جمعبندی از مباحث اخیر
#کیوان_ابراهیمی🤓🇮🇷🇺🇸
بخش ۷
۹. اما با این حال، نباید این قضیه را از ذهن دور داشت که آرامش ذهنی یک مولفهی چند وجهی است. اینکه ما تنها امور اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی را عامل بر هم خوردن اعصاب بدانیم و از سایر امتیازاتی که میتواند به آرامش فرد کمک کند غفلت بورزیم بیانصافی است. یکی از وجوه ایجاد آرامش در عزیزانی که پس از سالها به ایران بازمیگردند، زندگی در کنار پدر و مادر، خواهر و برادر، و سایر اقوام است که اثر زیادی در ایجاد آرامش دارد. یک وجه دیگر آن، حس خدمت به میهن و همکیشان و برآورده شدن خواستهها و به ثمر رسیدن اهدافیست که فرد بازگشت خود به کشور را بر مبنای آنها تعریف کرده بود، البته به شرطی که آن احساس مفید بودنی که قبلاً بیان شد وجود داشته باشد (صوت مرتبط: احساسِ مفید بودن، فاکتوری مهم برای بازگشت به ایران t.me/K1inUSA/5565).
وجه دیگر آن است که در امریکا بیمِ از دست رفتن فرزندان در یک خانوادهی مذهبی وجود دارد و طبق آماری که پیشتر داده شد (t.me/K1inUSA/5364)، بخش قابل توجهی از فرزندان مسلمانان در امریکا دچار استحالهی دینی میشوند که این امر، عامل موثری در بر هم خوردن آرامش یک خانوادهی مذهبی است. اگر انسان میخواهد فرزندش در امریکا تربیت دینی شود باید مشقات فراوانی را به جان بخرد. مثلاً در شهری زندگی کند که یک مدرسهی اسلامی قوی داشته باشد و برای رفت و آمد فرزند به مدرسهای که شاید از خانه فاصلهی زیاد داشته باشد وقت بگذارد (فردی میشناسم که هر آخر هفته، ۶ ساعت رانندگی میکند تا فرزندش را از یکی از شهرهای آیوا به مدرسهی اسلامی در مینهسوتا ببرد تا در ساندی اسکول دروس دینی بیاموزد)، یا وقت بیشتری به تربیت فرزندانش اختصاص دهد (مثلاً آنها را به مدرسه نفرستد و در خانه درس بدهد، به اصلاح home school کند) یا ارتباطات وی را بیشتر کنترل کند. در مواردی نیز شاهد هستیم که هر چه یک خانواده تلاش میکند، کنترل اوضاع میسر نیست و ترجیح میدهند حداقل تا وقتی که فرزند به سن دانشگاه (بلوغ فکری نسبی) میرسد، به ایران بازگردند تا بتوانند در محیط مساعدتری از نظر فرهنگ دینی فرزندانشان را تربیت کنند (ارجاع به تجربهی خانوادهی عزیزی و دخترشان راحیل: t.me/K1inUSA/4485).
