مولوی و عرفان


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha
Toifa: ko‘rsatilmagan


مثنوی،فیه مافیه،دیوان شمس، سخنرانی اساتید، معرفی عرفان ها
ادمین
@MolaviAdmin
کانال
@MolaviPoet
.
لینک ابتدا کانال
t.me/molavipoet/1
.
اینستاگرام
Molavipoet
.
خیریه کانال
@hayatmolavi

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


لینک جلسه قبل 👈 اینجا

🔊 فایل صوتی _4


🎬 پدران غایب، فرزندان گمشده

💬 این رنج مشترک و این سیر درباره ی همه ی ماست فارغ از جنسیت. برای همه ی ما فرزندان گمشده، از صمیم قلب آرزوی گره گشایی دارم.

✍گای کارنو- ترجمه فرشید قهرمانی
نشر بنیاد فرهنگ زندگی

🎙دکتر مجتبی شکوری

حجم 4,6MB


🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان


لینک جلسه قبل 👈 اینجا

🔊 فایل صوتی _4


🎬 پدران غایب، فرزندان گمشده

💬 این رنج مشترک و این سیر درباره ی همه ی ماست فارغ از جنسیت. برای همه ی ما فرزندان گمشده، از صمیم قلب آرزوی گره گشایی دارم.

✍گای کارنو- ترجمه فرشید قهرمانی
نشر بنیاد فرهنگ زندگی

🎙دکتر مجتبی شکوری

حجم 3,3,4MB


🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان


🌹🌹
@MolaviPoet

آیه ۱۱۱ سوره اسراء

وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ ۖ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا(۱۱۱)


111. Say: "Praise be to Allah,
Who begets no son,
And has no partner In (His) dominion:
Nor (needs) He any
To protect Him from humiliation: Yea, magnify Him
For His greatness and glory!"

و ای رسول بگو حمد و ستایش خدایی راست که او را هیچ فرزندی نیست و در مُلک آفرینش هیچ کس با او شرکت ندارد و عزت و اقتدار او را نیاز به هیچ دوست و نگهبانی از آزار و تحقیر نباشد. پس تو پیوسته ذات الهی را به برترین اوصاف کمال ستایش کن.(۱۱۱)

[] الحمد لِله که خدا را فرزندی و همسری نیست وگرنه چه کسی برای مـا هـمـسـر و فرزند می‌آفرید و الحمد لِله که او را شریک و یار و همکاری نیست و گرنه چه کسی این موهبت‌ها را خلق می‌کرد. آن کس می‌تواند همه چیز را بیافریند که خود در دایره هیچ چیز محدود نباشد. آفریدگار کُل از کُل مبرّاست و از جزء مبرّاست چنانکه آینه چون هیچ صورتی ندارد می‌تواند هر صورتی را نشان دهد و این یکی از اسرار تنزیه است.
و اگر مردم مسیح یا عزیر را فرزند خدا خوانده‌اند بر طریق مجاز گفته‌اند وگرنه خطا کرده‌اند و امروز نیز مسیحیان دانا و خردمند مسیح را پسر انسان می‌دانند چنانکه جبران خلیل، از مسیحیان لبنان، کتابی با همین عنوان «مسیح پسر انسان» نوشته است و البته هیچ حکیمی نسبت فرزند به معنای رایج به خداوند نمی‌دهد اما گاه تصور می‌رود که آفرینش در حکم زایش خداوند است و ما آدمیان همه فرزندان خدا هستیم. باید گفت این تصور نیز ما را از معنی الهیت دور می‌کند زیرا آن رابطه که بین آفریده و آفریدگار هست بین پدر و مادر و فرزند نیست. فرزند اگرچه از پدر و پدید می‌آید اما وجودی مستقل است و اوصاف و خلقیّات خود را داراست و ای بسا پسران که در مقابل پدر و مادر ایستاده‌اند و دین و اخلاق آن‌ها را نپسندیده‌اند و نپذیرفته‌اند چنانکه ابراهیم از یک طرف و چنانکه فرزند نوح از طرف دیگر. بنابراین مخلوقات از جنس زایش نیستند بلکه به تعبیر محیی‌الدین همه كائنات تجلى ذات حق‌اند و به گفته مولانا:
خلق را چون آب دان صاف و زلال
اندر او تابان صفاتِ ذوالجلال
و اگر گاهی عارفان دختر پادشاه چین را به کنایه دختر خدا خوانده‌اند مقصود وجه جمال و مقام معشوقی خداوند است و تعبیرات شاعرانه از دیرباز جایز شمرده شده است چنانکه گفته‌اند " یجوز للشاعر ما لا يجوز لغير" يعنی برای شاعر چیزهایی جایز شمرده شده که بر دیگران جایز نیست.

