👁🗨
#چاغداش
۱۴۰۳/۸/۲۷
#چاغداش_موسیقی
□ سرنوشت زبان ترکی قشقایی در کار و بار اهالی موسیقی
#کامبیز_نجفی
خنیاگران قشقایی افزون بر کار و بار هنری و گسترش موسیقی، کنشی مهم در نگاهداری و جابهجایی شعر قشقایی به نسلهای پسین خود داشتهاند، چندانکه برخی از شعرهای گردآوریشده، از دهان آنان به کشکول گردآوران شعر قشقایی راه برده است.
مهم دیگر اینکه، افزون بر پرورش گوش مردمان برای دریافت موسیقی فاخر و کارکشته و هنری، میتوانند در بازشناسایی شعر قشقایی و دریافت شعر بد و نازل از شعر خوب و والا نیز کارساز باشند.
خنیاگران همچنین شعر شاعران را نیز به درون جامعه میبرند. از اینروی، کنشی پر مهم در نگاهداری، آموزش و گسترش شعر قشقایی دارند؛ و از پی این تاثیرگذاری، باری وزین بر دوش و کاری مهم در دست دارند و آن، شناخت و بازشناسی شعر پرمایه از شعر بیمایه و گسترانیدن هنر جدی شعر در نزد مخاطبان است.
خنیاگران کلان و وزین همچون استاد شجریان، مایهی پیوند بیشتر و ژرفتر مردم ایران با حافظ، سعدی، مولوی، خیام، باباطاهر، فریدون مشیری، هوشنگ ابتهاج و ... شده بود و در شناخت شعر سزاوار و دلبستگی مردمان ایران با زبان و شعر فارسی و گزینش شعرهای ارجمند کارساز شد. علیرغم این کارسازی موسیقی بر شعر، ولی در قشقایی آهنگساز و آوازخوانی چندان که زبان ترکی را یک دغدغه و رسالت برای خویش باز شناخته و مایهی گسترش شعر ترکی در قشقایی شده و در این جستار کوشیده باشد، سراغی نداریم.
در کنار شماری از کوشندگان موسیقی که ارج و نیاز شعرِ شاعرانه، شایسته و سزاوار را دریافتهاند، ولی شماری کم و بیش از آنانی که امروز صدای آنان را میشنویم، هرچند و شاید در هنر موسیقی، شنیدنی باشند، ولی بیتعارف، در ادبیات، کسانی آموخته، شناسا و ورزیده نیستند. برخیشان بیبرو برگرد آشنایی ژرف با ادبیات ندارند و تا کنون همنشین جدی، پیگیر و جستجوگر هنر شعر نبودهاند. خنیاگری که مطالعه و کاوش جدی در شعر ترک و فارس و جهان نداشته باشد، آرایههای ادبی و برتریهای شعر عالی و سببهای پسندیدگی شعرهای نامدار و ماندگار را نداند، در ژانر ترانه جستجو نکرده باشد، پیوند ترانه و موسیقی را چندان نشناسد، کارهای نامدار موسیقی را از نگر ترانه نکاویده باشد، نام و کار و بار چند شاعر ترک و فارس و جهان را نداند، بدیهیست که در گزینش شعر برازنده و پسندیده برای موسیقی خود، نابلد باشد.
کار برخی خوانندگان گاهی آنچنان نقصان میگیرد که بهمایهی نداشتن آشنایی با مقدمات زبان ترکی، واژگان را حتا نادرست بیان میکنند و مثلن کلمههای "گؤز را گئز، چای را چئی، ائل را ایل، کیل را کِل، قیزلار را قیزلر، داشلار را داشلر، قالایدیم را قالَیدیم، سهویرم را سئویرم، اوتورموشام را اوتورمیشم،" بیان میکنند. آنانکه اندک آشنایی با قواعد زبان ترکی داشته باشند، به نیکی در مییابند که این بیان و تلفظها تا چه اندازه نازییا، ناموزون حتا مضحک است.(۱) (زیرنویس: به این هنرجویان گرامی پیشنهاد میشود پیش از اجرا، از یک ادبیاتچی کاربلد بخواهند که شعر را برای ایشان بخوانند و ضبط کنند و خواننده به همان سان بیان کند. این آسیب، تنها در موسیقی شنیده نمیشود، بلکه بسیاری از فعالان مجازی در حوزهی طنز، فولکلور و بهنام مدلینگ و ... در بیان درست اسمها،فعلها، پسوندها، چیدمان دستوری زبان ترکی و ... دچار اشتباههای زیادی هستند.
برکنار از چند و اندک موسیقیکار قشقایی که در کار موسیقی و ترانه، عمیقترند و نگاهی ریزبین و شعرشناس و پر وسواس در گزینش شعر دارند، گاهی و اغلب به خوانندگان و ترانههایی با شعرهای چندان نازل و ناشعر بر میخوریم که بیمایگی و ابتذال آن مایهی شگفتی و البته بیزاری میشود. شبکههای مجازی از جمله اینستاگرام بر این میانمایگی و فرومایگی دامن میزنند و موسیقی، شعر، طنز، رقص و ... را تا ابتذال و بیمایگی فرو کاهیده است.
پارهای این نیاز را در یافتهاند که برای گذر از مقامها و تصنیفهای مکرر، شیوهای نو در موسیقی پی افکنند و پس در پی شعری دگرسان با شعر پیشینیانند و از اینروی، در جستوجوی شعری دگرسانند؛ ولی از آنجا که ژانر ترانه در قشقایی، هنری آزموده، کارکرده و بر آمده نیست و ترانهسرایی بهنام یک ژانر هنری هنوز پدید نیامده، چیزی دلآرا فرا دست نمیآید و بهگوش نمیرسد.
از شایستگیها و بایستگیهای خنیاگران کاربلد، برگزیدن شعرهای شاعرانه و ورز خورده و استوار است، چنانکه شجریان، مشکاتیان، علیزاده، همایون خرم، انوشیروان روحانی و...