مائده🌱


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha
Toifa: ko‘rsatilmagan


می‌نویسم،پس هستم... ✨🌱
•ارتباط : https://t.me/BiChatBot?start=sc-578889d058

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


RegaPlus dan repost
ممنون بد نیستم، شاید خودمو پرت کنم پایین.


مشخصه دیگه دوستم نداری، چون دیگه برام آهنگ نمی‌فرستی.


من سعیمو کردم همیشه خواهر خوبی باشم ولی احتمالاً خیلی وقتا نتونستم، چون درگیر جنگای درونی زیادی ام که از همشون خبر داری. ببخش نبودنامو. من شاید همیشه توی "خواهر خوبی بودن"، موفق نبودم اما تو بهترین خواهری. هم برای من، هم برای "م" عزیزم و هم برای "ث" نازنینم.🤍


همیشه و همه جا بودی ،حتی یه لحظه هم نمیتونم به نداشتن و نبودنت فکر کنم،روزی چند بار خدارو شکر کنم ،که هستی و همراهمی؟
چی صدات کنم؟خواهر؟وصله‌ی جون؟
سارای قشنگم🤍✨️


مواقعی که خسته میشم حتی ازخودم
ازاین‌که خودمو حالمو توضیح بدم. واسه همه اونایی که میپرسن چته؟خوب باش دیگه.دنیا ارزش نداره ‌اصلا، اون موقع هایی که حتی از گفتنِ دوست دارم یا پیشم بمون هم خسته میشم یا حتی وقتایی که صدات میکنم و در جواب جانم گفتنات فقط میگم هیچی! تو تموم وقتایی که خسته میشم ازینکه بهت بگم ببین مراقب خودت باش؛یا حتی خسته میشم ازین همه نوشتن برات
بدون که تهِ تهش اونی که خستگیمو رفع میکنه خودتی، فقط خودتی ...


‌صدای تو، امروز صبح بالأخره صدای تو! و خدا می‌داند که چقدر دوستش دارم و چقدر آرزو داشتم که بشنومش؛ اما کلماتت آن چیزی نبود که از ته قلب منتظرش بودم. صدایی که بی‌وقفه برایم تکرار می‌شد با تمام لحن‌ها، حتی همان که راسخ گفت که من باید از تو دور بمانم! و من ماندم بدون هیچ کلمه‌ای، با دهانی خشک، با همه این عشقی که نمی‌توانم به زبان بیاورمش.


•آلبر کامو
نامه به ماریا، ترجمه‌‌ی خانلو


‏اگه امشبم خوابش رو ببینم صبح پیام میدم و فقط بهش فحش میدم :|


به مو رسید، پاره شد. گره زدم بازم پاره شد، بیخیال شدم دیگه؛ زوری نیست که!


تو دلت برام تنگ نشد؟ صبح وقتی بیدار شدی، شبا موقع خواب، نگاه نکردی ببینی من چی‌گفتم؟ هیچی نگفتنم دلتنگ‌ت نکرد؟ دلت نخواست آهنگایی که گوش کردی‌و برام بفرستی؟ یعنی هیچ اتفاقی نیوفتاد که دلت بخواد دربارش باهام صحبت کنی؟ تو اصلا نگران حالم نشدی؟ دوست نداشتی ببینی چیکار می‌کنم، اطرافم چی می‌گذره و اصلا کجام؟ تو مثل من هرشب فکر نکردی به شبایی که باهم صبح‌شون می‌کردیم؟ تو نخواستی بدونی چی‌شده؟ نخواستی بگی؟ نخواستی بشنوی؟ جدی دل تو تنگ نشد؟


من دیگه ذوقی ندارم که بخوای کورش کنی؛
هرطور دلت می‌خواد رفتار کن!


میشه سفر کرد با نت هاش
حتی تا کنار تو ...

صبح‌تون بخیر


فراموشش کن عزیزم؛ بی‌شک اگر دوستت داشت، این چنین آشفته حال نبودی..




دلم آدم امن می‌خواد. واقعی. حمایت‌گر. قابل اعتماد. صمیمی. که آره من کنارتم. با هم درستش می‌کنیم. باهم می‌رسیم. باهم پیشرفت می‌کنیم. اگه بخوام گریه کنم توی بغلش باشه. اگه بخوام بخندم کنار هم باشیم. باهم رفیق باشیم. اگه هر چی شد پشت هم باشیم. موندگار، همیشگی، صمیمی.

•از توییتر


هر بار به خودم می‌گم دفعه‌ی بعد که پنیک کنم این کار رو می‌کنم اون کار رو می‌کنم مدیریت می‌شه و هر بار وقتی پنیک می‌کنم ایمان دارم که الان می‌میرم و این احساس اونقدر ترسناکه که می‌خوام بمیرم ولی بعد می‌ترسم از مردن و بعد اونقدر این ترس ترسناکه که می‌خوام بمیرم ؛
این دوتا انگار دوتا آینه روبه‌روی هم تا اَبد هم‌دیگه رو تکرار می‌کنن. این کار رو می‌کنی اون کار رو می‌کنی مدیریت می‌شه؟!
باشه.ببین ؟باشه ...


تجربه‌ی جدید؟
حمله‌ی پنیک در اسنپ:)


و قسم به اشک..




اما عزیزِ من همه منو اذیت کرده بودن
کاش تو دیگه اذیتم نمیکردی..


برای امشب خیلی خسته و دل‌شکسته‌ام..

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.