[] به همین ترتیب خدا را همسری و جفتی نیست. او در ذات خود کامل است و ما آدمیان اگر همسری اختیار می‌کنیم نشان آن است که بدون او به کمال نمی‌رسیم. همسر متمم و مکمل ماست و خدا عین کمال و تمامیت است امّا معنی همسری و لذّتِ شگفت مصاحبت را نیک می‌داند وگرنه نمی‌توانست چنین همسر نازنینی برای ما آدمیان بیافریند و عالمی را به عشق ،متقابل هر دم حیات تازه بخشد چنانکه بی داشتن فرزند نیز ما را فرزندی آفرید چنان محبوب که به تعبیر هوگو تاج پادشاهی عالم را به یک لبخند او نثار کنیم. و نیز خدا را شریک و سهیمی در پادشاهی عالم نیست. باز به همین دلیل که شریک را برای تکمیل و رفع نقصان و تقویت ضعف‌ها اختیار می‌کنند و خداوند از این نیازها مبرّا است، افزون بر اینکه خداوند عین هستی است و شریک هستی جز هستی چه خواهد بود و هستی با هستی چگونه شریک باشد چنانکه گویی زید با خود شریک شده است. پس او را شریک نیست نه در هستی و نه در قدرت و نه در زیبایی و عزت و نه در ناز و کرشمه دلبری:
به هر پرده که بینی پردگی اوست
قضا جنبانِ هر دلبُردگی اوست
(جامی)


📗 ۳۶۵ روز در صحبت قرآن
    صفحه ۴۳۱ و ۴۳۲
✍ دکتر حسین الهی‌قمشه‌ای


🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان


🌹🌹
@MolaviPoet


گاهی باید بدون بارانی زیر باران رفت و خیس شد. بدون منطق اینکه نکند سرما بخوریم!
زندگی خیس نشدن نیست ، زندگی آلوده نشدن نیست،زندگی تظاهر به پاکی نیست، زندگی دوست داشتن است بدون دلیلی و بی‌بهانه…
زندگی نه عقلانی فکر کردن است و نه عرفان متوهم قرن بیستمی، زندگی نیاز به کمی دیوانگی دارد همین…
دیوانه‌ای که به وجود خود‌ آگاه است و بود خود را مطلق نمی‌داند و می‌داند که محکوم به زندگی کردن است ولی نه در سایه منطق خشک و ریاضی وار جهانی سربی و تکنولوژی ‌های فکر و عرفانهای رنگارنگ امروزی، او می‌داند که زندگی کردن ساده نیست و باید گاهی دیوانگی کرد، طغیان کرد و روی زانوان شکسته‌اش ایستاد و فریاد کشید من هنوز زنده‌ام…
گاهی باید زیر باران رفت و خیس شد زندگی همین است
پس نگذارید قلبتان فکر کردن بفهمد و معنایی برای رنج‌هایش نیابد و بایستد.
زندگیتان را آلوده به تفکرات به ظاهر پاک و عقلانی و عرفانی نکنید.
زندگی به کمی دیوانگی نیاز دارد همین…و هیچ دیوانگی‌ شبیه به دیوانگی دیگری نیست ….


بهنام محمدی

🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان


لینک لینک جلسه قبل👈 اینجا

🔊 فایل صوتی


💬شرحی برغزل ترک‌شیرازی _لولی یا همان کولی؛ معشوقی است که حافظ او را ستایش می‌کند ۰ این معشوق در عین آنکه از زیبایی ظاهری برخوردار است آنچنان که در شهر قیامت بپا می‌کند؛ باطنش نیز آراسته و باشکوه است۰
او جسور و یک‌رنگ؛ خوش‌خوی و اصیل و دلربا و محترم است۰ به این ترتيب شاید قصد حافظ این‌باشد که بگوید؛ در مناسبات زمینی؛ وقتی پیوند عاشقانه دوام می‌آورد که معشوق علاوه بر حُسن ظاهری؛ از روح شریف و بافضیلتی نیز برخوردار باشد۰