نکتهی دیگر آن است که نقش عامل مهم اقتصاد را در ایجاد آرامش روانی، بالا رفتن مدارا و خوشرفتاری بین مردم و حتی بالا رفتن سطح فرهنگ جوامع ببینیم. بخش قابل توجهی از عدم آرامشها و استرسهایی که افراد در ایران تجربه میکنند به معضلات اقتصادی بازمیگردد. اگر اقتصاد امریکا دچار تنش و تزلزل شود، انتظار این است که سطح آرامش و خوشرفتاری پایین بیاید چون ذهن مردم از حالت کمدغدغهی فعلی، به سمت وضعیت پرتنش و پر معضل میرود و این مساله اثر خود را بر روی ارتباطات رفتاری و معاشرتی افراد نشان خواهد داد. حتی شاید در آن زمان دید مردم امریکا به مهاجرین (که در حال حاضر اکثراً مثبت است) وجود نداشته باشد و افراد بیشتری به این نتیجه برسند که مهاجرین عامل تنزل وضع اقتصادیاند. از دگر سو، لازم است توجه کنیم که اقتصاد امریکا چطور رشد کرده و به اینجا رسیده. یک عامل مهم رشد این اقتصاد، سلطهی علمی و دانشگاهی و تکنولوژیکی امریکا در دهههای اخیر بوده که از قِبَلِ همین سلطه هم توانستهاند خدماتی کنند و هم جنایاتی مرتکب شوند! منظور از خدمات، دستاوردهای علمی دانشمندان ساکن امریکا و دانشگاههای امریکایی در دهههای اخیر بوده است که تقریباً در هر علمی میتوانید آن را جستجو کنید و بصورت پر رنگ سراغ بگیرید. از اینترنت و الکتریسیته و کامپیوتر و دوربین گرفته تا بنای یک سازهی عمرانی یا ساخت یک نیروگاه برق هستهای یا علم پزشکی و چه و چه و چه، کشور امریکا دستاوردهای علمی قابل توجهی داشته است که امروزه تقریباً در همه جای جهان استفاده میشود.
با این حال، این سلطهی علمی، جهت سلطهجویی بر ملتها و فرو کردن خونشان در شیشه نیز استفاده شده. مثال واضحش ساخت و استفاده از بمب اتم و براه انداختن مسابقهی تسلیحاتی در دنیاست. پیشرو بودن امریکا در صنعت نظامی ناشی از کاربرد علم دانشگاهی در این صنعت است که متاسفانه باعث ایجاد ناآرامی و جنگ و خونریزی و بدبختی در گوشه گوشهی جهان شده و امریکا از طریق فروش تسلیحات صدها میلیارد دلار پول به جیب زده است.
مشاهدات و روزنوشتههای دانشجویان مسلمان ایرانی🇮🇷 از امریکا🇺🇸
@K1inUSA
https://t.me/joinchat/AAAAADwnejmuoSjHfYDniw
#کیوان_ابراهیمی🤓🇮🇷🇺🇸
بخش ۷
۹. اما با این حال، نباید این قضیه را از ذهن دور داشت که آرامش ذهنی یک مولفهی چند وجهی است. اینکه ما تنها امور اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی را عامل بر هم خوردن اعصاب بدانیم و از سایر امتیازاتی که میتواند به آرامش فرد کمک کند غفلت بورزیم بیانصافی است. یکی از وجوه ایجاد آرامش در عزیزانی که پس از سالها به ایران بازمیگردند، زندگی در کنار پدر و مادر، خواهر و برادر، و سایر اقوام است که اثر زیادی در ایجاد آرامش دارد. یک وجه دیگر آن، حس خدمت به میهن و همکیشان و برآورده شدن خواستهها و به ثمر رسیدن اهدافیست که فرد بازگشت خود به کشور را بر مبنای آنها تعریف کرده بود، البته به شرطی که آن احساس مفید بودنی که قبلاً بیان شد وجود داشته باشد (صوت مرتبط: احساسِ مفید بودن، فاکتوری مهم برای بازگشت به ایران t.me/K1inUSA/5565).
