از کمانگاهِ دو چشم تو که تیر آید و بس
صید را کشته بدان تیر تو میباید و بس
چشمِ بدخواه که از بامِ جهان میپاید
تشنگان را به جگر سوخته میپاید و بس
روی ننْمودی و تا روی نمودی ما را
روی حسرت به سر کوی تو میساید و بس
چه کند گر نکند وصف تو با دل، «نیما»؟
گِلهی دوست، به دل گفتن میشاید و بس
#نیما_یوشیج
@Iove_Poems
صید را کشته بدان تیر تو میباید و بس
چشمِ بدخواه که از بامِ جهان میپاید
تشنگان را به جگر سوخته میپاید و بس
روی ننْمودی و تا روی نمودی ما را
روی حسرت به سر کوی تو میساید و بس
چه کند گر نکند وصف تو با دل، «نیما»؟
گِلهی دوست، به دل گفتن میشاید و بس
#نیما_یوشیج
@Iove_Poems