🎙 دکتر ناصر مهدوی


🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان


لینک جلسه قبل 👈 اینجا

🔊 فایل صوتی_17


💬 شرح مجالس سبعه مولانا

🎙 زنده یاد دکتر
    علی حاجی بلند

حجم :8,2MB


🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان


لینک جلسه قبل 👈 اینجا

🔊 فایل صوتی_17


💬 شرح مجالس سبعه مولانا

🎙 زنده یاد دکتر
    علی حاجی بلند

حجم :59,1MB


🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان


🌹🌹
@MolaviPoet
لینک جلسه قبل 👈 اینجا

"صد در صد، واژه‌های کلیدی از نیمه قرن نوزدهم به این طرف طبیعت، محیط زیست ،تاریخ، تکامل، و رشد بوده است. مارکس گفت اعتقادهای مسلکی انسان همه محصول زیربنای جامعه است. داروین نشان داد که بشر نتیجه تکامل
زیستی تدریجی است، و مطالعات فروید در زمینه ضمیر
ناخودآگاه ثابت کرد اعمال افراد اغلب ناشی از امیال یا غرایز < حیوانی > است."
< خیال می‌کنم منظورتان از طبیعت گرا را کمابیش می‌فهمم، ولی بهتر نیست در عین حال از چند نفر صحبت نکنیم؟‌ >
" به داروین می‌پردازیم، سوفی. شاید یادت هست که دانشمندان پیش از سقراط برای فرایندهای طبیعت دنبال علل طبیعی می‌گشتند. همان‌گونه که آنها از توضیحات اساطیری کهن گریختند، داروین نیز ناگزیر از برداشت کلیسا در مورد آفرینش انسان و حیوان فاصله گرفت."
< ولی داروین که واقعاً فیلسوف نبود؟ >
"داروین دانشمند زیست شناس و طبیعی‌دان بود. اما دانشمندی بود که در دوران جدید بیش از هر کس دیگر نظر کتاب مقدس را درباره آفرینش انسان آشکارا مورد تردید قرار داد."
< پس ناچار باید در مورد نظریه تکامل داروین هم توضیحی بدهید.>
" اول از خود داروین شروع می‌کنیم. وی در ۱۸۰۹ در شهر کوچک شروزبری به دنیا آمد، پدرش، دکتر رابرت داروین، در شهر خود پزشک سرشناسی به شمار می‌رفت و در مورد تربیت پسر خود بسیار سختگیر بود. مدیر دبیرستان چارلز، او را پسری خواند که همیشه ول می‌گشت، با آت و آشغال بازی می‌کرد، و هیچ‌گاه ذره‌ای کار مفید انجام نمی‌داد. منظور مدیر از کار مفید، سرهم کردن افعال یونانی و لاتینی بود. منظورش از ولگردی، از جمله این بود که چارلز مرتب اینجا و آنجا می‌گشت و هر نوع سوسک می‌دید جمع می‌کرد. "
< مدیر حتماً بعدها از این حرف خود پشیمان شد.>
" در سال‌های بعد که چارلز تحصیلات دینی می‌کرد، سخت به تماشای پرندگان و گردآوری حشرات دل بست، به طوری که از الهیات نمره خوب نیاورد. ولی حتی هنگامی که هنوز دانشجو بود، در علوم طبیعی شهرتی به هم زد، و این بیشتر
به خاطر علاقه‌اش به زمین شناسی بود، که شاید پردامنه ترین علم روز بود. در آوریل ۱۸۳۱ که تحصیلات دینی خود را در کیمبریج به پایان رساند، بی درنگ به ویلز شمالی رفت و آنجا به مطالعۀ ساختمان سنگ‌ها و جستجوی سنگواره‌ها پرداخت. در ماه اوت آن سال، وقتی تازه بیست و دو ساله شده بود، نامه‌ای به او رسید که مسیر تمامی زندگی‌اش را مشخص کرد..."
< مگر آن نامه چه بود؟ >
" نامه از دوست و آموزگارش، جان استفن هنزلو، بود. نوشته بود: ( از من تقاضا شده.... طبیعی‌دانی را پیشنهاد کنم تا به عنوان دستیار همراه ناخدا فیتزروی برود، وی مأموریت دولتی دارد کرانه‌های جنوبی آمریکای جنوبی را مساحی و نقشه برداری کند. من به آنها گفته‌ام در میان کسانی که من می‌شناسم که ممکن است چنین وظیفه ای را به عهده گیرند تو بیشتر از هر کسی صالحی. در مورد جنبه‌های مالی کار من چیزی نمی‌دانم. سفر دریایی قرار است دو سال طول
بکشد...)".
< چطور همۀ اینها را از بر داری؟>
"کاری ندارد، سوفی."

