وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُواً أَحَدٌ (4)
«و هيچ كس او را همتا نيست» يعني: هيچكس با او هم طراز، مساوي، همانند و همتا نيست و هيچكس با او در چيزي مشاركت ندارد. بنابراين، در اين سوره كريمه:
قيد (احد) عقيده ثنويت و دوگانه پرستي را ابطال ميكند.
اللَّهُ الصَّمَدُ عقيده كساني را ابطال ميكند كه بجز خداوند يكتا به وجود آفريدگار ديگري قايلند چه اگر آفريدگار ديگري وجود ميداشت، در آن صورت حق تعالي در نيازها و حاجات، يگانه مرجع و مقصود خلق نبود.
لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ پندارهاي يهود، نصاري و مشركان را در اين مورد كه براي حقتعالي فرزند قائلند، ابطال ميكند.
وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُواً أَحَدٌ پندار مشركان را در اين مورد كه بتان را همتايان و شركاي حق تعالي تصور ميكردند، ابطال ميكند.
امام رازيرحمه الله ميگويد: اين سوره در حق خداوند متعال، مانند سوره كوثر در حق پيامبر صلّی الله علیه و آله وسلّم لّی الله علیه و آله وسلّم است زيرا طعن مشركان بر پيامبر صلّی الله علیه و آله وسلّم اين بود كه گفتند: محمد ابتر است و بعد از خود فرزند مذكري ندارد و نداشتن فرزند به پندار آنان عيب بود اما از آنجا كه داشتن فرزند، در حق خداوند متعال عيب و نقصي براي اوست لذا طعن به پيامبرش صلّی الله علیه و آله وسلّم را در سوره كوثر رد كرد و طعن در حق خود را در اين سوره، از اين رو در اينجا فرمود: (قل: بگو) تا اين طعنه را از خودش دفع كند در حاليكه در سوره كوثر نگفت: (قل: بگو) بلكه خودش مستقيماً اين طعن و عيب را از پيامبرش دفع كرد. در حديث شريف به روايت بخاري آمده است كه رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «لا أحد أصبر علي أذي سمعه، من الله؛ إنهم يجعلون له ولداً، وهو يرزقهم ويعافيهم: هيچ كس بر آزاري كه شنيده است، شكيباتر از خداوند جلّ جلاله نيست زيرا در همان حال كه مشركان براي او فرزندي قرار ميدهند، او آنان را روزي ميدهد و عافيتشان ميبخشد».
«و هيچ كس او را همتا نيست» يعني: هيچكس با او هم طراز، مساوي، همانند و همتا نيست و هيچكس با او در چيزي مشاركت ندارد. بنابراين، در اين سوره كريمه:
قيد (احد) عقيده ثنويت و دوگانه پرستي را ابطال ميكند.
اللَّهُ الصَّمَدُ عقيده كساني را ابطال ميكند كه بجز خداوند يكتا به وجود آفريدگار ديگري قايلند چه اگر آفريدگار ديگري وجود ميداشت، در آن صورت حق تعالي در نيازها و حاجات، يگانه مرجع و مقصود خلق نبود.
لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ پندارهاي يهود، نصاري و مشركان را در اين مورد كه براي حقتعالي فرزند قائلند، ابطال ميكند.
وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُواً أَحَدٌ پندار مشركان را در اين مورد كه بتان را همتايان و شركاي حق تعالي تصور ميكردند، ابطال ميكند.
امام رازيرحمه الله ميگويد: اين سوره در حق خداوند متعال، مانند سوره كوثر در حق پيامبر صلّی الله علیه و آله وسلّم لّی الله علیه و آله وسلّم است زيرا طعن مشركان بر پيامبر صلّی الله علیه و آله وسلّم اين بود كه گفتند: محمد ابتر است و بعد از خود فرزند مذكري ندارد و نداشتن فرزند به پندار آنان عيب بود اما از آنجا كه داشتن فرزند، در حق خداوند متعال عيب و نقصي براي اوست لذا طعن به پيامبرش صلّی الله علیه و آله وسلّم را در سوره كوثر رد كرد و طعن در حق خود را در اين سوره، از اين رو در اينجا فرمود: (قل: بگو) تا اين طعنه را از خودش دفع كند در حاليكه در سوره كوثر نگفت: (قل: بگو) بلكه خودش مستقيماً اين طعن و عيب را از پيامبرش دفع كرد. در حديث شريف به روايت بخاري آمده است كه رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «لا أحد أصبر علي أذي سمعه، من الله؛ إنهم يجعلون له ولداً، وهو يرزقهم ويعافيهم: هيچ كس بر آزاري كه شنيده است، شكيباتر از خداوند جلّ جلاله نيست زيرا در همان حال كه مشركان براي او فرزندي قرار ميدهند، او آنان را روزي ميدهد و عافيتشان ميبخشد».