#اعتراف
سلام
حرف از خراب کردن فرش های مامانا شد گفتم منم بگم.. حدودا ۱۴ سالم بود اومدم با جوهر صورتی، خطاطی کنم از اونجایی که خیلی شل دستم، این جوهره یه قطره اش ریخت رو فرش منم از ترس مامانم که گفتم ببینه پاره ام میکنه اومدم با پارچه پاکش کنم بیشتر پخش شد😐🤦♀
رفتم آب و لگن و پودر آوردم تا فرشو بشورم، با بدبختی شستمش و تقریبا تمیز شد عصر مامان اینا برگشتن دیدن فرش جمع شده یه گوشش خیسم هست گفتن چی شده؟ گفتم خواهرم (که اون موقع ۱۲ سال داشت و ظهر رفته بود مدرسه و هنوز تعطیل نشده بود) روش شاشیده😂😂
سلام
حرف از خراب کردن فرش های مامانا شد گفتم منم بگم.. حدودا ۱۴ سالم بود اومدم با جوهر صورتی، خطاطی کنم از اونجایی که خیلی شل دستم، این جوهره یه قطره اش ریخت رو فرش منم از ترس مامانم که گفتم ببینه پاره ام میکنه اومدم با پارچه پاکش کنم بیشتر پخش شد😐🤦♀
رفتم آب و لگن و پودر آوردم تا فرشو بشورم، با بدبختی شستمش و تقریبا تمیز شد عصر مامان اینا برگشتن دیدن فرش جمع شده یه گوشش خیسم هست گفتن چی شده؟ گفتم خواهرم (که اون موقع ۱۲ سال داشت و ظهر رفته بود مدرسه و هنوز تعطیل نشده بود) روش شاشیده😂😂