"می‌خواست با اشتیاق فرصت را چنگ بزند، ولی جوان‌ها در آن زمان هیچ کاری بدون رضایت والدین خود نمی‌کردند، پس از مدتی چانه زدن، عاقبت پدر رضایت داد _ و او بود که هزینه سفر پسر را برعهده گرفت. از جنبه مالی کار
در حقیقت هیچ خبری نبود."
< عجب >
"کشتی آن‌ها بیگل نام داشت و متعلق به نیروی دریایی انگلستان بود. روز ۲۷ دسامبر ۱۸۳۱ از بندر پلیموث به سمت آمریکای جنوبی حرکت کرد، و تا اکتبر ١٨٣٦ بازنگشت. دو سال پنج سال شد و سفر به آمریکای جنوبی سفر به دور دنیا گردید. و این یکی از مهمترین سفرهای اکتشافی دوران جدید بود."
< دور همه دنیا گشتند؟ >
"آره، به تمام معنا از آمریکای جنوبی بر پهنه اقیانوس آرام رفتند به زلاندنو، استرالیا، و از آنجا دوباره روانۀ امریکای جنوبی شدند و آخر سر استرالیا و افریقای جنوبی به انگلستان بازگشتند. داروین نوشت سفر بر عرشه بیگل بی‌تردید مهمترین رویداد زندگی او بود."
< ولی طبیعی دان بودن بر روی آب کار آسانی نیست. >
" سال‌های نخستین، بیگل در سواحل آمریکای جنوبی بالا و پایین می‌رفت. این به داروین مجال فراوان داد که خود را با تمامی قارّه، از جمله نقاط درون خشکی، آشنا کند. سفرهای پی در پی هیئت به جزایر گالا پاگوس در اقیانوس آرام و غرب امریکای جنوبی نیز اهمیت به سزا داشت. داروین توانست مواد بسیار زیادی در این جزایر به دست آورد و به انگلستان بفرستد. به هر حال، تفکراتش درباره طبیعت و تکامل حیات را نزد خود نگه داشت.


📗 دنیای سوفی داستانی درباره تاریخ فلسفه
صفحه ۴۷۳ تا ۴۷۶
✍ یوسِتین گُردِر_ترجمه حسن کامشاد


🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان


لینک جلسه قبل 👈 اینجا

🔊فایل صوتی_69


💬 شرح حکایت 29_ گلستان،باب دوم_ در اخلاق درویشان_ ابوهریره و نصیحت پیامبر

🎙 آرمد(علیرضا فولادی)

کیفیت صدا : 320Kbps


🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان


🌹🌹
 @MolaviPoet
 
لینک جلسه قبل 👈 اینجا

حکایت 29_ باب دوم گلستان _ در اخلاق درویشان_ ‌ابوهریره و نصیحت پیامبر
 
ابوهُرَیْرَه، رَضِیَ اللهُ عَنْهُ، هر روز به خدمتِ مصطفی، صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ، آمدی. گفت: یا اَباهُرَیْرَةٍ! زُرْنی غِبّاً، تَزْدَدْ حُبّاً: هر روز میا تا محبّت زیادت شود.

صاحبدلی را گفتند: بدین خوبی که آفتاب است، نشنیده‌ایم که کس او را دوست گرفته است و عشق آورده. گفت: برای آنکه هر روز می‌توان دید مگر در زمستان که محجوب است و محبوب.

