📔 عقل دریابد تو را یا عشق یا جانِ صفا؟
Schellenberg, J. L., "Reason and Religious Commitment", The Stanford Encyclopedia of Philosophy, Edward N. Zalta & Uri Nodelman (eds.).
🔵 آیا میتوان همزمان دینْورز و خردْورز بود؟
🔵 آیا تعهد به دین با تفکر نقادانه سازگار است؟
🔵 آیا عقلانیت و دینداری تضاد بنیادین دارند؟
🔺دینورزی یا دینداری -به معنای باور به دین و مشارکت باورمندانه در سنتها و آیینهای دینی- بخشی اساسی از تجربهٔ تاریخی بشر است که در فرهنگهای مختلف و در طول تاریخ نمود یافته است. از سوی دیگر، در عصر مدرن، که شاخصهاش پیشرفت علمی و تفکر نقاد و پرسشگری شکاکانه است، بسیاری از خود میپرسند آیا هنوز تعهد به دین میتواند توجیه عقلانی داشته باشد؟ این چالش بهویژه از آن رو جالب توجه است که دین معمولاً مشتمل بر ادعاهایی درباره امور غیبی، فراطبیعی یا متعالی است که به نظر میرسد فراتر از افق دسترسی علم و خرد است.
🔺این پرسشی است که قرنهاست ذهن فیلسوفان و الهیدانان را به چالش کشیده و شاید امروز، در زمانهٔ ما که عقلانیت و خردورزی سکهٔ رایجش است، اهمیتی بیشتر پیدا کرده است. جان لـ. شلنبرگ، فیلسوف دین برجستهٔ استرالیایی که به سبب آراء و آثارش پیرامون دلیل اختفای الهی شهرت دارد، در یکی از جدیدترین مداخل منتشر شدهٔ دایرة المعارف فلسفهٔ استنفورد (SEP) با عنوان «خرد و تعهد دینی Reason and Religious Commitment» به این پرسش پرداخته و نقشهای کلان از رویکردها و نظریههای مختلف در باب نسبت میان دینورزی و خردورزی ارائه داده است.
🔺شلنبرگ در این مدخل شش رویکرد متفاوت را، که فیلسوفان دین برای تبیین چگونگی سازگاری دینورزی با خردورزی پیشنهاد کردهاند، بررسی میکند. شلنبرگ به جای تمرکز بر اثبات درستی یا نادرستی باورهای دینی خاص، به این مسأله عامتر پرداخته که انسانها چگونه میتوانند در عین تحفظ بر دینورزی خود، به الزامات خردورزی نیز پایبند بمانند.
🔺شش رویکرد معرفی شده در این مدخل عبارت است از:
🔸طریقهٔ برهان (استفاده از استدلال منطقی در توجیه باورهای دینی)؛
🔸طریقهٔ تجربه (استفاده از تجربههای دینی و عرفانی)؛
🔸طریقهٔ گواهی (استفاده از گواهی به عنوان منبع معرفت)؛
🔸طریقهٔ تنزیه (رویکرد سلبی و تأکید بر وصفناپذیری و فراعقلی بودن امر متعالی)؛
🔸طریقهٔ کثرتگروانه (پذیرش تکثر و تنوع در امر دینی)؛
🔸طریقهٔ تکاملگروانه (پذیرش نگرش تکاملی در معرفت و تجربه دینی).
🔺شلنبرگ تلاش کرده است به بررسی نظاممند هر یک از رویکردهای پیشنهادی فوق برای آشتی میان دین و خرد بپردازد و هم دیدگاههای دینی سنتی و هم رویکردهای جدید و نهچندانمتعارف را در نظر بگیرد. این مدخل تنها در مقام معرفی کلی همه این رویکردهای مختلف است و نه ارائه یک پاسخ قطعی به مسأله رابطهٔ میان دین و خرد، اما شلنبرگ در پایان پیشنهاداتی عملگرایانه و رو به آینده ارائه داده و معتقد است که اگرچه ما امروز شاید نتوانیم به طور کامل میان دینورزی و خردورزی آشتی برقرار کنیم، اما میتوانیم راههایی بیابیم که ضمن تداوم رشد و تعمیق فهممان در گذر زمان، دینورزیمان را نیز حفظ کنیم. در واقع این مدخل به جای ارائهٔ پاسخی قطعی، چارچوبی برای اندیشیدن فراهم میآورد؛ چارچوبی برای اندیشیدن به این سوال که چگونه میتوان در عصر مدرن، به شکلی عقلانی دینورز باقی ماند.
📎متن این مدخل از این لینک دستیاب است.
