#از_برهان_بپرس
#نقل_فضایل_از_کتب_مخالفین
✅ علم امام
✧✿﷽✿✧┅✧┅┄┄
#قسمت_پنجم
بیان داشتیم به حساب روایات، میشود منابع علم امام علیهالسلام را به دو دسته تقسیم نمود:
1- به صورت کتبی؛
2- به صورت غیر کتبی.قسم کتبی، را که شامل کتاب و سنت، احادیث نبوی و مخصوصاً کتاب جامعه است تا حدودی بررسی نمودیم؛
و اما پیش از ورود به قسم مفصل غیر کتبی چند نکته را باید به ذهن بسپاریم:🔸نکتۀ اول اینست که در بارۀ ائمه روایات زیادی هست که «اَنَّهم ِلا یَحکُمون اِلا بالکتابَ و السنة»=یعنی اینکه ائمه ع فقط بر اساس کتاب و سنت حکم و عمل بیان میکنند؛ برای مثال این روایت از کتب عامه نقل شده است:
«علي الآخذ بسنة رسول الله ص»(
احقاق الحق ج۴ص۶ - تصویر الحاقی) ؛
یعنی اینکه امیرالمؤمنین ع آن کسی هستند که به سنت رسول اکرم ص عمل میکنند.حال این که ائمه ع بر اساس کتاب و سنت حکم شرعی بیان می فرمایند یعنی چه؟
←
یعنی حکم از راه پیغمبر اکرم ص به ائمه ع رسیده است. حکم جدیدی که از راه پیامبر اکرم ص به آنها نرسیده باشد دریافت نخواهند کرد؛←معنایش این است که برای ابلاغ حکم جدید، شخص باید «نبی» باشد.
منتهی علم ائمه اطهار ع به کتاب با علم ما تفاوت دارد.←قرآن را آن گونه میدانند که خدا میخواهد که بدانند. ما قرآن را آن گونه میدانیم که فهم ما اقتضا میکند. این دو فهم از زمین تا آسمان با هم تفاوت دارند. سنت پیغمبراکرم ص آن گونه که به آنان رسیده، همه را بدون اشتباه و خطا آگاهند؛ و میدانند؛ اما افراد عادی مثل ما ، آنچه را که از پیغمبر اکرم ص رسیده؛ یک صدم آن را میدانیم؛ آن هم با صدها اشتباه و خطا. تفاوت مطلب این است.
🔻نتیجتاً، یک مطلب از این واضح میشود؛ و آن اینکه اگر بنا بود امامت فقط و فقط علم به احکام بود، امام ع به این همه منابع علمی دیگر نیاز نداشت.
اینکه امام ع محدَّث است؛ ملائکه با ایشان سخن میگویند. شب جمعه چگونه میشوند؛ روز قدر چگونه میشوند. مَلکی هست که اعظم از جبرئیل است؛ و او را «تسدید» میکند و...
اگر بنا بود قوام امامت فقط به احکام باشد، امام ع به این همه منابع علمی مفصل، این همه منابع دیگر نیاز نداشت.آن که در دست و دهان ها افتاده است؛ و اساس آن از دهانهای خبیث و قلمهای خبیث رسیده است؛ که آنها میگویند کار امام این است که فقط احکام بیان کند. امام بنا نیست جز احکام چیز دیگری بلد باشد. این را میگویند تا اینکه بگویند هر کسی هر چه گفت چون شما نمیتوانید تعیین کنید چه کسی درست میگوید یا نادرست، بنابر این هر کسی میتواند امام باشد. اول مطلب را در یک دایرۀ تنگی قرار میدهند. در آن دائره به آسانی میشود گفت که هر کسی میتواند شعر بگوید. افراد عادی هم به حجم شعر نگاه میکنند؛ نه به ارزش شعری؛ نتیجتاً آن گونه میشود که هر بی ذوقی را میشود جای سعدی و فردوسی نهاد. در این جا هم خیلی آسان میشود که مانند شعرا، یک شیخ بی سوادی را جای امام نهاد!
اگر بنا بود آن گونه که برخی سعی دارند رواج دهند، ائمه ع فقط کارشان بیان احکام باشد؛ در آن صورت به این همه منابع علمی احتیاج نداشتند؛ که ملکی ایشان را تثبیت و تسدید بکند.
احکام پیامبر اکرم ص به هر امامی رسیده بود.فرض کنید اگر قرار بود حرمت امام ع به حرمت یک راوی ثقه باشد ، یعنی به اندازهی کسی که هر چه شنیده درست یاد گرفته؛ و عمداً خلاف واقع نمیگوید؛ و اشتباه هم نمیکند؛ در آن صورت دیگر به این همه منابع علمی نیاز نداشتند. اینکه در شبانه روز ملکی همراه امام است که ایشان را تسدید می کند؛ امام محدّث است؛ امام چه است و ... دیگر چه نیازی به این همه کمک الهی داشتند؟
خود این روایات که نشان میدهد بار مسؤولیت امام ع بیش از حد قوای افراد عادی بشر است، میرساند که محدودۀ ائمه ع بالاتر از این حرفهاست. این یک مطلب است.
🔸مطلب دوم این است که در دستان و دهانها افتاده است؛ و
میگویند که اساساً اعجاز به دعاست؛ نه به قدرت و توان. یعنی میگویند پیغمبر اکرم ص با سایرین هیچ گونه تفاوتی نداشته اند. گاهی استدلال به این آیۀ کریمه می کنند:
«قُل انّما اَنَا بشرٌ مثلکم یوحی الیَّ»{کهف/۱۱۰} =بگو من هم مثل شما بشری هستم که به من وحی میشود
❌که بله، پیامبر ص انسانی است که به او وحی میشود؛ و امتیازش بر ما به وحی است. بنابر این اعجاز پیامبر اکرم ص موجب هیچ قدرتی بیش از ما نیست.
تفاوت ایشان با ما این بود که او بنده ای مقرب بود؛ و اگر دعا میکرد خدا دعایش را استجابت میکرد؛ و اساساً انبیاء با سایرین تفاوتی ندارند؛ تا بتوانند باطل را جای حق بگذارند!
←این اساس سخنی است که از وهابیان و #ابن_تیمیه منتشر شده است. در ایران هم در دست و دهان عدهای مغرض و گروهی نادان افتاده است که ائمه ع یا پیامبر اکرم ص بندگان مقرب الهی بودند؛ و تفاوتشان با ما در این بود که دعای آنان مستجاب میشد!
➖در قسمت بعد به نقد این مدعا میپردازیم!
➖➖
@borrhan