✍🏻 معمای بیبیسی در بهمن ۵۷
◽️ پشتپردهی نیت دولت بریتانیا برای برانداختن شاه چه بود؟
📝 #یادداشت 📜 #تاریخ_نگاری
مامور اخته کردن ارتش شاهنشاهی در کتابش، اعتراف روشنی دارد؛ «بخش فارسی رادیو بیبیسی در زمان جنگ جهانی دوم، با هدف متزلزل کردن حکومت رضاشاه به وجود آمد». هایزر به تهران که رسید، در همان ساعت نخست دریافته بود که «ماموریت جدید» ارگان دولت بریتانیا چیست و چگونه با تبر به جان ایران افتاده است.
او با هر کدام از ژنرالها که صحبت کرد، حتا پیش از مسالهی «رفتن شاه»، «آشوب کمونیستها» و «فعالیتهای» بنیانگذار جمهوری اسلامی، یک مشکل بزرگ و مشترک داشتند: بیبیسی فارسی؛ بنگاه جعل، تولید فیکنیوز و ماشین پروپاگاندا. آنها میپرسیدند؛ «چگونه آمریکای بزرگ، نمیتواند یک رادیو را ساکت کند؟» و به درستی این را نشانهای از «نیت واقعی بریتانیا» و احتمالن آمریکا دربارهی ایران میدانستند. در مشتی از خروار و برای نمونهای بسیار کوچک، ربیعی به هایزر گفت؛ «بیبیسی فارسی تمام توانش را برای انتشار اطلاعات غلط، به کار گرفته. دیشب به دروغ گفته که من قصد بازنشستگی دارم. دروغش در سراسر کشور شنیده شده و هدف پخش این دروغ، ایجاد ترس و وحشت در نظامی و غیرنظامیهاست تا در این زمان سخت، فکر کنند من قصد فرار دارم و ارتش متزلزل شود».
مسالهی دروغسازی، جعل خبر و انتشارش از سوی رسانههای تاریک دی و بهمن ۵۷ و سپس برجستهسازی همان دروغها از سوی بیبیسی فارسی با هدف پخش در سراسر ایران را میتوان ماهرانهترین تاکتیک عمومی کارزار موفق مخالفان دانست که بیشک با توجه به بیسوادی رسانهای، آنها بدون طراحی بیرونی، قادر به انجام چنین عملیات گسترده، پیچیده و سازمانیافتهای نبودند. بنگاه خبرپراکنی بیبیسی، قلب تپیندهی این ماموریت بود و بیهدایت مستقیم دولت بریتانیا چنین چیزی امکانپذیر نمیشد.
شاید تعجب کنید و بپرسید؛ «چرا؟!» اسلامگرایان و شوروی کمونیستی دلیل روشنی برای برانداختن شاه داشتند اما بریتانیای کبیر، چرا باید از سرنگون ساختن او پشتیبانی میکرد؟ دربارهی نیتهای غرب در سالها و رویدادهای منتهی به #بهمن۵۷، حرفهای بسیار و پارادوکسیکالی گفته شده اما برای فهم "نیت شخصیشدهی بریتانیا" دو خط نخست این یادداشت به نقل از هایزر راهنمای خوبیست. نفرت بریتانیا از سلسلهی پهلوی بیپایان است. آنها از اینکه مستعمرهی ۱۵۰ سالهشان در عصر قاجاری به دست #رضاشاه سر بر طغیان و استقلال گذاشت و دست تجاوز بریتانیا را شکست، هنوز هم کینه به دل دارند. بریتانیا هرگز پاره کردن قرارداد دارسی از سوی رضاشاه را از یاد نبرد و به محض بروز نخستین مجال انتقامگیری در شهرآشوب جنگجهانی، یک دم را هم از دست نداد. تبعید بیپایان رضاشاه به غربتی کشنده، بخش کوچک این انتقام بود اما بازگرداندن سلسلهی بیوطن قاجار در شهریور ۲۰، هدف اصلی.
چیزی که این وسط رخ داد، یک ولیعهد جوان و خام و پیرمردی بود به نام #فروغی که آرشوار آخرین جرعههای حیاتش را وقف کشورش کرد تا #ایران به عصر منحوس قاجار بازنگردد. بریتانیا بازی را به فروغی باخت اما برای پایان دادن به ماموریت شهریور ۲۰، ۳۷ سال منتظر ماند ..!
