میخرامد غزلی تازه در اندیشه ما
شاید آهوی تو رد میشود از بیشه ما
دانهی سرخ اناریم و نگه داشتهاند
دل چون سنگ تو را در دل چون شیشه ما
اگر از کشتهی خود نام و نشان میپرسی
عاشقی شیوه ما بود و جنون پیشه ما...
سرنوشت تو هم ای عشق فراموشی بود
حک نمیکرد اگر نام تو را تیشه ما
ما دو سرویم در آغوش هم افتاده به خاک
چشم بگشا که گره خورده به هم ریشه ما
@Books1379فاضل نظری