به دیدارِ مردم شدن عیب نیست
ولیکن نه چندان که گویند: بس

اگر خویشتن را ملامت کنی
ملامت نباید شنیدت ز کس
 


📗 گلستان_ صفحه ۸۷
✍سعدی (تدوین و تنظیم و مقدمه از اسمعیل شاهرودی (بیدار)_الهیه شمیران اردیبهشت ماه ۱۳۷۳ شمسی


🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان


🌹🌹
@MolaviPoet

این اصل اساسی را شروع کنید که شما نیازی به تایید کسی ندارید. درست است؟ بله، اگر کسی شما را دوست ندارد، زندگی شما نابود نمی شود. شما می‌توانید شادمانه قدم بزنید، کتاب بخوانید، رمان بنویسید، ورزش کنید، روی چمن‌ها دراز بکشید، غروب را تماشا کنید، می‌توانید با شخص خودتان شاد باشید.
زمانی که به این درک برسید، از نگرانی اینکه دیگران در مورد شما چه فکر می کنند رها می‌شوید. زمانی که احساس‌های بد به سراغتان می‌آیند (خارج از کنترل ما)، درک کنید که این‌ها بوی خواستن تایید دیگران را می‌دهند و به یاد بیاورید که شما نیازی به تایید دیگران ندارید. بدون آن هم انسان خوبی هستید. در شوق تایید دیگران، زندگی ما رنج آور می‌شود و ما نیازی به این رنج نداریم.


📗کتاب کوچک رضایت

✍لئو_بابوتا


🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان


🔊 فایل صوتی


🎙علی میرسپاسی

💬اندیشه‌ی دینی غزالی


🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان


🔊 فایل صوتی


💬 پادکست مولانا از تولد تا دیدار شمس

🎙 امیر سودبخش

حجم : 7,4MB


🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان


🔊 فایل صوتی


💬 پادکست مولانا از تولد تا دیدار شمس

🎙 امیر سودبخش

حجم : 56,2MB


🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان


🌹🌹
@MolaviPoet
لینک جلسه قبل 👈 اینجا

شرح روان ابیات مثنوی معنوی_ دفتر چهارم
نقصانِ اجرایِ جان و دل صوفی از طعام‌الله


(۱۸۶۱) زآن جِرایِ خاص هرکآگاه شد
او سزاىِ قرب و اِجری گاه* شد

هر کس از روزی و فیض الهی خودش اگاه باشد او شایسته مقام قرب و حضور در پیشگاه الهی می‌شود.
*اجری گاه:اینجا پیشگاه الهی


(۱۸۶۲) ز آن جِرایِ روح چون نقصان شود
جانَش از نقصان آن لرزان شود

زمانی که از جیره روح اندکی کم شود، روح بر اثر آن کمبود دچار پریشانی می‌شود.


(۱۸۶۳) پس بداند که خطایی رفته است
که سَمَن زار* رضا آشفته است

پس صوفی اگاه خواهد شد که در طی طریق مرتکب خطا و خللی شده که درگاه الهی ناخرسند شده است.
*سَمن‌زار : باغ یاسمن


(۱۸۶۴)همچنان کآن شخص از نقصانِ کِشت*
رُقعه* سویِ صاحبِ خِرمَن* نبشت

مانند همان غلام که متوجه کم شدن مستمری شد، نامه‌ای برای پادشاه نوشت.
*صاحب خرمن :پادشاه
*نقصان کشت : کم شدن مستمری
*رُقعه: نامه


(۱۸۶۵) رُقعه‌اش بُردند پیشِ میرِ داد
خواند آن رقعه، جوابی وا نداد

مأموران نامۀ غلام را به حضور آن شاه عادل و دادگر بود بردند، شاه، نامه غلام را خواند اما جوابی به او نداد.


(۱۸۶۶) گفت: او را نيست الا دردِ لُوت
پس جواب احمق اولی تر سکوت

شاه گفت: این غلام دردی جز درد غذا ندارد. شایسته است که جوابی به احمق داده نشود.


(۱۸۶۷) نیستش دردِ فراق و وصل، هیچ
بند فرع ست او، نجوید اصل، هیچ

این غلام‌هیچ‌ درد هجران و وصال ندارد و دنبال فرعیات است و اصلاً دنبال اصل نیست.


(۱۸۶۸) احمق است و مُرده ما و منی
كز غم فرعش، فراغِ اصل، نی

این غلام، فردی احمق است و شیفته خودبینی خودش است. انقدر گرفتار حواشی دنیاست که از اصل حقیقی خودش نیست.


