these days. The pure view of human rights on international politics, the absence of which makes the world hell. The lack of this view is the cause of the "Gazaization of the world" and ethics and politics.
https://dawnmena.org/jimmy-carters-lessons-for-america-in-the-middle-east/ نیل هیکس مدیر ارشد وکالت در موسسه مطالعات حقوق بشر قاهره است که در حال حاضر در بروکسل مستقر است. او بیش از ۴۰ سال روی مسائل حقوق بشر در خاورمیانه و شمال آفریقا کار کرده، از جمله در عفو بین الملل.
ترجمه خلاصه شده ای از مقاله را در زیر می آورم:
جیمی کارتر، اولین رئیسجمهور آمریکا بود که تحت تأثیر حوادث خاورمیانه قرار گرفت. برای کارتر که اواخر ماه گذشته در سن ۱۰۰ سالگی درگذشت، انقلاب سال ۱۹۷۹ ایران و به ویژه بحران گروگانهای آمریکایی ها در حمله پس از انقلاب به سفارت آمریکا در تهران رخ داد که از کنترل کاخ سفید خارج شده بود.
هنگامی که رونالد ریگان در سال ۱۹۸۰ کارتر را شکست داد، سیاست انتقام از جمهوری اسلامی را آغاز کرد. ماجراجوییهای ریگان منجر به بمباران پادگان تفنگداران دریایی آمریکا در بیروت به قیمت جان ۲۴۱ آمریکایی و خروج تحقیرآمیز نیروهای آمریکایی از لبنان شد که به ظهور حزبالله شتاب داد. پرزیدنت جورج اچ دبلیو بوش سپس اتحاد واشنگتن با عربستان سعودی و پادشاهی های خلیج فارس را تقویت کرد که تبدیل به یکی دیگر از گلوله های زهرآگین سیاست منطقه ای ایالات متحده شد.
با بازگشت دموکرات ها به قدرت در واشنگتن در سال ۱۹۹۳، رئیس جمهور بیل کلینتون تصور می کرد که راه حلی برای مناقشه اسرائیل و فلسطین از طریق توافق نامه اسلو بیاورد، اما در عوض به اسرائیل قدرت داد تا اشغال غیرقانونی خود از سرزمین های فلسطینی در کرانه باختری، بیت المقدس شرقی و شرق را گسترش دهد. جانشین کلینتون، رئیس جمهور جورج دبلیو بوش، به حملات ۱۱ سپتامبر با یک "جنگ فاجعه بارجهانی علیه تروریسم" پاسخ داد که به اقتدارگرایی در سراسر جهان، به ویژه در خاورمیانه و بی ثباتی دامن زد. در کنار تامین امنیت دسترسی به نفت و ارائه حمایت بی قید و شرط از اسرائیل. بوش با حمله و اشغال فاجعه بار عراق، ادعای آمریکا و غرب را مبنی بر مدافع حقوق بین الملل بودن لکه دار کرد.
پرزیدنت باراک اوباما قول داد که اشتباهات دوران بوش را اصلاح کند، اما پس از آن نتوانست به چالش حمایت از آرمان های مشروع مردم در سراسر خاورمیانه برای آزادی و کرامت در جریان خیزش های بهار عربی پاسخ دهد. بین آنها، رئیس جمهور دونالد ترامپ و جو بایدن پس از آن بازگشت طالبان به قدرت را در افغانستان به ارمغان آوردند، پایان تلخ طولانی ترین جنگ آمریکا. بایدن نتوانست پاسخ ویرانگر اسرائیل به حمله حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ را مهار کند، و تسلیحات و حمایت آمریکا را برای ادامه درگیری اسرائیل در لبنان، یمن و فراتر از آن فراهم کرد، در حالی که ایالات متحده را در نسل کشی فلسطینیان در غزه شریک ساخت.
کارتر به اعتبار بسیار زیاد خود، در دهههای پس از ترک ریاستجمهوری، رویکردی متفاوت در تعامل آمریکا با خاورمیانه داشت، که اغلب به عنوان صدایی تنها در میان روسای جمهور سابق و اکثر سیاستمداران آمریکایی بود. این منطقه ای است که منشأ درد، شکست و تحقیر بسیاری برای ایالات متحده و ویرانی و رنج برای کل جوامع تخریب شده توسط سلاح های آمریکایی و جنگ های آمریکایی بوده است.
کارتر به سابقه خود مبنی بر از دست ندادن یک سرباز آمریکایی در درگیری در دوران ریاست جمهوری خود افتخار می کرد. از این نظر، او با همه جانشینان خود که اغلب به قدرت نظامی آمریکا به عنوان راه حلی برای مشکلات منطقه ای روی آوردند، تفاوت داشت، اما متوجه شد که مشکلات سیاسی حل نشده نمی توانند به این راحتی مورد بمباران قرار گیرند.
دوم، کارتر در برقراری صلح عادلانه بین اسرائیلیها و فلسطینیها جدی بود، و از این اشتباه که منافع آمریکا بدون قید و شرط از اسرائیل بدون توجه به آنچه انجام میداد، به بهترین وجه تامین میشود پرهیز می کرد. زمانی که توافقنامه کمپ دیوید امضا شد، به طور گسترده در منطقه به عنوان تسلیم مصر در برابر اسرائیل و خیانت به مردم فلسطین تلقی شد.