ساسان آقایی
.
◽️ پشتپردهی نیت دولت بریتانیا برای برانداختن شاه چه بود؟
📝 #یادداشت 📜 #تاریخ_نگاری
مامور اخته کردن ارتش شاهنشاهی در کتابش، اعتراف روشنی دارد؛ «بخش فارسی رادیو بیبیسی در زمان جنگ جهانی دوم، با هدف متزلزل کردن حکومت رضاشاه به وجود آمد». هایزر به تهران که رسید، در همان ساعت نخست دریافته بود که «ماموریت جدید» ارگان دولت بریتانیا چیست و چگونه با تبر به جان ایران افتاده است.
او با هر کدام از ژنرالها که صحبت کرد، حتا پیش از مسالهی «رفتن شاه»، «آشوب کمونیستها» و «فعالیتهای» بنیانگذار جمهوری اسلامی، یک مشکل بزرگ و مشترک داشتند: بیبیسی فارسی؛ بنگاه جعل، تولید فیکنیوز و ماشین پروپاگاندا. آنها میپرسیدند؛ «چگونه آمریکای بزرگ، نمیتواند یک رادیو را ساکت کند؟» و به درستی این را نشانهای از «نیت واقعی بریتانیا» و احتمالن آمریکا دربارهی ایران میدانستند. در مشتی از خروار و برای نمونهای بسیار کوچک، ربیعی به هایزر گفت؛ «بیبیسی فارسی تمام توانش را برای انتشار اطلاعات غلط، به کار گرفته. دیشب به دروغ گفته که من قصد بازنشستگی دارم. دروغش در سراسر کشور شنیده شده و هدف پخش این دروغ، ایجاد ترس و وحشت در نظامی و غیرنظامیهاست تا در این زمان سخت، فکر کنند من قصد فرار دارم و ارتش متزلزل شود».
مسالهی دروغسازی، جعل خبر و انتشارش از سوی رسانههای تاریک دی و بهمن ۵۷ و سپس برجستهسازی همان دروغها از سوی بیبیسی فارسی با هدف پخش در سراسر ایران را میتوان ماهرانهترین تاکتیک عمومی کارزار موفق مخالفان دانست که بیشک با توجه به بیسوادی رسانهای، آنها بدون طراحی بیرونی، قادر به انجام چنین عملیات گسترده، پیچیده و سازمانیافتهای نبودند. بنگاه خبرپراکنی بیبیسی، قلب تپیندهی این ماموریت بود و بیهدایت مستقیم دولت بریتانیا چنین چیزی امکانپذیر نمیشد.
شاید تعجب کنید و بپرسید؛ «چرا؟!» اسلامگرایان و شوروی کمونیستی دلیل روشنی برای برانداختن شاه داشتند اما بریتانیای کبیر، چرا باید از سرنگون ساختن او پشتیبانی میکرد؟ دربارهی نیتهای غرب در سالها و رویدادهای منتهی به #بهمن۵۷، حرفهای بسیار و پارادوکسیکالی گفته شده اما برای فهم "نیت شخصیشدهی بریتانیا" دو خط نخست این یادداشت به نقل از هایزر راهنمای خوبیست. نفرت بریتانیا از سلسلهی پهلوی بیپایان است. آنها از اینکه مستعمرهی ۱۵۰ سالهشان در عصر قاجاری به دست #رضاشاه سر بر طغیان و استقلال گذاشت و دست تجاوز بریتانیا را شکست، هنوز هم کینه به دل دارند. بریتانیا هرگز پاره کردن قرارداد دارسی از سوی رضاشاه را از یاد نبرد و به محض بروز نخستین مجال انتقامگیری در شهرآشوب جنگجهانی، یک دم را هم از دست نداد. تبعید بیپایان رضاشاه به غربتی کشنده، بخش کوچک این انتقام بود اما بازگرداندن سلسلهی بیوطن قاجار در شهریور ۲۰، هدف اصلی.
چیزی که این وسط رخ داد، یک ولیعهد جوان و خام و پیرمردی بود به نام #فروغی که آرشوار آخرین جرعههای حیاتش را وقف کشورش کرد تا #ایران به عصر منحوس قاجار بازنگردد. بریتانیا بازی را به فروغی باخت اما برای پایان دادن به ماموریت شهریور ۲۰، ۳۷ سال منتظر ماند ..!
ساسان آقایی
.