#درست_خوانی
نه بَرکشیدهی جاه تو، پست داند* شد،
نه اوفتادهی زخم تو، بر تواند خاست
اگر به بیخرَدی، حاسدی سخن گوید،
خرَدپژوه* شناسد که پایهی تو کجاست
وگر کسی به سرِ خود شکر فرو ریزد،
شگفت نیست؛ که در هر سری، دگر سوداست
بزرگوارا! مانا،* طریق و سیرت من،
نه بر مثال و طریقِ جماعتِ شعراست
ز بیفروغی بازار شعر، خاطر من،
از آنچه بود، نیفزود، وز فزوده نکاست
چو خواستار* بوَد، خاطرم سخن نارد
بدان مثال که خواننده در تواند خواست
اگر چه نرگسدانها، ز سیم و زر سازند،
برای نرگس، هم* خاکِ نرگِسِستان به
بهغربت اندر اگر سیم و زر فراوان است،
هنوز هم وطن خویش و بیت احزان به
دردا و دریغا که چنین در هوسی،
کردیم تن عزیز، خس بَهرِ خسی*
زَهرِ غم روزگار خوردیم بسی
از دست دل خویش، نه از دست کسی
#ازرقی هروی
#واژگان
*پست داند شد:
میتواند خوار و زبون شود
﴿دانستن: (کاربرد کهن) توانستن﴾
*خِرَدپژوه: جویای خرد
*مانا: همانا؛ گویی
*خواستار: خواهان، علاقهمند
*هم: (در مقایسه و برتری دادن) باز هم
*خس: حقیر
*خس: انسان فرومایه
#آموزشی
#وزن
۳۰ فروردین ۱۴۰۱
@Gaahgoft
در ستایش پیر هرات ۲ 👇
نه بَرکشیدهی جاه تو، پست داند* شد،
نه اوفتادهی زخم تو، بر تواند خاست
اگر به بیخرَدی، حاسدی سخن گوید،
خرَدپژوه* شناسد که پایهی تو کجاست
وگر کسی به سرِ خود شکر فرو ریزد،
شگفت نیست؛ که در هر سری، دگر سوداست
بزرگوارا! مانا،* طریق و سیرت من،
نه بر مثال و طریقِ جماعتِ شعراست
ز بیفروغی بازار شعر، خاطر من،
از آنچه بود، نیفزود، وز فزوده نکاست
چو خواستار* بوَد، خاطرم سخن نارد
بدان مثال که خواننده در تواند خواست
به غربت 👇
اگر چه نرگسدانها، ز سیم و زر سازند،
برای نرگس، هم* خاکِ نرگِسِستان به
بهغربت اندر اگر سیم و زر فراوان است،
هنوز هم وطن خویش و بیت احزان به
غم روزگار 👇
دردا و دریغا که چنین در هوسی،
کردیم تن عزیز، خس بَهرِ خسی*
زَهرِ غم روزگار خوردیم بسی
از دست دل خویش، نه از دست کسی
#ازرقی هروی
#واژگان
*پست داند شد:
میتواند خوار و زبون شود
﴿دانستن: (کاربرد کهن) توانستن﴾
*خِرَدپژوه: جویای خرد
*مانا: همانا؛ گویی
*خواستار: خواهان، علاقهمند
*هم: (در مقایسه و برتری دادن) باز هم
*خس: حقیر
*خس: انسان فرومایه
#آموزشی
#وزن
۳۰ فروردین ۱۴۰۱
@Gaahgoft