✔️ ولایت مطلقهی فقیه
ولایت مطلقهی فقیه بهترین نظریهی سیاسی شیعی در طول تاریخ بوده است. این نظریه نه تنها شیعهی درماندهی بینوا را وارد سیاست کرد، بلکه سیاست را هم دینی نمود.
این نظریه شباهتهایی با منطقهی فراغ شرع در دیدگاه معممهای روشنفکر که شیعه را به سمت سکولاریسم سوق میدادند داشت، امّا مسیر آن متفاوت بود. شباهت آن از این جهت بود که خارج از شریعت دست حاکم را برای تصمیمات «عرفی» باز میگذاشت. در ولایت مطلقهی فقیه، حاکم در «وضعیت استثنائی» برای حفظ اسلام «تصمیم» میگیرد که ممکن است حتی شرعی نباشد. در منطقهی فراغ شرع حاکم تصمیم نمیگیرد، بلکه امور عرفی را واگذار میکند.
ولایت فقیه نظریهای بسیار هوشمندانه در نظام شیعی بود که اولاً شیعه را از خمودگی نجات داد. ثانیاً در دنیای متجدد که امر استثنائی بسیار حائز اهمیت است، دست حاکم شیعی را باز گذاشت تا در تصمیمهای خود فراتر از شرع عمل کرده و در سیاست واقعی حذف نشود.
شریعتمدارانی که عرف و تصمیم سیاسی را نادیده میگیرند و در عین حال میخواهند سیاسی باشند، مانند سادهلوحانی هستند که با سلاح «اخلاق» در برابر کفّار میایستند.
https://t.me/+a9Kx3TtvWJQ0Mzc0
ولایت مطلقهی فقیه بهترین نظریهی سیاسی شیعی در طول تاریخ بوده است. این نظریه نه تنها شیعهی درماندهی بینوا را وارد سیاست کرد، بلکه سیاست را هم دینی نمود.
این نظریه شباهتهایی با منطقهی فراغ شرع در دیدگاه معممهای روشنفکر که شیعه را به سمت سکولاریسم سوق میدادند داشت، امّا مسیر آن متفاوت بود. شباهت آن از این جهت بود که خارج از شریعت دست حاکم را برای تصمیمات «عرفی» باز میگذاشت. در ولایت مطلقهی فقیه، حاکم در «وضعیت استثنائی» برای حفظ اسلام «تصمیم» میگیرد که ممکن است حتی شرعی نباشد. در منطقهی فراغ شرع حاکم تصمیم نمیگیرد، بلکه امور عرفی را واگذار میکند.
ولایت فقیه نظریهای بسیار هوشمندانه در نظام شیعی بود که اولاً شیعه را از خمودگی نجات داد. ثانیاً در دنیای متجدد که امر استثنائی بسیار حائز اهمیت است، دست حاکم شیعی را باز گذاشت تا در تصمیمهای خود فراتر از شرع عمل کرده و در سیاست واقعی حذف نشود.
شریعتمدارانی که عرف و تصمیم سیاسی را نادیده میگیرند و در عین حال میخواهند سیاسی باشند، مانند سادهلوحانی هستند که با سلاح «اخلاق» در برابر کفّار میایستند.
https://t.me/+a9Kx3TtvWJQ0Mzc0