تکثر، میوهی مدرنیته و موقعیتی است که در آن گروههای مختلف در کنش متقابل با هم در جامعه زندگی میکنند، اما این وضعیت خالی از تنش نیست. چطور میتوانیم مسائل اخلاقی مانند مجازات اعدام یا حقوق اقلیتها را مدیریت کنیم وقتی که گروههای مختلف جامعه دربارهی آنها، نظرها و مواضعی کاملا متضاد دارند و هر کدام بر مواضع خودشان پافشاری میکنند؟
از نظر پیتر برگر، جامعه شناس ِبرجسته و همکار جامعه شناس و فیلسوفش “آنتون زایدرولد”، پاسخ این پرسش و راه حل این چالشها، «تردید» است.
نه تردید فلج کنندهٔ نسبیگرایی که در آن فرد زیر فشار کثرت گیجکنندهٔ گزینههای مختلف قادر نیست هیچ تصمیمی بگیرد، بلکه تردیدی معقول که به ما اجازه میدهد با باورهای اخلاقی محکم پیش برویم بیآنکه تبدیل به فردی متعصب شویم که هر کسی را که مخالف عقایدش باشد، دشمن میداند. چطور ما، چه در مقام فرد و چه جامعه، میتوانیم این نقطهٔ تعادل سهل و ممتنع را بیابیم؟
برگر و زایدرولد در کتاب «اعتقاد بدون تعصب» (که نام اصلی آن «در ستایش تردید» است) نشان میدهند که چطور تکثر میتواند به نسبی گرایی یا بنیادگرایی بینجامد که به نوعی دو روی یک سکهاند.
بنیادگرایی یک اجماع عام درباره باورها و اهداف مطلوب بر جامعه تحمیل میکند بیآنکه جایی برای نظرات متفاوت باقی بگذارد و نسبیگرایی هم اساساً رسیدن به ارزشهای اجتماعی مشترک را غیرممکن میکند.
نویسندگان کتاب مدعیاند که می توان موضعی میانه بین نسبیگرایی و بنیادگرایی اتخاذ کرد؛ نه فقط در حوزهٔ دین و اخلاق بلکه در حوزهٔ سیاست.
به هر تقدیر، «اعتقاد بدون تعصب» درباره این است که چرا عدهای در اعتقاداتی که دارند، خشک و با تعصب برخورد میکنند و چرا عدهای با وجود اعتقادی که دارند، میتوانند حرفهای دیگران را نیز بشنوند و دربارهی آن صحبت کنند.
این پدیدهای است که ما امروز در برخی روابط میبینیم و با خواندن این کتاب میتوانیم بینشی کامل از به وجود آمدن برخی حرکتهای رادیکال و بنیادگرایانه را، به خصوص در منطقهای که کشور ما در آن واقع شده، به دست بیاوریم.
اعتقاد بدون تعصب
پیتر برگر و آنتون زایدرولد
@Tafakkor