(۱۸۶۹) آسمان‌ها و زمين يك سيب دان
کز درختِ قدرتِ حق شد عِیان

تمام هستی را مثل یک سیب فرض کن که از درختِ قدرتمند الهی آشکار شده.


(۱۸۷۰) تو چو کِرمی در میانِ سیب دَر
وز درخت و باغبانی بی خبر

ای انسان تو مانند کرمی هستی که درون سیب است و از درخت و باغبان خبر ندارد.


(۱۸۷۱) آن یکی کِرمی دگر، در سیب هم
ليك جانَش از بُرون، صاحب عَلَم

کرم دیگری درون سیب قرار دارد، اما روح او در جهان خارج پرچم معرفت را برافراشته است.


(۱۸۷۲) جُنبش او، وا شکافد سیب را
بر نتابد سیب، آن آسیب را

حرکت کِرم، سیب را می‌شکافد و سیب این آسیب و صدمه را برنمی‌تابد.


(۱۸۷۳) بردریده جُنبشِ او پَرده ها
صورتش کرمست و، معنی اژدها

تلاش کِرم همه موانع را از بین می‌بَرد او در ظاهر کرم است اما در باطن اژدهاست.


🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان


لینک جلسه قبل 👈 اینجا

🔊 فایل صوتی _12


📗 آگاهی

✍ محمد‌جعفر مصفا

🎙محبوب

حجم: 19,1MB

🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان


🌹🌹
@MolaviPoet
لینک جلسه قبل 👈اینجا

شیخ حسن بزرگ به سلطنت ساتی بیگ گردن نهاده، بدین طریق با حریف خود صلح نموده، ولی باطناً راضی نبود. زیرا این مصالحه حکم گردن نهادن به فرمان امیر شیخ حسن چوپانی را داشت. این بود که طغا تیمورخان حاکم خراسان را به جنگ با ساتی بیگ و امیر شیخ حسن چوپانی برانگیزاند.
طغاتیمورخان با تدابیر و حیلی که امیر شیخ حسن چوپانی به کار برد، بدون آن که کاری از پیش ببرد به خراسان برگشت. امیر شیخ حسن ایلکانی هم بعد از نومیدی از یاوری سپاه خراسان از ساتی بیگ معذرت خواسته موقتاً آرام نشست.
در این بین قوم اویرات، قرآجری مزور را شناخته، دستگیرش نمودند و نزد ساتی بیگ فرستادند و در تبریز به امر ساتی بیگ به قتل رسید و به طوری که در مجمل فصیحی ضبط شده قتل قرآجری در سال ۷۳۹ واقع شده است.
در این سال امیر شیخ حسن کوچک به کار دیگری دست زد و آن این بود که ناگهان در اوجان بساط ساتی بیگ را غارت نموده، به این بهانه که سلطنت از زنی ساخته نیست یکی از نبیره زادگان، پشموت پسر هولاکو را که سلیمان خان نام داشت ایلخانی نموده، ساتی بیگ را جبراً به عقد ازدواج او در آورد.
شیخ حسن بزرگ هم در مقابل، نواده کیخاتو، موسوم به عزالدین را با لقب شاه جهان تیمور خان به عنوان ایلخانی علم نموده. امیر جلال الدین مسعود شاه اینجو و خواجه شمس‌الدین زکریا، داماد و خواهرزاده خواجه غیاث‌الدین محمد وزیر را به وزارت او منصوب نموده، به عراق عرب آمد و دیار بکر و خوزستان را هم تحت استیلای خود درآورد.
از کارهائی که امیر شیخ حسن بزرگ در این ایام کرد، یکی این بود که خواجه لؤلؤ را به علت آن که بغداد خاتون را به قتل آورده بود، کشت.
در چهار شنبه آخر ذی حجه ۷۴۰ در نزدیکی مراغه در حدود نهر جغاتو دو ایلخان تازه و دو حریف هنگامه جو، یعنی دو شیخ حسن با یکدیگر مصاف دادند. شاه جهان تیمور و شیخ حسن بزرگ مغلوب شدند.
شیخ حسن بزرگ ایلکانی به بغداد مراجعت نموده، شاه جهان تیمور را معزول نموده، خود مستقل شد و تأسیس دولتی نمود که به نام سلسله امرای ایلکانی یا سلسله جلایر معروف است.
