#هرشب_یک_جمله
هر خاطره، تکهای از من است که دیگر از آنِ من نیست، و هر بازگشتی به آن، مرا عمیقتر در شکاف میان بودن و نبودن میبرد. من همان گمشدهای هستم که در آیینهی خاطرات، همواره در آستانهی پیدایی و محوشدن است، در مرزی که هیچگاه به آن نمیرسم، و در جستوجویی که شاید تنها مقصدش، خودِ همین جستوجو باشد.
متن: #عباس_ناظری
@existentialistt
هر خاطره، تکهای از من است که دیگر از آنِ من نیست، و هر بازگشتی به آن، مرا عمیقتر در شکاف میان بودن و نبودن میبرد. من همان گمشدهای هستم که در آیینهی خاطرات، همواره در آستانهی پیدایی و محوشدن است، در مرزی که هیچگاه به آن نمیرسم، و در جستوجویی که شاید تنها مقصدش، خودِ همین جستوجو باشد.
متن: #عباس_ناظری
@existentialistt