ـــ دست مزن! ـــ چشم! ببستم دو دست!
ـــ راه مرو! ـــ چشم! دو پایم شکست!
ـــ حرف مزن! ـــ قطع نمودم سخن!
ـــ نطق مکن! ـــ چشم! ببستم دهن!
ـــ هیچ نفهم! ـــ این سخن عنوان مکن!
خواهشِ نافهمیِ انسان مکن!
لال شوم، کور شوم، کر شوم
لیک محال است که من خر شوم
▪️سید اشرفالدین قزوینی (نسیم شمال)، به دلیل نقش مهمش در دوران مشروطیت، مشهورترین احمدا سرایِ ادبیات طنز در ایران است.
تعداد ابیات منتشره در روزنامهی «نسیم شمال» به بیش از بیستهزار رسید.
این شاعر مشروطهخواه، مردمی و محبوب، در اواخر عمر، به جرم دیوانگی، به تیمارستانِ شهرِنو تبعید شد؛ و کمی پس از رهایی از تیمارستان، در تنهایی، زندگی پر فقر و محنتش را وداع گفت. (۲۹ اسفند ۱۳۱۳)
سعید نفیسی در این رابطه میگوید:
«او را به تیمارستان شهر نو که در آن زمان «دارالمجانین» میگفتند بردند. در قسمت عقب تیمارستان جایی به او اختصاص دادند.
من نفهمیدم چه نشانهی جنونی در این مرد بزرگ بود؛ همان بود که همیشه بود».
#ایرانزمین
@Gaahgoft
ـــ راه مرو! ـــ چشم! دو پایم شکست!
ـــ حرف مزن! ـــ قطع نمودم سخن!
ـــ نطق مکن! ـــ چشم! ببستم دهن!
ـــ هیچ نفهم! ـــ این سخن عنوان مکن!
خواهشِ نافهمیِ انسان مکن!
لال شوم، کور شوم، کر شوم
لیک محال است که من خر شوم
▪️سید اشرفالدین قزوینی (نسیم شمال)، به دلیل نقش مهمش در دوران مشروطیت، مشهورترین احمدا سرایِ ادبیات طنز در ایران است.
تعداد ابیات منتشره در روزنامهی «نسیم شمال» به بیش از بیستهزار رسید.
این شاعر مشروطهخواه، مردمی و محبوب، در اواخر عمر، به جرم دیوانگی، به تیمارستانِ شهرِنو تبعید شد؛ و کمی پس از رهایی از تیمارستان، در تنهایی، زندگی پر فقر و محنتش را وداع گفت. (۲۹ اسفند ۱۳۱۳)
سعید نفیسی در این رابطه میگوید:
«او را به تیمارستان شهر نو که در آن زمان «دارالمجانین» میگفتند بردند. در قسمت عقب تیمارستان جایی به او اختصاص دادند.
من نفهمیدم چه نشانهی جنونی در این مرد بزرگ بود؛ همان بود که همیشه بود».
#ایرانزمین
@Gaahgoft