#معرفی_مقاله
@AlBasatin
Schellenberg, J. L., "Reason and Religious Commitment", The Stanford Encyclopedia of Philosophy, Edward N. Zalta & Uri Nodelman (eds.).
🔵 آیا میتوان همزمان دینْورز و خردْورز بود؟
🔵 آیا تعهد به دین با تفکر نقادانه سازگار است؟
🔵 آیا عقلانیت و دینداری تضاد بنیادین دارند؟
🔺دینورزی یا دینداری -به معنای باور به دین و مشارکت باورمندانه در سنتها و آیینهای دینی- بخشی اساسی از تجربهٔ تاریخی بشر است که در فرهنگهای مختلف و در طول تاریخ نمود یافته است. از سوی دیگر، در عصر مدرن، که شاخصهاش پیشرفت علمی و تفکر نقاد و پرسشگری شکاکانه است، بسیاری از خود میپرسند آیا هنوز تعهد به دین میتواند توجیه عقلانی داشته باشد؟ این چالش بهویژه از آن رو جالب توجه است که دین معمولاً مشتمل بر ادعاهایی درباره امور غیبی، فراطبیعی یا متعالی است که به نظر میرسد فراتر از افق دسترسی علم و خرد است.
🔺این پرسشی است که قرنهاست ذهن فیلسوفان و الهیدانان را به چالش کشیده و شاید امروز، در زمانهٔ ما که عقلانیت و خردورزی سکهٔ رایجش است، اهمیتی بیشتر پیدا کرده است. جان لـ. شلنبرگ، فیلسوف دین برجستهٔ استرالیایی که به سبب آراء و آثارش پیرامون دلیل اختفای الهی شهرت دارد، در یکی از جدیدترین مداخل منتشر شدهٔ دایرة المعارف فلسفهٔ استنفورد (SEP) با عنوان «خرد و تعهد دینی Reason and Religious Commitment» به این پرسش پرداخته و نقشهای کلان از رویکردها و نظریههای مختلف در باب نسبت میان دینورزی و خردورزی ارائه داده است.
🔺شلنبرگ در این مدخل شش رویکرد متفاوت را، که فیلسوفان دین برای تبیین چگونگی سازگاری دینورزی با خردورزی پیشنهاد کردهاند، بررسی میکند. شلنبرگ به جای تمرکز بر اثبات درستی یا نادرستی باورهای دینی خاص، به این مسأله عامتر پرداخته که انسانها چگونه میتوانند در عین تحفظ بر دینورزی خود، به الزامات خردورزی نیز پایبند بمانند.
🔺شش رویکرد معرفی شده در این مدخل عبارت است از:
🔸طریقهٔ برهان (استفاده از استدلال منطقی در توجیه باورهای دینی)؛
🔸طریقهٔ تجربه (استفاده از تجربههای دینی و عرفانی)؛
🔸طریقهٔ گواهی (استفاده از گواهی به عنوان منبع معرفت)؛
🔸طریقهٔ تنزیه (رویکرد سلبی و تأکید بر وصفناپذیری و فراعقلی بودن امر متعالی)؛
🔸طریقهٔ کثرتگروانه (پذیرش تکثر و تنوع در امر دینی)؛
🔸طریقهٔ تکاملگروانه (پذیرش نگرش تکاملی در معرفت و تجربه دینی).
🔺شلنبرگ تلاش کرده است به بررسی نظاممند هر یک از رویکردهای پیشنهادی فوق برای آشتی میان دین و خرد بپردازد و هم دیدگاههای دینی سنتی و هم رویکردهای جدید و نهچندانمتعارف را در نظر بگیرد. این مدخل تنها در مقام معرفی کلی همه این رویکردهای مختلف است و نه ارائه یک پاسخ قطعی به مسأله رابطهٔ میان دین و خرد، اما شلنبرگ در پایان پیشنهاداتی عملگرایانه و رو به آینده ارائه داده و معتقد است که اگرچه ما امروز شاید نتوانیم به طور کامل میان دینورزی و خردورزی آشتی برقرار کنیم، اما میتوانیم راههایی بیابیم که ضمن تداوم رشد و تعمیق فهممان در گذر زمان، دینورزیمان را نیز حفظ کنیم. در واقع این مدخل به جای ارائهٔ پاسخی قطعی، چارچوبی برای اندیشیدن فراهم میآورد؛ چارچوبی برای اندیشیدن به این سوال که چگونه میتوان در عصر مدرن، به شکلی عقلانی دینورز باقی ماند.
📎متن این مدخل از این لینک دستیاب است.
#معرفی_مقاله
@AlBasatin