وجه دیگر آن است که در امریکا بیمِ از دست رفتن فرزندان در یک خانوادهی مذهبی وجود دارد و طبق آماری که پیشتر داده شد (t.me/K1inUSA/5364)، بخش قابل توجهی از فرزندان مسلمانان در امریکا دچار استحالهی دینی میشوند که این امر، عامل موثری در بر هم خوردن آرامش یک خانوادهی مذهبی است. اگر انسان میخواهد فرزندش در امریکا تربیت دینی شود باید مشقات فراوانی را به جان بخرد. مثلاً در شهری زندگی کند که یک مدرسهی اسلامی قوی داشته باشد و برای رفت و آمد فرزند به مدرسهای که شاید از خانه فاصلهی زیاد داشته باشد وقت بگذارد (فردی میشناسم که هر آخر هفته، ۶ ساعت رانندگی میکند تا فرزندش را از یکی از شهرهای آیوا به مدرسهی اسلامی در مینهسوتا ببرد تا در ساندی اسکول دروس دینی بیاموزد)، یا وقت بیشتری به تربیت فرزندانش اختصاص دهد (مثلاً آنها را به مدرسه نفرستد و در خانه درس بدهد، به اصلاح home school کند) یا ارتباطات وی را بیشتر کنترل کند. در مواردی نیز شاهد هستیم که هر چه یک خانواده تلاش میکند، کنترل اوضاع میسر نیست و ترجیح میدهند حداقل تا وقتی که فرزند به سن دانشگاه (بلوغ فکری نسبی) میرسد، به ایران بازگردند تا بتوانند در محیط مساعدتری از نظر فرهنگ دینی فرزندانشان را تربیت کنند (ارجاع به تجربهی خانوادهی عزیزی و دخترشان راحیل: t.me/K1inUSA/4485).
نکتهی دیگر آن است که نقش عامل مهم اقتصاد را در ایجاد آرامش روانی، بالا رفتن مدارا و خوشرفتاری بین مردم و حتی بالا رفتن سطح فرهنگ جوامع ببینیم. بخش قابل توجهی از عدم آرامشها و استرسهایی که افراد در ایران تجربه میکنند به معضلات اقتصادی بازمیگردد. اگر اقتصاد امریکا دچار تنش و تزلزل شود، انتظار این است که سطح آرامش و خوشرفتاری پایین بیاید چون ذهن مردم از حالت کمدغدغهی فعلی، به سمت وضعیت پرتنش و پر معضل میرود و این مساله اثر خود را بر روی ارتباطات رفتاری و معاشرتی افراد نشان خواهد داد. حتی شاید در آن زمان دید مردم امریکا به مهاجرین (که در حال حاضر اکثراً مثبت است) وجود نداشته باشد و افراد بیشتری به این نتیجه برسند که مهاجرین عامل تنزل وضع اقتصادیاند. از دگر سو، لازم است توجه کنیم که اقتصاد امریکا چطور رشد کرده و به اینجا رسیده. یک عامل مهم رشد این اقتصاد، سلطهی علمی و دانشگاهی و تکنولوژیکی امریکا در دهههای اخیر بوده که از قِبَلِ همین سلطه هم توانستهاند خدماتی کنند و هم جنایاتی مرتکب شوند! منظور از خدمات، دستاوردهای علمی دانشمندان ساکن امریکا و دانشگاههای امریکایی در دهههای اخیر بوده است که تقریباً در هر علمی میتوانید آن را جستجو کنید و بصورت پر رنگ سراغ بگیرید. از اینترنت و الکتریسیته و کامپیوتر و دوربین گرفته تا بنای یک سازهی عمرانی یا ساخت یک نیروگاه برق هستهای یا علم پزشکی و چه و چه و چه، کشور امریکا دستاوردهای علمی قابل توجهی داشته است که امروزه تقریباً در همه جای جهان استفاده میشود.
با این حال، این سلطهی علمی، جهت سلطهجویی بر ملتها و فرو کردن خونشان در شیشه نیز استفاده شده. مثال واضحش ساخت و استفاده از بمب اتم و براه انداختن مسابقهی تسلیحاتی در دنیاست. پیشرو بودن امریکا در صنعت نظامی ناشی از کاربرد علم دانشگاهی در این صنعت است که متاسفانه باعث ایجاد ناآرامی و جنگ و خونریزی و بدبختی در گوشه گوشهی جهان شده و امریکا از طریق فروش تسلیحات صدها میلیارد دلار پول به جیب زده است.
مشاهدات و روزنوشتههای دانشجویان مسلمان ایرانی🇮🇷 از امریکا🇺🇸
@K1inUSA
https://t.me/joinchat/AAAAADwnejmuoSjHfYDniw