امیر شیخ حسن چوپانی هم، سلیمان خان را به نام ایلخانی آلت مطامع خود قرار داده، بر آذربایجان وارّان و گرجستان و عراق عجم با نهایت اقتدار فرمانروائی می‌کرد و کسان خود را به حکومت اطراف می‌گماشت. از جمله امیر اشرف، برادر خود را والی عراق عجم نمود و پسر عموی خویش، یعنی امیر پیر حسین پسر امیر محمود شاه پسر امیر چوپان را در سنه ۷۴۰ به حکومت فارس مأمور کرد.
در این موقع ملک جلال‌الدین مسعود شاه اینجو در فارس حکومت می‌کرد. چون امیر ‌پیر حسین نزدیک به فارس شد، ملک شمس الدین محمد اینجو، برادر جلال‌الدین مسعود شاه که به طوری که گفته شد، در قلعه سفید محبوس بود از قلعه فرار کرده، به او پیوست و پیشرو سپاه شد. در سروستان بین لشکریان امیر پیر حسین و ملک جلال‌الدین مسعود شاه تلاقی واقع شده، لشکر مسعود شاه مغلوب شد و خود او فرار نمود.
امیر پیر حسین که از امرای بد رفتار و خبیث چوپانی است، مانند بلای ناگهانی بر شیراز مسلط شد و بعد از یک ماه بدون هیچ گناهی ملک شمس الدین محمد اینجو را که به او خدمات نموده و عامل بزرگ پیشرفت وی محسوب بود کشت. اهالی شیراز به خونخواهی ملک شمس الدین محمد اینجو که مصداق "من اعان ظالماً سلطه الله علیه" واقع شده بود، قیام نموده، لشکر امیر حسین چوپانی را در هم شکسته اموالش را به غارت بردند. امیر پیر حسین ناگزیر در اواخر سال ۷۴۰ از شیراز فرار نمود .
دو سه روز بعد از فرار امیر پیرحسین، ملک جلال‌الدین مسعود شاه وارد شیراز شد. به مناسبت ورود امیر جلال الدین مسعود شاه اینجو به شیراز، فائده ذیل را که در کتب تواریخ مسطور نیست در اینجا می‌آوریم: در مجموعه خطی کتابخانه مجلس شورای ملی، شماره ۲۴۱ که تاریخ کتابت آن ۷۸۶ است و به دلایلی که سابقاً نوشته شده، مکاتیب و رسائل آن مجموعه از انشاء جلال‌الدین فریدون عکاشه منشی آل اینجو است، از صفحه ۱۷۵ تا ۱۸۱ فتح‌نامه‌ئی مسطور است که ظاهراً راجع به همین حادثه سال ۷۴۰ یعنی فرار امیر پیر حسین چوپانی و ورود امیر مسعود شاه اینجو است.


📗 تاریخ عصر حافظ یا تاریخ فارس و مضافات و ایالات مجاوره در قرن هشتم_ صفحه ۹۴ تا ۹۷
✍ دکتر قاسم غنی


🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان


🌹🌹
@MolaviPoet

اغلب مردان می‌پذیرند چهره‌ای زیبا اغوایشان کند... طبیعت، زنان را وا می‌دارد همه‌ی مهارت‌شان را یکجا به نمایش بگذارند... و شور و هیجانی بیافرینند... ولی طبیعت زشتی‌های زنان را پنهان می‌کند: هزینه‌های بی‌پایان، توجه به کودکان، نافرمانی، یکدندگی، پیری و زشتی بعد از چندسال، فریبکاری، بی‌آبرویی، هوسبازی، تعصب، حملات هیستری، نیروهای جهنمی و خباثت. برای همین است که ازدواج را وامی می‌دانم که در جوانی می‌گیرند و در سالخوردگی پس می‌دهند...


📗 درمان شوپنهاور

✍اروین_یالوم


🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان


از عشق تو من بلند قد می‌گردم
وز شوق تو من یکی به صد می‌گردم

گویند مرا بگرد او می‌گردی
ای بیخبران بگرد خود می‌گردم


✍ مولانا_ رباعی شمارهٔ ۱۱۳۶


🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان


🔊 فایل صوتی


💬 معنای زندگی

🎙 دکتر عبدالکریم سروش

حجم :12MB


🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.