ماها همیشه با دلار و طلا و بدبختی‌هامون شوخی میکنیم تا شاید یذره تلخیش برامون کم بشه، ولی هممون میدونیم چقدر اوضاع بده. هممون میدونیم دلار و طلا و گرونی همچین کاری باهامون می‌کنه. من نمیتونم اتفاق تو مترو رو با کپشن «نجات یافتن یک مرد توسط راهبر قطار» پست کنم. داستان فقط این نبود که یک نفر میخواست خودکشی کنه اما راهبر قطار جلوش رو گرفت. من تو این عکس شکستن یه مرد رو میبینم؛ مردی که زیر بار این همه سختی کم آورده. نه که مرد نباشه، نه که ترسو باشه، نه. هیچکدوممون نمی‌تونیم بهش بگیم چرا؟ چون هممون دلیلش رو میدونیم. راستش رسیدن به اینجا از هیچکدوممون دور نیست. هممون ممکنه یکجا بشکنیم؛ ممکنه تحمل حسرت بچه‌هامون رو نداشته باشیم، ممکنه نتونیم اینهمه دوییدن و نرسیدن رو تحمل کنیم. امیدوارم... واقعاً امیدوارم یه روز دوباره روشنایی روز به اینهمه تاریکی تو زندگیمون بتابه. بدوییم، اما برسیم. امیدوارم هیچ مرد و زنی دیگه نشکنه.

@asghar_vila